به گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، شهید «محمدرضا قلیوند» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است:
خدایا تو شاهد باش که برای ادای تکلیف، قدم به این مکان گذاشتهام و هدفم از نوشتن این کلمات ناقص، باز هم ادای تکلیف است که باید انجام دهم و آن را خلاصه میکنم در این امر مهم و آن همراهی و حمایت بی چون و چرا از امام امت و ولایت فقیه است.
به دخترم بگویید طوری زندگی کن که آینده حیاتت همچو نامت نکو باشد و هیچوقت خدا را فراموش نکن، این زندگی فناپذیر است و فقط امروز و فردا دارد، با سعادت زندگی کن و با عادت بمیر.
شهید «محمدرضا قلیوند» دارای اعتقادی عمیق به اسلام و عشقی راستین به امام خمینی (ره) و از معنویت و اخلاقی فوقالعادهای برخوردار بود و در صحنه عمل نیز دارای مدیریت قوی و کم نظیر بود.
در برخورد با مردم متواضع و خود را همچون آنان میدانست و همواره خدمتگزار محرومان و مستضعفان بود و این روحیات مردمی و توان اداره و هدایت، مجموعاً باعث شد که پست فرمانداری «کنگاور» را به وی پیشنهاد کنند و هنگامی که به عنوان فرماندار «کنگاور» مشغول بهکار شد، همان روحیه معنوی مردمیاش باعث شد تا احترام و علاقه مردم به وی افزایش یابد، او در این مسئولیت نیز، چون گذشته یاور و حامی بی چون و چرای رزمندگان بود و خود نیز، چون یک بسیجی در میدان نبرد شرکت میکرد.
وی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، همچون هزاران عاشق دلسوخته و دلشکسته سر بر آستان الهی بسته و با تأثر و حسرت اظهار میداشت که باب شهادت بسته شد و هنگامی که خفاشان شب تاریک جهل و ظلم، منافقین کوردل با هدایت ارباب خود به کیان اسلام حملهور شدند، او نیز چون مرغ از قفس رها شده و سبکبال به سمت دشمنان خدا خیز برداشت و هنگام وداع با یارانش در وصیتنامه خود گفت: «از امام خمینی اطاعت کنید، هر فریادی بی امام سکوت است و هر امتی بی امام سرگردان»
و رفت تا خود را به پای اسلام نثار کند و با اخلاصی عمیق با دیگر مجاهدان راه خدا در مقابل آنان ایستادند و سد راهشان شدند و شجاعانه جنگیدند و بالاخره شهید قلیوند مجروح شد و در محاصره دشمن قرار گرفت و چون منافقین به او پیشنهاد تسلیم شدن دادند، او که سالها منتظر پذیرفته شدن در جوار قرب الهی بود به این گونه فکری معاندین نسبت به انقلاب اسلامی خندید و پس از مقاومت دلیرانه در تاریخ ۲ مرداد ۶۷ روح از قفس تنش آزاد شد و به جوار حق تعالی شتافت.
انتهای پیام/