به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، این دولت در دوران حاکمیت رژیم پهلوی بیشترین اعمال نفوذ را در ایران دارا بود. یکی از مهمترین روشهای آمریکا در دوران رژیم پهلوی، ترغیب، تصویب، تدوین و اجرای طرحها و قوانینی بود که بطور کامل در راستای منافعش بود. کنسرسیوم نفتی، اصلاحات ارضی و لایحه کاپیتولاسیون تنها بخشی از طرحهایی بود که آمریکا در دوران رژیم پهلوی و با کمک سیاستمداران دست نشانده خود توانست به منصه ظهور برساند. طرحهایی که به سود آمریکا بود و خسارات فراوان و جبرانناپذیری به ملت ایران تحمیل کرد.
شیوههای استعماری کشورهای استعمارگر و در راس آنها آمریکا در طول تاریخ، همواره بر مدار منافع آنها ترسیم شده است. آمریکا در طول قرن اخیر از جمله دولتهایی است که تاراج منابع کشورهای دیگر را در دستور کار خود داشت. این دولت در دوران حاکمیت رژیم پهلوی بیشترین اعمال نفوذ را در ایران دارا بود.
یکی از مهمترین روشهای آمریکا در دوران رژیم پهلوی، ترغیب، تصویب، تدوین و اجرای طرحها و قوانینی بود که بطور کامل در راستای منافعش بود. کنسرسیوم نفتی، اصلاحات ارضی و لایحه کاپیتولاسیون تنها بخشی از طرحهایی بود که آمریکا در دوران رژیم پهلوی و با کمک سیاستمداران دست نشانده خود توانست به منصه ظهور برساند. طرحهایی که به سود آمریکا بود و خسارات فراوان و جبرانناپذیری به ملت ایران تحمیل کرد.
مروری اجمالی بر پشت پرده آمریکایی این طرحها و لوایح در تاریخ معاصر ایران نشان از اهداف شوم آمریکا برای غارت منابع در جهت منافع خود دارد.
کنسرسیوم؛ ملیزدایی از نفت ایران
از جمله قراردادهای خسارتباری که با فشار آمریکا در ایران به تصویب رسید، کنسرسیوم نفتی بود که رسما نفت ایران را به دول غربی واگذار کرد. متعاقب کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، آمریکا در راستای اهداف سلطهجویانه خود در ایران، سعی کرد با تحمیل قرارداد کنسرسیوم، نفت ایران را (که در سال ۱۳۲۹ ملی اعلام شده بود) به غارت ببرد. بر این مبنا در اواخر بهمن ۱۳۳۲ نمایندگان کمپانیهای بزرگ نفت آمریکا، شرکت نفت انگلیس و شرکتهای فرانسوی و هلندی، بدون حضور نماینده ایران، در لندن گرد هم آمدند و درباره تقسیم نفت ایران به توافق رسیدند.
سرانجام در مردادماه ۱۳۳۳ قرارداد کنسرسیوم به امضای دکتر علی امینی، وزیر دارایی و هوارد پیچ، معاون ریاست هیات مدیره شرکت استاندارد نیوجرسی و نماینده کنسرسیوم رسید. مدت قرارداد، حداکثر ۴۰ سال در نظر گرفته شد.
فشار آمریکا برای انعقاد کنسرسیوم
در هنگام طرح کنسرسیوم، محمدرضا پهلوی از مجلس خواست بدون اتلاف یک دقیقه آن را تصویب کند. به نوشته مسعود بهنود: «شاه در طول رسیدگی به لایحه با دل نگرانی جلسات مجلس را دنبال میکرد. تکتک نمایندگان را به دفترش میخواند و با استدلال این که: اگر یک واو قرارداد عوض شود آمریکاییها از قبول آن خودداری میکنند، از آنها میخواست که پیشنهادات خود را پس بگیرند.»
ایدن از سیاستمدارن بریتانیایی نیز در خاطراتش به تعجیل محمدرضا پهلوی در تصویب کنسرسیوم و خیانت مجلس ایران در این زمینه اشاره میکند و مینویسد: «شاه در جلوگیری از تاخیر مجلس در تصویب قرارداد و فشار به مجلس نقش قاطعی ایفا کرد. برغم آنکه بسیاری از نمایندگان مجلس دوره هجدهم از متن قرارداد که پیش نویس آن در لندن تهیه شده و از زبان انگلیسی ترجمه شده بود سر در نمیآوردند با این حال با ۱۱۳ رای موافق و ۵ مخالف و یک ممتنع آن را تصویب کردند. مجلس سنا هم با ۴۱ رای موافق و چهار مخالف و ۴ ممتنع آن را تایید کرد.»
