گروه اجتماعی دفاع پرس: آفتاب به شدت تمام می‌تابد. دمای هوا حدود 40 درجه است. تمامی مجرمان دستگیر شده در گوشه‌ای از پلیس امنیت تهران جمع شده‌اند. همه چیز آماده است تا فرمانده انتظامی تهران بزرگ از اقلام کشف شده از این مجرمان بازدید کند.
تا قبل از آمدن فرمانده فرصت را غنیمت می‌شمارم تا با چند نفر از دستگیرشدگان گفت‌وگو کنم. در ابتدا به سراغ شخصی می‌روم که با عناوین نیروی انتظامی و بسیج از مردم اخاذی کرده است.
از او می‌خواهم خودش را معرفی کند؛ اما چیزی نمی‌گوید و سرش را برمی‌گرداند. افسر پرونده از مجرم می‌خواهد تا با من همکاری کند؛ بعد از کمی تامل همچون اختلاسگران بزرگ بانکی، خود را «م. م» معرفی می‌کند.
از او می‌خواهم که شگرد کارش را بگوید؛ در ابتدا خود را بی‌گناه جلوه می‌دهد، اما بعد از کمی چشم‌غره رفتن از سوی افسر پرونده زبان باز می‌کند و می‌گوید: به همراه چند نفر با جعل عنوان نیروی انتظامی و بسیج با تعقیب کسانی که از قبل در نظر داشتیم، اخاذی می‌کردیم.
او می‌گوید: در یک مورد شخصی که مواد مخدر مصرف می‌کرد، پس از خرید مواد او را تعقیب کردیم و زمانی که او را متوقف کردیم به عنوان مامور پلیس دستبند به دست او زدیم و پس از طی مسیری با دریافت مبلغی پول او را آزاد کردیم. از ابتدای فعالیت این باند تا زمانی که دستگیر شدیم بالای 7 فقره اخاذی از مردم داشتیم.
افسر نگهبان پرونده هم عنوان می‌کند: به دلیل شکایت شهروندان، رسیدگی به این پرونده در دستور کار قرار گرفت؛ پس از تحقیقات و بررسی با شگرد‌های مختلف مکان و مخفیگاه این باند 4 نفره شناسایی و مجرمان دستگیر شدند.
او ادامه می‌دهد: این افراد با جعل عنوان نیروی انتظامی و بسیج و تهیه دستبند از افراد اخاذی می‌کردند. ابتدا با ماشین افراد مورد نظر را شناسایی می‌کردند و پس از تعقیب زمانی که به جایی خلوت می‌رسیدند، از افراد اخاذی می‌کردند.
انتهای پیام/ 241
