به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، «قرارداد ۱۹ ژوئن» عنوان مستندی است که ایمان گودرزی از مستندسازان جوان اما باسابقه در عرصه مستندسازی سیاسی آن را به سرانجام رسانده است؛ مستندی که آیین اکران آن روز شنبه ۲۰ مردادماه در خبرگزاری مهر برگزار شد.
ایمان گودرزی که کارگردانی مستندهای خبرسازی همچون «بهمن ۶۰»، «سالهای خاکستری»، «فردای دیروز»، «بر مدار تباهی»، «رویای سیاه»، «عطش ثانیهها»، «۴۴۴ روز» و... را در کارنامه مستندسازی خود دارد، به بهانه اکران این مستند در گفتگویی به بیان دیدگاههای خود در حوزه مستندسازی سیاسی و نیز اهمیت پرداختن به سوژه مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» در شرایط سیاسی امروز پرداخت.
«قرارداد ۱۹ژوئن» مستندی ۵۰ دقیقه ای به کارگردانی ایمان گودرزی، روایتی از مذاکرات ایران و آمریکا در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست. دانشجویان ایرانی در پی تسخیر سفارت آمریکا تعدادی از دیپلماتهای این کشور را گروگان گرفتند. ماجرای مبادله این گروگانها در دولت ایران تبدیل به جریان یک مذاکره طولانی مدت میشود. بهزاد نبوی از طرف دولت شهید رجایی سرپرست مذاکرات میشود. مذاکرهای که هنوز هم نتایج آن تمام نشده و در دادگاه بینالمللی لاهه در جریان است. این مستند با روایت چهرههایی چون حسین شیخ الاسلام، فروز رجاییفر، محسن روحالایمان، صادق زیباکلام، ابراهیم یزدی، جواد منصوری و محمود کاشانی ساخته شده است.
گفتگو با نویسنده و کارگردان مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» را در ادامه میخوانید.
اولین نکته مهمی که در تماشای مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» جلبتوجه میکند، تصاویر آرشیوی ولی بکر آن است. در چه فرآیندی به این حجم از غنای آرشیوی رسیدید و از چه کانالهایی بهره گرفتید؟
از همان ایامی که زمزمه مذاکره با آمریکا برای رفع مشکلات کشور از سوی برخی دولتمردان و سیاسیون به گوش میرسید مقام معظم رهبری بارها ضمن مخالفت، مضایمانی از این دست را مطرح میکردند که کسانی که دم از مذاکره با آمریکا میزنند یا الفبای غیرت را نمیدانند یا الفبای سیاست را. در همان روزها سوالی در ذهن من بود که رهبر انقلاب مستند به کدام «عهد» سابق، سخن از «عهدشکنی» آمریکاییها میگویند و درباره تکرار آن هشدار میدهند. تا حدودی میدانستم در بحث گروگانهای آمریکایی روابطی داشتهایم اما کنجکاو شدم از جزییات آن مطلع شوم که به همین دلیل سه چهار ماه روی این سوژه پژوهش کردم و درنهایت به این مستند رسیدم.
زمانی که برای اولین بار با نتایج این مطالعات مواجه میشدم، حالم بسیار بد بود زیرا تا پیش از آن احساس میکردم مردم ما شناخت خوبی از تاریخ دارند و محکوم به تکرار آن نیستند، اما بعد از این تحقیقات متوجه شدم آنقدر تاریخ خودمان را نمیدانیم که اتفاقاً شاید محکوم به تکرار تاریخ هم بشویم که دیدیم همین هم شد و آنچه در برجام پشت سر گذاشتیم شاهدِ مثال همین تکرار بود.
برای تبدیل نتایج این تحقیق به مستند، طبیعتاً ابتدا میخواستم بدانم چقدر آرشیو بصری میتوانیم برای آن دستوپا کنیم. تکرار بریدههای روزنامه ایده جذابی برای چنین مستندی نبود برای همین سه چهار ماه در آرشیوهای مختلف بهدنبال یک آرشیو تصویری غنی گشتیم. سرانجام این تصاویر آرشیوی را که اتفاقا بسیار باکیفیت هستند به دست آوردیم که بعد از صداگذاری و اصلاح رنگ مورداستفاده قرار گرفتند.
