آمریکا، پرچمدار کشتار اتمی
در 17جولای 1945، زمانی که هری ترومن- جانشین روزولت – در پوتسدام آلمان حضور داشت، پیامی را دریافت کرد که حاکی از موفقیت آمریکا در آزمایش نخستین بمب اتمی بود. از این رو ترومن به همراه وینسون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا موافقت کردند که اولین بمب بر ضد ژاپن استتفاده شود. زیرا این امر به پایان جنگ شتاب می داد و از سوی دیگر آمریکا را از خسارت های سنگین که متحمل می شد دور نگه می داشت این در شرایطی بود که کسی به عواقب وحشتناک این سلاح مرگبار که آیندۀ بشریت را تهدید می کرد، توجهی نداشت.
در پایان کنفرانس پوتسدام، آمریکا، بریتانیا و چین در تاریخ 26 ژوییه 1945 به ژاپن هشدار دادند. آنها از ژاپن خواستند که
ده روز پس از این هشدار، یعنی در تاریخ 6 اوت 1945، ترومن رئیس جمهور آمریکا، با خونسردی و وحشیگری تمام، تهدید خود را عملی کرد و دستورداد تا یکی از نخستین بمب های اتمی را بر سر هیروشیما بریزند
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. این بمباران ها سرنوشت جنگ جهانی دوم را به فجیح ترین شکل رقم زد.
این تصمیم غیر انسانی همچنان یکی از مهمترین و مناقشه برانگیز ترین حوادث یک قرن گذشته است، چرا که این سلاح هسته ای برای اولین بار وآخرین بار در جریان یک نبرد مورد استفاده قرار گرفت و هزاران نفر را در چشم بر همزدنی محو کرد.
در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که علاوه براینکه باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید و حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند. بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.
بمباران هیروشیما
بمب اتمی اول به نام پسر کوچک توسط یک هواپیمای بمب افکن به نام انولا گی (به انگلیسی: Enola Gay) بر روی هیروشیما انداخته شد. برای تأثیر تخریبی بیشتر، بمب به نحوی تنظیم شده بود که ۵۷۶ متر بالای سطح زمین منفجر شود. انرژی تولید شده توسط این بمب برابر بود با انرژی حاصل از ۱۶ هزار تن تیانتی. فعل و انفعالات اتمی در مرکز این بمب باعث گرمائی حدود چندین میلیون درجه سانتیگراد شد. این گرمای عظیم هر چیزی را تا شعاع یک و نیم کیلومتری مرکز اصابت بمب بطور کلی ذوب نمود. مردمی که از دور دست انفجار «پسر کوچک» را در آسمان هیروشیما مشاهده کردند میگفتند که خورشید دیگری را در آسمان دیدهاند.
دو سوم ساختمانهای هیروشیما از جمله کارخانههای فولادسازی و صنعتی چون میتسوبیشی در اثر این بمباران نابود شدند. تنها چیزی که از شهر باقی ماند ساختمان تالار ترویج صنعتی استانی هیروشیما بود که انفجار، بالای گنبد این بنا رخ میدهد و به خاطر قرار گرفتن در کانون مرکزی انفجار، کاملاً ویران نشد.
ورود شوروی به جبهه جنگ اقیانوس آرام
دو روز پس از بمباران هیروشیما و بر خلاف انتظار و میل آمریکا، دولت شوروی به امپراتوری ژاپن اعلان جنگ داد و نیروهای ارتش سرخ شوروی به مواضع ژاپن در منچوری یورش بردند. ورود شوروی به جبهه جنگ اقیانوس آرام باعث شد که دولت آمریکا مصمم شود هرچه سریعتر جنگ را به نفع خود و بدون مشارکت شوروی خاتمه دهد. در این راستا استفاده بیشتر از سلاح هستهای ساده ترین راه فشار بر ژاپن بود، و نیروهای مسلح آمریکا برای استفاده مجدد از بمب هستهای نیازی به مجوز جدید دولت نداشتند؛ زیرا مجوزی که ترومن برای حمله اتمی صادر کرده بود اجازه استفاده از بمبهای جدید را می داد.
بمباران ناکازاکی، دومین جنایت اتمی آمریکا
به جای توبه و ابراز پشیمانی آمریکا نسبت به حادثۀ هیروشیما، این کشور با بی شرمی تمام و بدون توجه به اصول و ارزش های انسانی، دلش خواست که دومین بمب خود را نیز پرتاب کند. در تاریخ 9/8/1945 یعنی دقیقاً سه روز پس از اولین بمب، آمریکا مرتکب دومین جنایت ضد بشری خود شد. هواپیماهای آمریکایی دومین بمب اتمی را به سوی شهر ناکازاکی پرتاب کردند. حاصل این جنایت، تقریباً 74 هزار نفر کشته و 60 هزار مجروح بود و در عرض چند ثانیه، به جز خسارات وارده بر انسان ها، همۀ حیوانات، گیاهان و حشرات نابود شدند.
ژاپن در برابر این رفتار غیر اخلاقی و وحشیانه، به خاطر حفظ بقای ملت خود و محو نشدن آنها از روی کرۀ زمین، بدون قید و شرط تسلیم غول آمریکا شد و در تاریخ 14/8/1945 این موضوع را اعلام کرد.
محکومیت جهانی
این جنایت ددمنشانه، آینده بشر را تهدید می کرد. از این رو نیز با محکومیت جهانی و گسترده مواجه شد که تا کنون ادامه دارد.