محمدرضا پهلوی، امضای کنسرسیوم را یکی از اقدامات موفقیتآمیز خود دانسته و گفته است: «در آن موقع، پرزیدنت آیزنهاور، طی نامهای، از کوششهای من در حل مسئلهای که دولت مصدق ایجاد کرده بود قدردانی کرد.»
به نوشتۀ یرگین، با تصویب کنسرسیوم، ایالات متحده بازیگر عمده در صحنۀ نفت و سیاست متغیر در خاورمیانه شده بود و شرکت نفت ایران و انگلیس از آشوب ایران برنده بیرون آمد.
با استناد به گزارشهای تاریخی، انعقاد قرارداد کنسریوم شکستی خفتبار در تاریخ نفتی رژیم پهلوی به حساب میآید. به نوشته روزنامه آقشام چاپ ترکیه: «قرارداد کنسرسیوماین حقیقت را در ذهن ما زنده میکند که ایران در جنگ نفت شکست خورده.» و به اذعان دیوید پینتر از کارشناسان نفتی: «تشکیل کنسرسیوم به کمپانیهای عمده نفتی جهان کمک کرد تسلط خویش را بر اقتصاد نفت جهان اعمال کنند.» نویسنده غربی دیگری نیز در تحلیلهایش در مورد کنسرسیوم با اشاره به شکست فاجعهآمیز ایران در این قرارداد مینویسد: «از هر نظر که به کنسرسیوم در ایران بنگریم، معرف یک پیروزی چشمگیر بریتانیا و کارتلهای بیناللملی نفت و یک شکست فاجعهبار برای آرزوهای ملی ایران است.»
خیانت نفتی رژیم پهلوی
امام خمینی در ۳۰ مهرماه ۱۳۵۷ با اشاره به خسارتها و خیانتهای نفتی رژیم پهلوی فرمودند: «به ما خیانت کردهاند. اموال ما را دارند میدهند به آمریکا؛ نفت ما را دارند میدهند به آمریکا. چنان هم نفت را میدهند که بعد از سی سال دیگر، به گفته شاه ما نفت نداریم؛ نداریم آقا! کی این «نداری» را برای ما آورده؟ ایشان! [محمدرضا پهلوی]...»
ایشان در بهمنماه همان سال نیز فرمودند: «تمام نفت ما را به غیر دادند! به آمریکا و غیر از آمریکا دادند. آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحههایی برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم! آمریکا با این حیله، که این مرد [محمدرضا پهلوی]هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما [ربود]و برای خودش در عوض، پایگاه درست کرد...»
لایحه اصلاحات ارضی؛ خیانت پهلوی
یکی دیگر از طرحهایی که خسارتهای فراوانی برای ملت ایران به بار آورد، طرح اصلاحات ارضی بود. در دوران کندی، والتر روستو مشاور امنیتی او، سلسله رفورمهای اقتصادی و به ویژه طرح اصلاحات ارضی را در کشورهای آمریکای جنوبی و جنوب غرب آسیا و آسیای جنوب شرقی تئوریزه کرد. بنابر گفته کارشناسان آمریکایی، متعاقب این طرح کندی، ایران را به عنوان کشوری که آمریکا میتواند در آن برنامههای اصلاحات خود را به اجرا درآورد انتخاب کرد. [۱]در سال ۱۳۴۰ قانونی در مجلس تصویب شد که براساس آن قرار بود هر زمیندار یک دانگ از زمینهای خود را برای خود نگه دارد و ۵ دانگ آن را بین کشاورزان تقسیم کند. این طرح که توسط آمریکاییها تدوین شده بود مورد حمایت کندی و جانسون قرار گرفت و برای اجرا شدن این طرح، کاخ سفید تمایل خود را به نخستوزیری علی امینی آشکار کرد.
متعاقب انتصاب امینی به نخستوزیری، معاون وقت وزارت خارجه آمریکا خطاب به کنگره آمریکا اعلام کرد: «ایران با تشویق و کمکهای آمریکا شروع به اجرای برنامه شجاعانهای که عبارت از تثبیت اوضاع سیاسی میباشد نموده.» [۲]از این رو امینی با پشتیبانی آمریکا، و درحالی که مجلس شورا و سنا منحل بود، به تصویب «قانون اصلاحات ارضی» در کابینه دولت در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۰ اقدام کرد.
محمدرضا پهلوی در ۲۱ فروردین ۱۳۴۱ به اتفاق فرح به آمریکا رفت و بار دیگر بر توصیههای کندی برای انجام رفورم اقتصادی صحه گذاشت و اقداماتی را با همین هدف به انجام رساند. شاه همچنین به رئیس جمهور آمریکا قول داد این خواسته ایالت متحده را حتی اگر خیانت به ملت ایران باشد، اجرا کند. وی درباره تعهدش به آمریکا برای اجرای برنامه اصلاحات ارضی میگوید: «به کندی قول دادم، که هر چه بگویند و هر برنامهای که داشته باشند، شخصا انجام میدهم، و بهتر است، دست از امینی بردارند. کندی هم از من قول ناموس (؟!) گرفت که به آمریکا خیانت نکنم، حتی اگر به قیمت خیانت به کشور و ملت ایران تمام شود، و من پذیرفتم.» [۳]پیامدهای اصلاحات ارضی
قانون اصلاحات ارضی بلافاصله اثرات مخرب خود را بر معیشت مردم روستایی و به ویژه کشاورزان گذاشت. اولین و مهمترین نتیجه اجرای برنامه اصلاحات ارضی، کاهش محصولات کشاورزی و به تبع آن سرازیری سیل واردات از خارج بود. در یک سال پس از اجرای اصلاحات، تولید کشاورزی به نصف کاهش یافت. همزمان با اجرای مرحله دوم اصلاحات، دولت ناگزیر به خرید ۶۰ هزارتن گندم از شوروی، ۲۵ هزارتن ذرت و ۱۴ هزارتن گندم از آمریکا شد.
به نوشته مجله اکونومیست: «ایران که قبل از انقلاب سفید قسمتی از محصولات کشاورزی خود را صادر میکرد، در سال ۱۹۷۷ مبلغ ۲/۶ میلیارد دلار را صرف واردات محصولات کشاورزی کرد.»
ویلیام شوکراس نویسنده معروف هفته نامه «آبزرور» و «واشنگتن پست» اوضاع ایران بعد از اجرای اصلاحات ارضی که در راستای منافع آمریکا بود را اینگونه به تصویر میکشد: «در فاصله ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۶ بیش از ۵۰ هزار روستایی از زمینهای خود محروم شدند، آن هم به خاطر هیچ...»
اجرای این قانون آمریکایی چیزی جز نابودی معیشت مردم در بر نداشت. در سال ۱۳۵۳ رژیم پهلوی از نظر کشاورزی رسما اعلام ورشکستگی کرد. وزیر وقت کشاورزی اعلام کرد: «ما نمیتوانیم نیازهای داخلی خویش را تأمین کنیم و هیچ وقت قادر نخواهیم بود به خودکفایی کشاورزی برسیم؛ بنابراین همیشه واردکننده باقی خواهیم ماند.» وزیر کشاورزی در توجیه شکست برنامه اصلاحات ارضی و نابودی کشاوزی گفت: «این مسئله مهمی نیست ما نفت میفروشیم و در مقابل پرتقال میخریم.» [۴]حسین فردوست از نزدیکترین افراد به محمدرضا پهلوی نیز به سودجویی آمریکا در طرح اصلاحات ارضی اعتراف کرده و در این زمینه میگوید: «در نتیجه سیاست اصلاحات ارضی، قنوات رو به خشکی رفت و دهات تقسیم شده رو به خرابی گذارد. رعیت سابق هم با امکانات کم و اراضی کوچک و قطعه قطعه نتوانست تولید کند و از حمایت مالی مالک هم برخوردار نبود. همزمان با فقر روستاییان، انواع پروژههای دولتی با دلارهای نفتی شروع شد و روستاییان فقیر را جذب شهرها و مناطق پروژهها کرد. این دقیقاً یک طرح آمریکایی بود که ایران را محتاج واردات گندم از آمریکا نماید که عملی هم شد... ملاحظه میشود که آمریکاییها راههای متعددی برای ایجاد بازار فروش محصولات خود دارند و "اصلاحات ارضی" محمدرضا، یکی از این راهها بود.»