علیالظاهر بیشتر هم مربوط به بخشهای خبری صداوسیما است...
بله هم صداوسیما بود و هم آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی. تکهپارههای مطبوعات را هم از آرشیو روزنامه اطلاعات و خبرگزاری پارس آن زمان به دست آوردیم. این اسناد جمع شد و بعد بهواسطه مشورتهایی که گرفتیم به این نتیجه رسیدیم که روایت را از ماجرای گروگانگیری و حواشی آن آغاز کنیم و بعدتر به ایده شعار «مرگ بر آمریکا» رسیدیم. جالب است بدانید بیش از چند صد ساعت فیلم نگاه کردم و از بسیاری از فعالان انقلابی پرسوجو کردم اما هیچکس نمیدانست ریشه این شعار در حوادث انقلاب کجا بود و سرانجام هم به همان ویدیو رسیدیم که گویی اولین بار این شعار در آمریکا و از سوی انجمنهای اسلامی دانشجویی آمریکا مطرح شده بود. همین تظاهراتی که در فیلم میبینید کشته و زخمی هم داشته و این هم جزئی از همان بخشهای تاریخ است که ناگفته مانده و ما اطلاعات کمی درباره آن داریم و میتواند سوژه یک مستند دیگر شود.
اطلاع دارید پیش از «قرارداد ۱۹ ژوئن» کار پژوهشی، خبری و یا مستند دیگری روی این قرارداد و مذاکرات منتهی به آن انجام شده بود یا خیر؟
وقتی میخواستم مستند را آغاز کنم طبیعتاً میخواستم مستندی پیدا کنم که ابتدا به آن رجوع کنم اما هیچ مستندی وجود ندارد. تنها همین بریده ویدیویی گفتگوی چالشی یک گزارشگر با بهزاد نبوی که در فیلم میبینید پیدا کردیم که بازهم موفق به پیدا کردن گزارشگر حاضر در فیلم نشدیم تا بتوانیم اطلاعات بیشتری بهدست بیاوریم.
این گفتگو از سوی تلویزیون بوده است؟
بله، فقط همین ویدیوی چالشی بود که چند قسمت ۱۰ دقیقهای از آن پیدا کردیم که از آنها فقط یکی در آن زمان روی آنتن رفته و سه تای دیگر اساسا تا به امروز پخش نشده بود که البته دلیل هم داشت.
دلیلش؟
اصلاً توطئهای در کار نبوده بلکه در آن مقطع حساس سال ۶۰ کشور آبستن حوادث بسیاری بوده که طبیعتاً این قسم مسایل بینالمللی برای مردم و مخاطبان تلویزیون آن زمان اولویت و موضوعیت نداشته است.
همین ویدیوها بهعنوان مواد اولیه روی میز ما قرار گرفت و برای چیدمان کارشناسان و گفتگوها هم تلاش کردیم بهصورت متعادل از هر دو جبهه نمایندگانی را داشته باشیم. در تدوین هم تلاش کردیم صحبتها حالت مناظرهای به خود بگیرد و حرفها را هم تا حد امکان با سعهصدر پخش کردیم. فارغ از همه اینها مهمترین وجه این ماجرا برای من میزان شباهت آن به جریان ها و حواشی مرتبط با برجام بود.
اتفاقاً به نظر میرسد بهخصوص در زمینه نگارش فیلمنامه و نریشن، تعمداً برخی کلیدواژهها را به کار بردهاید تا تطابق تاریخی آن مذاکرات با برجام را به حداکثر برسانید.
این تشابه حداکثری هست. هم عملکرد مجلس و هم مواضع نمایندگان دولت در آن زمان بهشدت شبیه به ماجراهایی است که همین اواخر بر سر برجام تجربه کردیم.
اما بپذیرید که فیلم بسیار متأثر از موضع امروز شما است و حتی اگر یک دهه قبل آن را میساختید، روایت آن مقطع تاریخی صورت دیگری پیدا میکرد.
بله قطعاً همینطور است. تمام تلاش من این بود که به مخاطب بگویم تاریخ در حال تکرار است و به تعبیری شاید بتوانم بگویم معتقدم «از یک سوراخ دوبار گزیده شده ایم.»
