گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: شهید سیدعلی اندرزگو از جمله کسانی بود که در رابطه با مبارزات مسلحانه، سلاح خود را علیه دشمن اسلام و قرآن نشانه گرفت. شهید اندرزگو با فعالیت «جمعیتهای مؤتلفه اسلامی» پس از فدائیان اسلام (پیشگامان مبارزه مسلحانه) مبارزات خود را آغاز کرد.
در اجرای حکم اعدام انقلابی حسنعلی منصور نخستوزیر خائن شاه جنایتکار و عامل قرارداد ننگین کاپیتولاسیون شرکت مستقیم کرد و خود به همراه شهید بخارائی در اجرای عمل، تیر خلاص را بر مغز منصور نشاند و از این تاریخ مبارزات او به صورت مخفی آغاز شد.
بعد از شهادت محمد بخارائی، برادران مرتضی نیکنژاد، صادق امانی، رضا صفار هرندی و مهدی عراقی دستگیر و به اعدام محکوم شدند و سیدعلی اندرگو نیز غیاباً به اعدام محکوم شد، در حالی که تمامی نیروی ساواک، و پلیس شاه برای دستگیری او بسیج شدند.
شهید اندرزگو به خاک عراق مهاجرت کرد و در آنجا علناً مبارزه خود را علیه رژیم شاه شروع کرد. او یکی از مهمترین کسانی بود که شیعیان عراق را به اهمیت وجودی امام خمینی و مساله تبعید ایشان آگاه کرد. در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت، اما از سوی مأمورین ساواک در قم شناسائی شد و به ناچار به تهران آمد و به چیذر رفت و به عنوان طلبه و تحت نام شیخ عباس تهرانی شروع به تحصیل کرد. اما در عمل با ارتباط با شخصیتهای انقلابی به فعالیت مخفی پرداخت.
شهید اندرزگو در سال ۵۱ به جهت تعداد اسلحههایی که در دست او امانت بود، لو رفت، اما بلافاصله متواری شد و به قم رفت. پس از چندی در آنجا نیز شناسایی شد و به مشهد رفت.
شهید اندرزگو در مشهد با آیت الله واعظ طبسی تماس گرفت و در این رابطه به افغانستان رفت و بعد از مدتی دوباره به مشهد برگشت. یکسال بعد از بازگشت به مشهد، شهید اندرزگو مسافرتی به مکه کرد، پس از بازگشت، بار دیگر برای دیدار با امام خمینی به نجف رفت، امام راحل در آن دیدار به وی سفارش حفظ جانش را کرد.
چون سیدعلی اندرزگو همیشه یک کپسول سیانور در زیر زبانش داشت که هرگاه خطری متوجه او بشود و دستگیر شود فوراً خود را بکشد. اما امام به ایشان توصیه کردند که از این عمل پرهیز کند و از این زمان به بعد شهید اندرزگو دیگر هیچگاه کپسول سیانور زیر زبانش نگذاشت.
وی در کشورهای سوریه و لبنان مدت ۲ ماه آموزش نظامی دید. در لبنان نشریهای به نام «فدائیان» چاپ میشد که شهید اندرزگو بودجه این روزنامه را به عهده گرفت. در بازگشت از این سفر نقشهای برای اعدام شاه طرح کرد. برای انجام این کار با چند تن از دوستانش تماس گرفت تا وسایل لازم برای ترور شاه را برای او فراهم کنند و در همین روزها که او در انتظار بازگشت دوستش از لبنان و به دست آوردن وسایل بود، ساواک موفق به ردیابی او شد و بالاخره رد او را پیدا کرد.
روز ۱۹ رمضان سال ۱۳۹۸ قمری برای افطار به منزل حاج اکبر صالحی میرفت، در خیابان سقاباشی دژخیمان ساواک او را محاصره کردند.
سرانجام وی در ۲ شهریور ماه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
انتهای پیام/ 131