به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، فرد گلد استین نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی در یادداشتی نوشت: حدود 100 مقام دولتی پیشین دیگر از جمله سفرا، وکلا و سایر مقامات آمریکایی خواستهاند تا نامشان در ذیل اعتراض نامهای اضافه شود که به تعلیق مجوز امنیتی جان برنان رئیس پیشین سیا از سوی ترامپ معترض هستند.
دونالد ترامپ عصیانی را در درون سازمان حقههای کثیف موجب شده است. سازمان اطلاعات مرکزی که فعالیتهای آن با لشگر ماموران پنتاگون همپوشانی دارد، اعتراض نامهای را منتشر کرده که به امضای بیش از 70 تن از مقامات پیشین سیا رسیده است و در آن لغو مجوز امنیتی جان برنان رئیس سابق سیا را محکوم کردهاند.
چرا کلکسیونی رنگارنگ از سوءقصدکنندگان، شکنجه گران و جاسوسان به ناگهان در چنین مقیاس بی سابقهای با هم متحد شدهاند و به دفاع از «آزادی بیان» جان برنان برخاستهاند؟ برنان پس از لغو مجوز امنیتی اش به دست ترامپ، وی را به عنوان مردی خطرناک و فاقد صلاحیت محکوم کرده و از او با عنوان فردی «مست از باده قدرت» نام برده است.
سیا سازمانی نیست که علیه خود برخیزد. این سازمان عمیقا با طبقه حاکم و تشکیلات رسمی اش مرتبط است. هر چه میگذرد رفتار ترامپ بیشتر شبیه رفتار حاکمی اقتدارگرا میشود و این موجبات عصبی و ناراحت شدن بخشهایی از تشکیلات سیاسی و نظامی را فراهم میکند.
او بدون تعمد یا رایزنی با اکثر عناصر قدرتمند در جامعه کاپیتالیستی، از قدرت ریاست جمهوری برای به خطر انداختن منافع امپریالیستی و منافع تجاری کاپیتالیستی عمل میکند.
نامهای که در دفاع از «آزادی بیان» جان برنان رئیس پیشین سیا منتشر شده را میتوان به چشم پیامی به ترامپ در ارتباط با اقتدارگرایی او و به تمسخر گرفتن رویههای رفتاری کاپیتالیستی بنیادینی از سوی او دید که از طریق رسم و رسوم و قوانینی دیرینه تثبیت شدهاند.
این نامه همچنین دفاعی از خود این سازمان است. این 70 قاتل کارد به دست، خود را مدافعان سرمایه داری آمریکایی در گوشه و کنار جهان میبینند. شاید این سازمان در نصب تجهیزات استراق سمع، سایتهای شکنجه، سوء قصدها، آدم رباییها و ... کار سختی دارد. در واقع سیا میتواند با خطراتی مواجه شود. (گرچه بالادستیهایی که دستور حقههای کثیف را صادر میکنند، به هیچ وجه خود را در معرض خطرات فردی قرار نمیدهند.) این مجرمان سیا میخواهند که مدیر اجرایی امپریالیسم آمریکا با احترام با آنها رفتار کند، اما ترامپ مکررا آنها و اف بی آی را تحقیر کرده است.
این حرکت با دریادار بازنشسته نیروی دریایی ویلیام اچ. مک راون شروع شد. او سرپرست فرماندهی مشترک عملیاتهای ویژه در حمله سال 2011 تکاوران نیروی دریایی بود که (گفته میشود) به «حذف» اسامه بن لادن و انداختن جسدش به دریا انجامید. مک راون اکنون یکی از روسای سیستم دانشگاه تگزاس است.
مک راون در مطلبی در واشنگتن پست ترامپ را به خاطر «تاکتیکهای مک کارتی وارش» تقبیح کرد و به عنوان عملی برای همبستگی با برنان، خواستار آن شد که ترامپ مجوز امنیتی او را نیز لغو کند.
برای نشان دادن اینکه سیا چگونه به این حمله واکنش نشان داده، یکی از امضا کنندگان نامه روز 17 آگوست به گزارشگر اسلیت گفت: «این بیانیه ظهر روز سه شنبه برای تمام مدیران و معاونان سابق در قید حیات ارسال و از آنها خواسته شد که تا ساعت 6 همان روز به آن پاسخ دهند.»
کلیه روسا و معاونان پیشین این سازمان جز چهار نفر به این درخواست پاسخ دادند.
برنان کیست؟
به نوشته گلن گرین والد در گاردین 7 ژانویه 2013 پرزیدنت باراک اوباما به دلیل سابقه او در دوران ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش در دفاع از شکنجه و نیز «استرداد» (فرستادن زندانیان به کشورهای ثالث برای تحت شکنجه قرار دادن آنها در مکانهای محرمانه)، نظارت الکترونیک غیرنظامیان، حملات پهبادی هدفگیری شدهای که این «اهداف» در آنها ناشناخته بودند و غیره، مجبور شد از نامزدی برنان برای سمت ریاست سیا عقب نشینی کند.
