سفری کوتاه به ‌ خانه باصفای برادران شهید سیفی

پسرانمان را فرستادیم تا خاک بر سر صدام کنند

در یکی از روزهای گرم تابستان برای تهیه گزارش از خانواده دلسوخته دو شهید به اتفاق دو خواهر از مسئولان امور ایثارگران حوزه 320حضرت نرجس (س) در دل شلوغی‌های روزمره به خانه‌ای ساده و آرام قدم گذاشتیم که آرامش و صفایش را از روح دو شهید این خانواده به عاریت داشت.
کد خبر: ۳۰۵۸۳
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۱:۱۶ - 07October 2014

پسرانمان را فرستادیم تا خاک بر سر صدام کنند

به گزارش دفاع پرس، شهیدان قادر و رسول سیفی که در سالهای 61 و 62 در سومار و پنجوین به شهادت رسیدند، دو پسر از هفت پسر خانواده سیفیاند که همه پسران به جبهه اعزام شدند و اکنون که بیش از 30 سال از شهادت دو پسر خانواده میگذرد پدر و مادر پیر و سالخورده شدند که شاید حتی توان راه رفتن هم نداشته باشند و نیازمند مساعدت مسئولان هستند تا به وضع بیماری و رنجشان رسیدگی شود.

پدر شهیدان سیفی دچار بیماری قلبی است و به تازگی عمل جراحی کرده و قادر نبود خاطره چندانی از پسران شهیدش بگوید و چندبار بغض گلویش را گرفت و گفت دخترم ما شهید دادیم و سالها داغ جگرگوشههایمان را به جان خریدیم و تحمل کردیم و خوشحالیم که برای رضای خدا و دفاع از اسلام و امنیت کشورمان قربانی دادیم اما وقتی وضع بیحجابی جامعه و قدر نشناختن مقام شهیدان و خانواده شهدا را میبینیم بیشتر دلشکسته میشویم.

این پدر دو شهید گلایههایی از عدم رسیدگی مناسب مسئولان به امور او و خانوادهاش داشت و با توجه به بیماری قلبی که دارد، توان رسیدگی شخصی بهحق و حقوقش را ندارد. «وطن سیفی» پدر شهیدان، لابهلای صحبتهایش چندبار بغض میکند و همین موضوع باعث میشود تا تعدادی از بسیجیان حوزه حضرت نرجس که همراهمان هستند اشک بریزند و فضای خاصی در حین گفتوگو ایجاد شود.

پدر شهیدان ادامه میدهد: پسرم قادر در 17 سالگی در سومار در عملیات بیتالمقدس شهید شد و فرزند دیگرم رسول که از بسیجیان لشکر27 محمدرسولالله بود در 19 سالگی و در پنجوین عراق به شهادت رسید و بعد از 15 سال تکه استخوانی از پیکرش باقی مانده بود که آن را برایمان آوردند.

در ادامه این گفتوگو بانو زهرا سروری مادر شهیدان سیفی میگوید: من و همسرم مشوق فرزندانم برای حضور در جبهه بودیم. پسرم قادر قبل از انقلاب فعالیتهای مبارزاتی داشته و چند بار نزدیک بود دستگیر شود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت بسیجیاش در پایگاه مسجد شدت گرفت و هفت پسرم به صورت داوطلب بسیجی در جبهه حق علیه باطل حضور داشتند.

وی ادامه میدهد آن زمان بعضیها میگفتند چرا همه پسرانت را راهی جبهه میکنی؟ میگفتم بروند خاک بر سر صدام کنند و از وطنمان دفاع کنند. پسرانم خالصانه در اوان جوانیشان به جبهه رفتند تا از ناموس و خاک سرزمین اسلامیشان دفاع کنند تا اسلامی که به رهبری امام خمینی (ره)در این کشور پایهگذاری شد پیروز باشد اما وقتی بدحجابیها و بیعدالتی و پایمال کردن خون شهیدان را میبینیم، غصه ما بیشتر میشود.

بانو سروری مادر دو شهید و پنج رزمنده ادامه میدهد: حتی حاضرم با این کهولت سنم آموزش اسلحه ببینم و هر زمان کشورم نیاز به دفاع داشت مانند پسران شهیدم جانم را برای کشور اسلامیام قربانی کنم.

در ادامه این گفتوگو از پدر شهیدان سیفی میپرسم: وظیفه مسئولان درقبال خون شهدا چیست؟

پاسخ میدهد: مسئولان جامعه را درست کنند جلوی بیحجابی و بیعدالتی را بگیرند و بدانند شهیدان برای چه رفتند؟ وقتی پسرم رسول دید امنیت این کشور در خطر است غیرتش به جوش آمد گفت بروم اسلحه برادر شهیدم را به دست بگیرم و راهی جبهه شد. پسرانم به عنوان بسیجی و داوطلب در هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند و هنوز برای این کشور حاضرم خودم و پسرانم را قربانی کنم.

این مادر و پدر باگذشت بیش از 30 سال از شهادت دو پسرشان در نقطه پرجمعیت و شلوغ شهر در خانهای ساده و بیآلایش زندگی میکنند و انتظاری جز قدر دانستن خون شهیدانشان ندارند. پدر و مادر شهیدان سیفی سالخورده و دلشکستهاند از اینکه قدر امنیت و آرامش جامعه اسلامی که حاصل خون شهیدان و ایثار جانبازان و آزادگان است دانسته نمیشود وخواستهشان از مسئولان این است که مقابل ناهنجاریهای اجتماعی چون بدحجابیها گرفته شود. بیتالمال پایمال نشود و بیعدالتیها رفع شوند تا ایران اسلامی که سرآمد همه کشورهاست همواره در مسیر رشد و اعتلا باشد.

 

منبع:جوان

نظر شما
پربیننده ها