اینکه میگویید تلاش داشتید تاریخ را از منظر حوادث امروز روایت کنید، باعث نمیشود با این اتهام مواجه شوید که در روایت تاریخ صادق نبودهاید و آن را با دخل و تصرف ارایه کردهاید؟
کدام دخل و تصرف؟ این حرف قشنگی است اما لازمه پذیرش آن این است که به من بگویند که کجای تاریخ را کم و یا زیاد کردهام. در «قرارداد ۱۹ ژوئن» فقط و فقط تاریخ را روایت کردم و تنها در نگارش نریشن تلاش کردم طوری آن را روایت کنم که ذهن مخاطب به سمت شرایط امروز هم کشیده شود البته تعمداً از واژههای مستقیمی مانند برجام و یا دولت فعلی در متن استفاده نکردم. شما هیچ کجا اشارهای به آدمها و شرایط امروز در مستند نمیبینید. روایت فیلم تماماً مربوط به آن چیزی است که در سال ۶۰ به وقوع پیوسته و حتی به اندازه یک فریم هم از آن سال خارج نمیشود؛ با این شرایط اما بازهم مخاطب احساس میکند که امروزش را به تماشا نشسته است!
جایی در مستند اشاره به گروه ناظری از سوی مجلس میشود که از مقام معظم رهبری تا ناطقنوری در آن زمان عضوش بودند. چرا در ادامه مستند دیگر اشارهای به نقش این هیات ناظر نمیشود؟
هست. جایی میگوییم در مقطعی کشور در یک سکوت فراگیر فرو میرود و نه مجلس و نه رسانهها حق انتقاد پیدا نمیکنند چرا که سرپرست تیم مذاکرهکننده مدام میگفت در این شرایط حساس نباید ما را نقد کنید. مضافبر اینکه تایم فیلم همین الان ۵۰ دقیقه است و اگر میخواستم مواردی مانند مواضع این گروه ناظر و نقش آنها را هم به روایت اضافه کنم به نظرم زمان فیلم بیش از اندازه طولانی میشد.
اما مشخصاً نظر فرد تأثیرگذاری مانند مقام معظم رهبری در آن مقطع درباره قرارداد و مذاکرات صورت گرفته برای مخاطب امروز میتوانست محل توجه و جذاب باشد.
درباره آن کمیسیون فارغ از اعضا، بهصورت مستقیم این روایت در فیلم وجود دارد که مجلس در مقام ناظر ورود بسیار خوبی به این ماجرا داشت اما نتوانست این نقش نظارتی را ادامه دهد. البته بازهم لازم است تاکید کنم این اتفاقات مربوط به سالی است که کشور بهشدت دستخوش تحولات مختلف بوده و هر یک از این اعضا در صحنههای مختلفی در حال نقشآفرینی بودند. مضافبر اینکه موضع اعضای این کمیسیون در زمان ساخت مستند برای من موضوعیت هم نداشت چراکه بیشتر بهدنبال این بودم که تیمها چه نقشی در آن تجربه تاریخی ایفا کردهاند و خیلی بهدنبال واکاوی سهم افراد نبودم.
اما روی کاراکترهایی مانند شهیدان آیت و دیالمه و مواضعشان بهصورت مشخص تمرکز میکنید.
بله. برای اینکه اینها جزو تیمهای اجرایی نبودند و از بیرون منتقد اتفاقات و تحولات بودند. میخواستم بگویم بهرغم این مخالفتها زمان تصمیم اجازه صحبت به مخالفان داده نمیشود و تنها با سخنرانی سه موافق و در زمانی اندک متن قرارداد به تصویب مجلس میرسد.
فکر میکنید ساخت مستند سیاسی کار سختی است؟
اولین اتفاقی که با ساخت مستند سیاسی رخ میدهد برچسب خوردن است. برخی میگویند برای ساخت مستند سیاسی باید بیطرف بود اما بهزعم بنده در این میدان بیطرفی همان بیشرفی است! مگر میشود درباره یک رویداد سیاسی روایتی ارایه کرد اما نسبت به آن موضع نگرفت؟ از این زاویه ورود بنده هم به حوزه ساخت مستندسازی سیاسی از منظر دغدغههای فکریام بوده است. تلاش هم کردهام در ورق زدن تاریخ دخل و تصرفی در رویدادها نداشته باشم و این دخالت نکردن را همان بیطرفی معنا میکنم، اما حتماً در روایت خود موضعگیری مشخص دارم.