آنچه وحشت از جنایت آمریکا را دوچندان می کند، این است که بمب های مذکوربر روی اهداف غیر نظامی انداخته شد، بمب هیروشیما به ساختمانی خورد که در آن کودکانی زندگی می کردند که از توکیو آمده بودند. این مسئله نشان می دهد که درآن زمان، دولت آمریکا ساده ترین قوانین حقوق بشر و یا اصول جنگی را رعایت نکرده است.تنفری که نسبت به این جنایت در همه جا به وجود آمد، دلیل آشکاری برای شکست معنوی سیاست آمریکاست. سیاستی که می خواست به وسیلۀ آن جهان را استعمار کند. یک تحلیل گر نظامی در روزنامۀ نیویورک تایمز نوشت: «استفاده از بمب اتمی، هزینۀ زیادی را برای ما داشت. از آن زمان تا کنون بر پیشانی ما مهرننگ وعار خورده است.»
برخی مقامات ارتش آمریکا راه هایی چون محاصره دریایی ژاپن، ادامه بمباران این شکور با بمب های متعارف و حملات گسترده زمینی به این کشور را گزینه های بهتری می دیدند. مورخین طی دهه های اخیر هر کدام به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته اند و برخی از آنها معتقدند که این اقدام آمریکا ضرورتی نداشته است. به باورشان کشتار غیرنظامیان به هر بهانه ای امری نکوهیده است. همچنین این افراد بر این باورند که قبل از وقوع این حملات مرگبار، ژاپن خود را برای تسلیم آماده کرده بود. در همین راستا ضرورتی برای وقوع این تراژدی نبود.
اساس اطلاعات هواشناسی نیروی هوایی آمریکا، بازهٔ زمانی مساعد برای حمله دوم به ژاپن سه روز پس از حمله اول پدیدار میشد، و باید از این بازه حداکثر استفاده به عمل میآمد. هدف بعدی برای بمباران هستهای، شهر کوکورا بود که صنایع گسترده نظامی و اسلحه سازی در آن وجود داشت. در ابتدای مأموریت بر اساس گزارش هواشناسی، دید مناسبی برای هدفگیری بر فراز کوکورا وجود داشت. اما وقتی هواپیمای بمبافکن به حدود منطقه مورد نظر رسید، تمام آسمان شهر با دود و غبار پوشیده شده بود و امکان پیدا کردن هدف را از میان برده بود. علاوه بر دید کم، پدافند هوایی و ظاهر شدن هواپیماهای شکاری ژاپن مسئله را کمی بغرنج کرده بود. پس از صرف نظر از بمباران منطقه کوکورا، بمبافکن آمریکایی فقط سوخت کافی برای بازگشت به پایگاه هوایی در اوکیناوا داشت. فرمانده عملیات تصمیم گرفت که به جای رها کردن بمب اتمی در دریا یا بازگرداندن آن به پایگاه، بهتر است آن را بر روی ناگازاکی بیندازند که در مسیر بازگشت بمبافکن به پایگاه هوایی در اوکیناوا قرار داشت و یکی از اهداف کماهمیتتر آمریکا در ژاپن محسوب میشد. آسیبهای وارده به هیروشیما به مراتب بیشتر از ناکازاکی بودهاست چرا که هیروشیما شهری صاف بوده و تشعشعات هستهای تمام شهر را درنوردید ولی ناکازاکی حالتی داشت که شهر در میان دو دره تقسیم شده بود و نصف شهر در یک دره و نصف دیگر در دره مجاور قرار داشت و با رهاسازی بمب هستهای در یکی از درهها بخش دیگر شهر که در دره دیگر قرار داشت به مراتب آسیب کمتری دید.
میراث بمباران هستهای
هرساله در روز ۱۰ اوت مراسم بزرگی برای یادبود قربانیان بمبارانهای هستهای در پارک یادمان جنگ شهر ناکازاکی برگزار میشود. در پایان این مراسم، نخستوزیر ژاپن طی قرائت قطعنامهای درخواست حرکت به سمت جهانی عاری از سلاحهای هستهای را مطرح مینماید. به خاطر تأثیر تشعشعات اتمی، هنوز که هنوز است کودکانی در ژاپن متولد می شوند که دچار نقض عضو هستند ودر این زمینه مشکلات فراوانی بر دولت ژاپن تحمیل می شود.
دُرناهای کاغذی
همه ساله مردم سراسر جهان با درست کردن درناهای کاغذی و فرستادن آن به مرکز ساداکو در پارک یادمان جنگ شهر ناکازاکی، همدردی خود را با قربانیان بمباران و انزجار خود را از کاربرد و گسترش سلاحهای هستهای اعلام میکنند.
مجسمهٔ ساداکو در این پارک به یاد دختر ۱۲ سالهای به نام ساداکو ساساکی برپا شده که هنگامی که فقط دو سال داشت، بمب اتمی «پسرک» توسط نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا به روی هیروشیما انداخته شد و در اثر تشعشعات رادیواکتیو باقیمانده از آن، دچار سرطان خون شد و درگذشت. بر اساس افسانههای ژاپنی، اگر کسی هزار دُرنای کاغذی درست کند، یکی از آرزوهایش برآورده میشود. ساداکو درحالیکه در بیمارستان بستری بود، با تشویق دوستانش و کمک برادرش شروع به ساختن درناهای کاغذی کرد، اما پس از ساخت ۶۴۴ درنا درگذشت. در سال ۱۹۶۵ میلادی، از مجسمه ساداکو در حالیکه درنایی طلایی در دست دارد در پارک صلح هیروشیما پردهبرداری شد.
گزارش: عصمت دهقانی
انتهای پیام/