همسر شهید «حسین شریفی»:

کت و شلوار دامادی‌اش را بعد از شهادت نگه داشتم/ حضور در جبهه را بر هر کاری ارجح می‌دانست

طیبه حسینی گفت: همسرم فرد بسیار مسئولیت پذیری بود و در هر شرایطی حضورش در جبهه را بر هر کاری ارجح می‌دانست.
کد خبر: ۳۱۲۴۶۰
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۰ - 18October 2018

به‌ گزارش‌خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، زندگی که در اوج سادگی و صداقت آغاز می‌شود، در تمام مراحل خانم خانه  لحظه‌ای از همراهی شوهرش غافل نمی‌شود، سختی‎ها را به جان می‌خرد، تا راه سعادت همسر را نبندد و برای دفاع از حریم اهل بیت  شریکش شود.

خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس در این خصوص با «طیبه حسینی» همسر شهید «حسین شریفی» گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:‎

همسرم در سال 1335 در یکی از روستاهای استان کرمان به نام جعفرآباد به دنیا آمد. در خانواده مذهبی و متدین تربیت شده بود ما همسایه بودیم؛ به همین خاطر از لحاظ اخلاقی و خانوادگی شناخت خوبی از یکدیگر داشتیم.

تشکیل خانواده با مهریه 40 هزار تومانی

وی در سپاه پاسداران مشغول خدمت بود، مهریه ام 40 هزار تومان تعیین شد و خانواده هایمان  بدون حضور ما برطبق عرف خرید مختصری انجام دادند و با برگزاری مراسم ساده‌ای زندگی مشترک خود را در همان خانه روستایی پدر شوهرم آغاز کردیم.

بعد از به دنبا آمدن فرزند دوم ما به شهر رفسنجان آمدیم و در خانه ی پدر شوهرم ساکن شدیم.

صله ارحام و توجه به آشنایان

همسرم هر فرصتی پیدا می‌کرد، به اقوام و آشنایان سر می‌زد. نماز اول وقت می‌خواند و به دیگران نیز توصیه می‌کرد در نماز جمعه شرکت کنند.

کت و شلوار دامادی که هنوز خبر از زنده بودن شهید می‌دهد/ پدری که هربار از جبهه برمی‌گشت سوغاتی می‌آورد///در حال ویرایش

خجالت دخترانه از پدرش

همسرم مسئول تداکارت لشکر 41 ثارالله بود. هیچ موقع از جبهه و جنگ حرفی نمی زد که من نگران شوم. هر بار که از منطقه بر می‌گشت برای بچه‌ها اسباب بازی سوغاتی می‌آورد تا آنها در نبود پدر با سوغاتی ها سرگرم شوند، زیرا فرزندانمان کوچک بودند.

یک شب حسین، دختر کوچکمان را بوسید و اسباب بازی را بالای سرش گذاشت او از این کار پدر خجالت کشید و خودش را به خواب زد، بچه ها زمان زیادی پدر را در خانه نمی دیدند به همین دلیل  از او خجالت می کشیدند.

شهید شوم لحظه‌ای شما را تنها نمی‌گذارم

زمانی که همسرم برای آخرین بار به جبهه اعزام می‌شد،خطاب به من گفت؛ «فکر نکن،اگر شهید شوم لحظه‌ای در کنارت نیستم همیشه در کنار شما و فرزندانم هستم»

زمانی که وی به شهادت رسید دست به وسایل همسرم نزدم، حتی کت و شلوار دامادی وی را نگه داشتم، تا هم خودم و هم بچه ها احساس تغییری در زندگی نکنند، حضورش را در همه لحظات زندگی حس کردم. در مشکلات همواره به خدا توکل کردم، فرزندانم همه زیر 10 سال بودند.

کت و شلوار دامادی که هنوز خبر از زنده بودن شهید می‌دهد/ پدری که هربار از جبهه برمی‌گشت سوغاتی می‌آورد///در حال ویرایش

برای تامین نیازهای مالی کارمند بیمارستان شدم

چهار پنج سال بعد از شهادتش برای تامین نیازهای مالی کارمند بیمارستان شدم و حدود 27 سال خدمت کردم و به دلیل مشکلات جسمی زودتر از موعد بازنشسته شدم.

 سمیه خیلی زودتر از سنش بزرگ شد 

ساعت هشت شب که از سرکار به خانه برمی‌گشتم می‌دیدم، فرزندانم کنار در خانه نشسته‌اند و منتظرم هستند. سمیه خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنم بزرگ شد و در کارهای خانه به من کمک می کرد و مسئولیت خانه داری و مراقبت از بچه ها را به عهده گرف به همین جهت من هر زمان برمی گشتم خیالم از کارهای بچه ها راحت بود.

کت و شلوار دامادی که هنوز خبر از زنده بودن شهید می‌دهد/ پدری که هربار از جبهه برمی‌گشت سوغاتی می‌آورد///در حال ویرایش

در هر شرایطی حضور در جبهه را ارجح می دانست 

همسرم خیلی اهل تعریف از حال و هوای جبهه نبود، وقتی اصرار می‌کردم می‌گفت: من کارهای پشتیبانی را انجام می‌دهم. از همان سال های اول به خاطر شغلش در جبهه حضور داشت ،حضورش در خانه خیلی کمرنگ بود ولی زمانی که می‌آمد نهایت توجه را به  اهالی خانه می‌کرد تا نبودن‌هایش برای ما جبران شود، بعد از چند سال تصمیم گرفتیم تا ما هم با حسین برای زندگی به اهواز برویم تا او بتواند بیشتر ما را ببیند شوهرم فرد بسیار مسئولیت پذیری بود و در هر شرایطی حضورش در جبهه را بر هر کاری ارجح می دانست.

بعد از شهادتش بار مسئولیت را به تنهایی به دوش کشیدم 

همسرم  21 فروردین سال 1366 به شهادت رسید. آن زمان بچه ها فرزندانمان  کوچک بودند و مسئولیت و بار زندگی را به تنهایی تحمل کردم، سختی‌های زیادی کشیدم ولی خدا را شکر به یاری خدا و عنایت شهید توانستم فرزندان خوبی تربیت کنم، امیدوارم مردم ایران فراموش نکنند که شهدا برای حفظ ارزشها در جامعه به ویژه عفاف و حجاب از جان خود گذشتند و مسئولان نیز فراموش نکنند؛ شهدا چگونه از جان خود گذشتند تا ایران اسلامی با اقتدار و سربلند باشد آن ها نباید هرگز در برابر ابرقدرتها کوتاه بیایند زیرا که شهدا خونشان را به خاطر  آزادی و استقلال ایران دادند.

انتهای پیام/ 191

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار