نمایندگی «بدون تاریخ، بدون امضاء» در اسکار اقتدار فرهنگی ما را زیر سوال می‌برد

«بدون تاریخ، بدون امضاء» نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۹ انتخاب عافیت‌طلبانه‌ای است که اقتدار ایران اسلامی را در بخش فرهنگی زیر سوال برده است؛ اقتداری که با حافظان «تنگه ابوقریب» به دست آمد.
کد خبر: ۳۰۹۴۲۴
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۲:۳۰ - 18September 2018

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ بعد از ساعت‌ها بحث و گفت‌وگوی اعضای «هیات انتخاب» -متشکل از «محمد آلادپوش»، «امین تارخ»، «فرهاد توحیدی»، «رامین حیدری فاروقی»، «محمدمهدی عسگرپور»، «رائد فریدزاده»، «آتوسا قلم‌فرسایی» و «قاسم قلی‌پور»ـ برای انتخاب نماینده سینمای ایران جهت معرفی به بخش غیر انگلیسی زبان اسکار، سرانجام فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» راهی اسکار شد تا نماینده ایران در این رویداد سینمایی باشد.

این در حالی است که ۲ فیلم «تنگه ابوقریب» به کارگردانی «بهرام توکلی» و «شماره ۱۷ سهیلا» ساخته «محمود غفاری» نیز در کنار «بدون تاریخ، بدون امضاء» جزو سه فیلم نهایی بودند که باید در مورد آن‌ها برای راه‌یابی به اسکار تصمیم گیری می‌شد.

اینکه چرا رأی نهایی هیات انتخاب به «بدون تاریخ، بدون امضاء» اختصاص یافت، حاوی نکات تامل برانگیزی است بخصوص اینکه با وجود فیلم «تنگه ابوقریب» این انتخاب صورت گرفت. «تنگه ابوقریب» روایتی از دفاع و شهادت و «بدون تاریخ، بدون امضاء» روایتی از بحران معیشتی در ایران و مرگ کودکی معصوم به خاطر مردارخواری است.

در این اثر فضا‌های تیره، مانند شرایط سخت کار، مزد کم، استثمار کارگران توسط برخی از کارفرمایان، فضای سیاه حاکم بر برخی خانواده‌ها که حتی از پس ابتدایی‌ترین نیاز‌های خود برنمی‌آیند و مجبورند گوشت مرغ‌های تلف شده را بخورند، کم نیستند. اما باید بدانیم همه ایران این نیست.

جلیلوند در این اثر بسیار قدرتمند ظاهر شده و توانسته در کنار این همه ناامیدی از مردانی حرف بزند که حاضرند کارنامه حرفه‌ای‌شان زیر سوال برود، اما خیری به دیگران برسانند. «بدون تاریخ، بدون امضاء» نه فقط به لحاظ کارگردانی که از منظر بازیگری نیز محکم و استوار است، اما آیا همه این محاسن دلیلی موجه برای نمایندگی سینمای ایران به اسکار است؟

چرا باید چنین فیلم تلخی به اسکار برود تا موید تصویر تلخ و سیاهی باشد که رسانه‌های معاند از ایران برای جهانیان ساخته‌اند. «بدون تاریخ، بدون امضاء» بدون آنکه سازندگانش بخواهند در همان مسیری گام برمی‌دارد که بدخواهان کشورمان گام برمی‌دارند.

قطعا عواقب نمایندگی «بدون تاریخ، بدون امضاء» در اسکار ۲۰۱۹ متوجه هیات انتخاب است نه عوامل سازنده آن. مسلما مراسم اسکاری که به شدت سیاسی است تا هنری، از وجود اثری مثل «بدون تاریخ، بدون امضاء» استقبال خواهد کرد و با میدان دادن به آن در صدد بهره‌برداری سیاسی و رسانه‌ای خود ـ. طبق سیاست‌های خصمانه آمریکا ـ. است.

این سنت ناصواب که مدیران فرهنگی به آن مبتلا شده‌اند تا کنون چه اعتبار هنری برای کشور ما کسب کرده است؟ هنوز آثاری پسندیده می‌شود که راوی سیاهی‌ها باشد و همین آثار نیز سفیر فرهنگی کشور ما در آن سوی مرز‌ها می‌شوند و با تبلیغ منفی علیه خودمان مجسمه‌های ریز و درشتی را به ارمغان می‌آورند. جوایزی که ما را بیشتر در موضع ضعف قرار می‌دهد.

باید از این هیات انتخاب پرسید چرا «تنگه ابوقریب» را برای حضور در مراسم اسکار انتخاب نکردند؟ این فیلم به لحاظ ارزش‌های هنری اگر از «بدون تاریخ، بدون امضاء» بیشتر نباشد کمتر نیست. نکته مثبتی که «تنگه ابوقریب» را در سطحی بالاتر قرار می‌دهد ترویج اقتدار ایران اسلامی و تهییج روحیه دفاع در مخاطب است. مسلما مضمون «تنگه ابوقریب» به مذاق داوران اسکار خوش نمی‌آید و هیات انتخاب با همین باور «بدون تاریخ، بدون امضاء» را انتخاب کرده‌اند تا به ذائقه ایران ستیز آن‌ها پاسخ داده باشند، اما باید دید چه چیز را از دست داده‌ایم تا چه چیزی را به دست آوریم.

اگر «تنگه ابوقریب» به اسکار معرفی می‌شد به مرحله بعد صعود پیدا نمی‌کرد، حداقل این اقدام، اقتدار فرهنگی ایران را به رخ دنیا می‌کشید. تفاوت رزمندگان دفاع مقدس که برای از دست نرفتن خاک ایران تحت هیچ شرایطی کوتاه نمی‌آمدند و هنرمندانی که تحت هر شرایطی برای حضور بین‌المللی تلاش می‌کنند از همین اقدامات مغرضانه مشخص می‌شود. هیات انتخاب باید برای چنین انتخابی پاسخ‌گو باشد. این پاسخ‌گویی باید چنان صریح و شفاف باشد تا بدانیم وضعیت فرهنگی ما برای درمان بخش عظیمی از ساختار خود به چه چیزی نیازمند است.

در حالی که ایران تبدیل به قدرتمندترین کشور منطقه شده است و توانسته با تدبیر و اقتدار رزمندگانش، داعش را زمین‌گیر کرده و اجازه نزدیک شدن به مرزهایش را ندهد، چرا در عرصه فرهنگی انعکاس آن را نمی‌بینیم؟ آیا این دستآورد‌ها به اندازه مجسمه اسکار ارزشمند نیست؟ «بدون تاریخ، بدون امضاء» نماینده مناسب ایران نیست. شاید عده‌ای هنرمند عافیت طلب را خوشحال کند و چند روزی به آن سرگرم شوند، اما در سطح کلان برای فرهنگ ما چیزی ندارد. هیات انتخاب باید به درون نظر داشته باشد نه بیرون.

باید بدانیم هر تصمیمی که مدیران می‌گیرند و هر اقدامی که انجام می‌دهند باز خورد آن متوجه ما و آینده ما خواهد بود. حداقل انتظار مردم از هنرمندان این است که در سطح جهانی با اقتدار ظاهر شوند حتی اگر به قیمت دیده سانسور شدنشان توسط اسکار باشد.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار