به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، حضور زنان در سالهای دفاع مقدس چنان پر رنگ و مهم است که پیروزیهای به دست آمده در آن سالها بدون آنان قابل تصور نیست. با همه اینها عرصه هنر نتوانسته از عهده قدر دانی از زنان ایثارگر برآید.
نمایشنامه «پیراهن، لنگ، سرتاسری» ادای دینی به همه زنانی است که همه هستیشان را در طول جنگ تحمیلی از دست دادهاند و بدون چشمداشتی به خدمت مشغول بودند.
داستان این نمایشنامه در باره سه زن به نامهای آذر، مریم و شیرین است که بعد از حمله دشمن به خرمشهر، در غسالخانهای در این شهر خدمت میکنند.
نوع سوژهای که نویسنده برای روایت داستان خود انتخاب کرده بسیار بدیع و بکر است و موضوعی است که به آن کمتر پرداخت شده است.
«پیراهن، لنگ، سرتاسری» شانزدهمین مجلد از مجموعه نمایشنامههای دفاع مقدسی است که توسط انتشارات «هنر دفاع» منتشر شده است.
قسمتی از متن کتاب:
«آذر: خوب دستمزدمو دادی مریم خانوم، تو فکر کردی من با این وضعم، برا اون حقوق کوفتی و این کار زهرماری موندم؟ خیال کردی هنوز فکر میکنم تا عصر جنگ تمومه و فردا برمیگردیم سر کارمون؟ خیال کردی به خاطر حرف اون امانی که رئیس مونه موندم؟ نه خانوم به خاطر تو موندم، نخواستم تو رو تنها بذارم، تو این قبرستون، نخواستم تنهات بذارم، چون یه وقتی یه جایی دستمو گرفتی ...
خونهتو دادی به یه سرباز، برام کار جور کردی، یادم نرفته ... کریم هم که با این اوضاعم التماس میکنه برگردم، ته هر پیغام و پسغامش اینه که من برگردم کرمان ... واقعیتش الانم خیال میکنه من دیروز برگشتم ... به خیالش من الان کرمانم. تو صاحبخونهمی، رئیسمی، رفیقمی ... حالا دیگه تعصب امانی رو میکشی؟ اون امانی که همه ما رو پیچوند و در رفت، الان دیگه باید رسیده باشه به تهران، یه پسرش تهران بود نه؟ من که پاسوز تو شدم»
«پیراهن، لنگ، سرتاسری» در ۶۳ صفحه به قلم «محسن سراجی» تالیف و توسط نشر «هنر دفاع» وابسته به «سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس» در ۲ هزار نسخه من منتشر شده است.
انتهای پیام/ ۱۶۱