یک بخش از دولت در چنین حجم عجیبی از حق خود برای سخن گفتن علیه رئیس جمهور دفاع میکند. سازمانی که دولتها را سرنگون کرده، جنبشها را از میان برداشته و رهبران را ترور کرده، اکنون مطالبه گر حق «آزادی بیان» برنان بر اساس متمم اول قانون اساسی شده است.
ترامپ در حال به گند کشیدن شغل حفاظت از امپریالیسم آمریکاست.
اما مهمتر آنکه آنها به عنوان مدافعان سرمایه داری آمریکایی، احساس میکنند که ترامپ در حال به گند کشیدن این حرفه است.
از این نظر آنها برای بخش بزرگ تری از ارتش، لشگرهای دیپلماتیک و کارشناسان فکری سرمایه داری سخن میگویند.
آنها میهراسند که ترامپ درحال حرکت به یک سمت و سوی اقتدارگرایانه - یعنی علیه آنان - باشد!
این همه در حالی است که ترامپ با فاشیسم، زن ستیزی، فناتیسم ضد مهاجران و قساوت خود به تودههای مردم دشنام میدهد و با آنها بدرفتاری میکند، حال سخن گفتن از آزادی زندگی کردن به جای خود، سخن گفتن از قربانیان قتلهای پلیسی نژادپرستانه به جای خود. آنها حتی کلمهای از ناپدید شدن زنان و کودکان درمرز کشور و تخلف اساسی از قوانین پناهجویی داخلی و بین المللی سخن نمیگویند. همچنین این قصابان به غیرنظامیان بی گناهی که به دست پهبادهای آمریکایی در عراق، افغانستان و لیبی و بمبارانهای آمریکا در یمن کشته شدهاند هیچ اشارهای نمیکنند.
آنها هیچ چیز درباره حقوق موریه ابو جمال و لئونارد پلتیه برای حفاظت از زندانی شدن ناعادلانه یا حق تودههای زندانی شده برای خلاص شدن از آزار و اذیتهای سادیستیک نگهبانان زندانها نمیگویند.
لغو رژه نظامی بزرگ ترامپ
اصلا تصادفی نیست که درهمان هفتهای که این نامه اعتراضی سیا منتشر میشود، خبر از لغو رژه نظامی بزرگ ترامپ در واشنگتن میرسد. این رژه اقدامی اقتدارگرایانه بود که از مشخصههای رفتاری دیکتاتورها به شمار میرود. ترامپ ادعا کرده بود که خواهان انجام رژهای است شبیه رژهای که در طول دیدار سال قبل خود از فرانسه امانوئل مکرون درپاریس مشاهده کرده بود.
او فراموش کرده بود رژهای که دیده بود نه برای مکرون بلکه به مناسبت روز باستیل بود، یک روز تعطیل ملی که طبقه حاکم فرانسه هر سال از آن برای پمپاژ احساسات جنگی میهن پرستانه از آن استفاده میکند.
این واقعیت که ترامپ میخواست پنتاگون این رژه را با هدف تجلیل از خودش برگزار کند، از طرف این بی شرمها مورد قبول قرار نگرفت، به خصوص به این دلیل که ترامپ تلاش دارد آنها را تنبیه کند. با اینکه ترامپ صدها میلیارد دلار بابت تسلیحات و سربازان به آنها پول داده است، ولی آنها تمایلی به برآورده کردن اشتهای سیری ناپذیر او برای دبدبه و کبکبه و مراسمی که مختص تمجید و تکریم ترامپ باشد نداشتند.
جیمز متیس وزیر دفاع انکار کرده است که این رژه 92 میلیون دلار هزینه برخواهد داشت، اما تمام دیگر مقامات و سازمانهای دولتی چیزی حول و حوش همین رقم را برآورد کردهاند. ترامپ سعی کرد تقصیر لغو را بر گردن این شهر برخوردار از اکثریت آفریقایی - آمریکایی بیندازد. ولی آنها با نشان دادن اینکه سهم واشنگتن دی سی در هزینه بسیار کم بوده، استدلال او را رد کردند؛ بنابراین ترامپ حتما از این تحقیر عمومی به دست بی شرمها عذاب کشیده است. آنها نمیخواهند در بحبوحهای که ترامپ اتحاد بین آمریکا و ناتو را تضعیف میکند و مانع از تحرکات آنها علیه روسیه میشود، در آتش اقتدارگرایی وی بدمند.
روشن است که حاکمیت کاپیتالیستی در نتیجه اختلاف نظرها بر سر اینکه بحران امپریالیسم چیست و چگونه باید به آن مقابله کرد، دچار تفرقه عمیقی شده است.
ترامپ و بحران ترکیه
با نگاه به این بحران از منظر ترامپ، ترکیه تحت حکومت رجب طیب اردوغان در حال تبدیل شدن به یک دشمن است که باید یوغ اطاعت بر گردن آن انداخته شود. ترکیه یکی از عوامل اطلاعاتی آمریکا را تحت حبس خانگی قرارداده است. او کشیشی مظنون به مشارکت درکودتای سال 2016 علیه اردوغان و ارتباط با حلقه فتح الله گولن است، روحانی ترکی که در کوههای پوکونو در پنسلیوانیا زندگی میکند و اردوغان وی را متهم به مهندسی این کودتا میکند.
فارغ از حقایقی که دراین قضیه وجود دارد، ترامپ موضوع را به مسئله به زانو درآوردن یک دولت کوچک و گردنکش در آنکارا تقلیل داده است تا با این کار به همه جهان بفهماند که واشنگتن ظاهرا چه حریف قدرتمند و همه فن حریفی است.
با نگاه به همین بحران از منظر اردوغان، ترامپ یک متحد مهم ناتو را به یک دشمن تبدیل کرده، درحالی که آمریکا در کوششهای خود برای نظامی گری در منطقه به عنوان جای پایی درخاورمیانه، نیاز مبرمی به آن دارد. برای تکمیل این استدلال باید گفت که اینجرلیک، پایگاه هوایی راهبردی ناتو نیز در ترکیه قراردارد. ترامپ تمام این نظم را به مخاطره انداخته فقط برای آنکه ترکیه را «سرجایش بنشاند.»
درنگاه به این مسئله از منظر امتیازات وال استریت، ترامپ تعرفهها بر فولاد و آلومینیوم ترکیه را دوبرابر کرده و جنگ تعرفهای با ترکیه را در میانه یک بحران اقتصادی که به سمت یک بحران بدهی پیش میرود، تشدید کرده است. طبقه حاکم ترکیه به تعداد زیادی از کشورهای اروپایی به خصوص اسپانیا و یونان بدهکار هستند. همزمان با سقوط ارزش لیر ترکیه، بدهی این کشور به اروپا طاقت فرساتر شده است. بعلاوه ترامپ با فشار آوردن بر ترکیه خطر گسترش گسلها را هم در ترکیه و هم در قاره اروپا به وجود میآورد.
به واقع تمام بخشهای طبقه حاکم با دلشوره و اضطراب زایدالوصفی نظاره گر حمله ترامپ به ترکیه هستند.
ترامپ و کشمکش سعودی - قطر
به بحران کشورهای حاشیه خلیج فارس که طی آن عربستان سعودی در جنگی عملی با قطر قرار دارد نگاه کنید. عربستان سعودی قطر را به دلیل همدلیهای این کشور نسبت به اخوان المسلمین که یک رقیب سیاسی سعودیها در خاورمیانه محسوب میشود، تحت محاصره قرار داده است.
در این کشمکش با وجود تلاشهای میانجیگرانه متیس وزیر دفاع آمریکا، ترامپ تا حد بسیار زیادی جانب سعودیها را گرفته است؛ به خصوص بعد از استقبال مفصل آنها و رفتار شاهانه شان با ترامپ دراولین دیدارش از عربستان سعودی.
رکس تیلرسون وزیر امورخارجه پیشین و مدیر عامل سابق اکسون موبیل سال گذشته برای جلوگیری از آنکه سعودیها و اماراتیها حمله مشترکی را علیه قطر ترتیب دهند اقدام به میانجی گری کرد. شاید همین اقدام به برکناری او از سوی ترامپ انجامیده باشد.
قطر محل یک پایگاه هوایی راهبردی آمریکاست که فرماندهی مرکزی نیروی هوایی و حدود 10 هزار سرباز آمریکایی در آنجا مستقر هستند.
عصیان جاسوسان
در مقیاس بین المللی سیا و پنتاگون همپوشانی قابل ملاحظهای با هم دارند. شماری از ژنرالها و دریادارهای پنتاگون به سمت رؤسای سیا منصوب شدهاند. در هر حال هر دو این سازمانها در انجام وظیفه تامین امنیت امپراتوری امپریالیستی آمریکا با استفاده از شیوههای مختلف سهیم هستند.
هرچند که آنها همیشه با یکدیگر درجنگ بر سر قلمرو و منابع هستند، ولی هر دو عمیقا با نحوه اثرگذاری سیاستهای ترامپ بر آنان دلنگران هستند. ترامپ اعضای سیا و اف بی آی را به خاطر تحقیقات مولر سرزنش میکند. در واقع ترامپ مجوز امنیتی رئیس سابق سیا جان برنان را به این دلیل لغو کرد که او بخشی از «شکارجادوگر روسیه» بود.
سیاست نظامی ترامپ که اگرنگوییم به دنبال از بین بردن ناتو، در پی تضعیف آن است، حمله به قلب توانایی نظامی آمریکا دراروپا به شمار میرود.
ترامپ به عنوان بخشی از یک برنامه «شکار جادوگر روسیه» در حال حمله به سیا و اف بی آی است، در حالی که تلاش دارد اتحاد نظامی راهبردی آمریکا با ناتو را تضعیف کند. این 2 سیاست که به تنهایی با هم تضاد دارند، میتواند بلوکی متشکل از این سازمانها را به وجود آورد که هدف آن، مداخله در بینش راهبردی ضعیف ترامپ در مورد چگونگی تضمین سلطه جهانی امپریالیستی آمریکاست.
منبع: فارس