به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، گفته شده که در زبان محلی عرب عراق، برخی به کلمه «طریق» (راه)، «طَریج» هم می گویند و وقتی این واژه به صورت تصغیر و به زبان مُصغّر اداء می شود؛ واژه ای با عنوان «طُوَیریج» به دست می آید که کلمه ای آشنا برای عزاداران میلیونی آقااباعبدالله الحسین (ع) در سراسر جهان است:
کربلا منتظر ماست؛ بیا تا برویم ...
هندیه، نام منطقه ای در حدود 10 کیلومتری شهر کربلاست که از نظر جغرافیایی، جزو استان حلّه عراق محسوب می شود اما به کربلا هم – که در استان نینوا قرار دارد – بسیار نزدیک است. مرکز این منطقه، طُوَیریج نام دارد که در زمان واقعه عاشورا، منطقه زندگی قبیله بنی اسد بود؛ قبیله ای که اهالی آن شاید در آن روزگار تصور نمی کردند مدعیان مسلمانی با نوه پیامبر خود چنین کنند؛ شاید تصور آنان این بود که لشکرکشی لشکریان کوفه و شام به نینوا، تنها یک قدرت نمایی ساده است و قرار نیست جنگی خونین رُخ دهد.
اما دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، به قبیله بنی اسد خبر رسید که واقعه ای خونین در راه استT این بود که آنان، هروله کنان به سمت کربلا رهسپار شدند تا شاید به یاری امام زمان خود توفیق یابند اما دیر رسیدند و این افسوس تا پایان عمر با آنان همراه شد. همین است که اهالی این منطقه هر سال و به همین مناسبت، حرکتی هروله کنان به سوی کرب و بلا در پیش می گیرند که در طول سالیان، به «رکضه عزاء طویریج» مشهور شد.
در این دسته انبوه عزاداری است که عزاداران پس از اقامه نماز ظهر و عصر عاشورا، نالان و هروله کنان با پای برهنه به سوی کربلا رهسپار می شوند و با نواهایی مانند «وا حسین ... وا حسین»، «لبّیک یا حسین»، «وا ویل عَلَی العباس» و «اَلیَوم الیوم نُعزّی فاطمه» (امروز به حضرت زهرا (س) تسلیت و تعزیت می گوییم)، شور یک عزاداری میلیونی و کم نظیر را به نمایش می گذارند.
اینگونه است که عزاء طویریج سابقه ای به اندازه 14 قرن دارد و هر سال تکرار می شود؛ البته به جُز سال هایی که شیعیان عراق تحت سلطه حاکمان ستمگری مانند صدام معدوم بودند و از این مراسم منع می شدند که البته نقل است در همان سال ها هم برخی مبادرت به برپایی این عزاء می کردند و جان خود را نیز در این راه از دست می دادند.
نقل است که در یکی از سال های برپایی عزاء طویریج، علامه آیت الله سید مهدی بحرالعلوم به عنوان عالم برجسته زمان خود، با عده ای از طلاب کربلا به استقبال دسته عزاء طویریج رفت و در آن بین، ناگهان آن پیرمرد باعظمت، عبا و عمامه و عصای خود را به کناری افکند و خود را در بین عزاداران انداخت و به سر و سینه زدن مشغول شد.
و اما وقتی پس از پایان عزاداری، از آیت الله بحرالعلوم درباره این رفتار وی پرسیدند؛ فرمود: «وقتی به دسته عزاداری رسیدم؛ حضرت بقیت الله الاعظم (عج) را دیدم که در میان مردم و با پای برهنه به سر و سینه می زنند و گریه می کنند این بود که من هم به تأسی از آن حضرت، به میان عزاداران رفتم تا این توفیق از من هم سلب نشود.»
شاید از آن سال به بعد بود که این دسته عزاداری، مورد توجه بیشتر مردم قرار گرفت تا آنجا که امروز، بیش از سه میلیون نفر از عاشقان خاندان رسالت و ولایت در یک دسته عزاداری به طول بیش از 10 کیلومتر و از جای جای جهان اسلام، خود را به کربلا و اطراف آن می رسانند و هروله کنان و با پای پیاده به سر و سینه می زنند و مراسمی چند ساعته و منحصر به فرد را برگزار می کنند مراسمی که پس از راهپیمایی اربعین حسینی، بی نظیرترین اجتماع بشریت است.
و اما سالیانی است که مهاجران عرب مقیم قم هم با همکاری برخی هیئت های عزاداری، این مراسم را در قم نیز برگزار می کنند تا همنوا با کربلائیان، شور و شعور حسینی را به میدان آورند.
این مراسم در قم از ظهر عاشورای هر سال با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در جوار گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) آغاز می شود و آن گاه عزاداران، هروله کنان به سمت محل نمادین خیام حسینی حرکت می کنند و بر سر و سینه می زنند.
پس از آن است که خیمه های نمادین حسینی توسط دشمنان به آتش کشیده می شود و عزاداران، ادامه مسیر خود را به سمت حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت (ع) ادامه می دهند تا عاشورای حسینی را به حضرتش تسلیت بگویند.
این مراسم هر سال با حضور پیرغلامان و انبوه عزاداران و هیئت های حسینی، باشکوه تر از گذشته برگزار می شود که البته شکوه و عظمت آن به دلیل نگاه عنایت خود اهل بیت (ع) به ویژه حضرت سیدالشهداء (ع) به این عزاداری باسابقه است.
منبع: فارس