مستند «قرارداد ۱۹ ژوئن» را باید یک مستند خصوصی بهحساب بیاوریم؟
بله. من مستند را بهطور کامل با هزینه شخصی ساختم و بعد از آن بود که مدرسه سینمایی «عمار» امتیاز نسخه نهایی را خرید. حق پخش این مستند به عمار واگذار شده اما متأسفانه هنوز موفق به پخش این مستند از تلویزیون نشدهایم. به نظر میرسد مدیران محافظهکار سیما علاقهای به این دست مستندها ندارند.
در شرایط امروز جامعه، بازخوانی تجربهای که در مستند بهعنوان یک شکست توصیف میشود، در مختصات رسانه ملی به نظر خود شما مفید است؟
وقتی رهبر انقلاب صراحتاً صحبت از بدعهدی آمریکا در مذاکره مستقیم میکنند چه ایرادی دارد یکی از این بدعهدیها بهصورت مستند برای مخاطبان روایت شود؟
البته انگشت اتهام شما در این مستند خیلی هم به سمت آمریکا نیست!
بله. درست هم همین است. اینکه در رسانههای رسمی ما درباره بیصداقتی آمریکا مطرح میشود خیلی قبول ندارم. آمریکا با تمام توان و صراحت بهدنبال منافع خود است. کوتاه هم نمیآید. همین امروز وقتی از نظر حقوقی متن مذاکرات و توافقات برجام را مطالعه کنید متوجه میشوید که آمریکاییها چگونه کار خود را پیش بردهاند. آمریکا در تمام معاهدات خود، نه فقط با ایران که با تمام کشورها، زمانی که پای میز مذاکره حاضر میشوند میداند چه باید بکند. همان نکتهای که آقای شیخالاسلام هم در مستند میگوید؛ آمریکاییها پایهگذار حقوق دیپلماتیک بینالملل هستند و مگر میشود در میدانی که خودشان قواعدش را طراحی کردهاند بازی بخورند!؟
بسیار خب؛ بهعنوان سوال پایانی این فیلم احتمالاً وارد چرخه اکران نمیشود و عرضه خانگی هم نخواهد داشت. درباره گردش مالی و سود اقتصادی این سبک مستندسازی هم کمی توضیح میدهید.
همین امروز در دفتر کار ما چند پروژه مستند بهصورت همزمان در دست پیگیری و پژوهش است و برای هیچکدام هم هیچ قراردادی نداریم اما در همین مرحله اولیه تلاش میکنیم به سمت سوژههایی برویم که احساس میکنیم مشتری خود را دارند و بعد بتوانیم امتیاز آن را به مراکزی که تمایل دارند، واگذار کنیم. پشت این مدل از مستندسازی معمولاً کسی نمیایستد مگر یک بخش کوچک اما دغدغهمند در نظام. تیتراژ اصلی این کار حذف شده است، در تیتراژ اولیه صدای تماسهای بنده با چهرههایی مانند بهزاد نبوی وجود دارد که از آنها میخواهم جلوی دوربین من حاضر شوند، چند نفر دیگر هم هستند. این نشانهای بود برای یادآوری اینکه مستندساز تمام تلاش خودش برای شنیدن صدای همه و ثبت روایتهای مختلف را انجام داده اما به دلیل برخی مقاومتها به سرانجام نرسید.
حتی مصاحبه با آقای نبوی ضبط هم شد اما بعد که متوجه خاستگاه فکری ما شدند، وکیلشان تماس گرفت و گفت حق استفاده از این گفتگو را در مستند ندارید. خلاصه کلام این است که بخشی از جریان فرهنگی کشور نانش در ندانستن مردم است و طبیعی است که نمیتوان انتظار حمایت ویژهای هم داشت.
منبع: مهر