تحلیل امام خمینی از منافع آمریکا در اصلاحات ارضی
امام خمینی در مناسبتهای مختلف به پشت پرده آمریکایی اجرای اصلاحات ارضی توسط رژیم پهلوی اشاره میکردند. ایشان در ۲ آبان ۱۳۵۷ فرمود: «با اصلاحارضیخواستید کاری بکنید، برای آمریکا هم کردید آن کار را، و ماموریتتان را برای وطنتان هم انجام دادید و ماموریتی که آمریکا به شما داده بود، انجام دادید و یک مملکتی را محتاج کردید در همه چیز به آمریکا و خارج.»
امام با توجه به نتایج زیانبار اصلاحات آمریکایی یادآور میشوند: «شاه برای ملت ایران دست بهاصلاحات ارضینزده است، بلکه طراحاصلاحات ارضییعنی آمریکا و سایر دول استعماری اقدام بهاصلاحات کرده است، زیرا نتیجهاصلاحات ارضیشاه، این شده است که امروز در حدود ۹۰ درصد مواد غذایی ایران از خارج، بخصوص از آمریکا تامین میشود...»
امام خمینی تمام برنامه اصلاحات ارضی را در راستای منافع آمریکاییها میدانند و اعلام میکنند: «اصلاحات ارضی یعنی بازار درست کردن برای آمریکا و شعب آمریکا و اذناب آمریکا! ما بازار مصرفیم!...» ایشان سودجویی آمریکا را ماحصل اصلی این اقدامات دانسته و بیان میکنند: «همین خیانتی که شاه کرد به اسم اصلاحات ارضی، کشاورزی ما را به زمین زد و آمریکا نفعش را برد. یک مقدارش آمریکا یک مقدارش هم صهیونیسم.»
ایشان اجرای اصلاحات ارضی را خیانت رژیم پهلوی میدانند و میفرمایند: «کارهایی که این آدم [محمدرضا پهلوی]کرده به عنوان «اصلاح»، این کارها خودش افساد بوده است! قضیه اصلاحات ارضی یک لطمهای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم.»
امام خمینی با اشاره به اعتراف مقامات رژیم پهلوی در خسارتهای اصلاحات ارضی میگویند: «کشاورزی ما که تولیدش حتی تا ۲۳ سال پیش اضافه بر احتیاجات داخلیمان بود و ما صادرکننده این مازاد بودیم، فعلا از میان رفته است. مطابق ارقامی که نخستوزیر شاه در ۲ سال پیش به دست داده است، ایران ۹۳ درصد از مواد غذایی مصرفی خود را وارد میکند؛ و این است نتیجه به اصطلاحاصلاحات ارضیشاه!»
طرح کاپیتولاسیون؛ مصونیت آمریکاییها در ایران
در اواخر اسفند ۱۳۴۰ سفیر آمریکا در تهران به طور رسمی به دولت ایران اعلام کرد که پرسنل نظامی آمریکا در ایران باید از امتیازات و مصونیتهایی که برای «اعضای کادر فنی و تشکیلاتی» تعیین شده، هماهنگ با قانون نهایی «کنوانسیون سازمان ملل درمورد مصونیتها و روابط دیپلماتیک» که در تاریخ ۱۸ آوریل ۱۹۶۱ میلادی در وین امضاء شد، برخوردار شوند. این سفارتخانه سپس توصیه کرد اصل مذکور در مورد سایر کارمندان غیرنظامی یا پرسنل نظامی وزارت جنگ آمریکا و افرادی که بخشی از خانواده آنها را تشکیل میدهند و حضور آنها در ایران توسط دولت شاهنشاهی قانونی اعلام شده، اجرا شود.
روند تصویب طرح لایحه کاپیتولاسیون در مجلس
در پی فشارهای آمریکا سرانجام لایحه مصونیت اتباع آمریکا در ایران در ۱۳ مهر ماه ۱۳۴۲ از سوی دولت اسدالله علم به تصویب رسید. این لایحه در ۲۵ دی ماه همان سال به مجلس سنا ارجاع شد و در سوم مرداد ماه مورد تصویب سنا قرار گرفت و اندکی بعد، در ۲۱ مهرماه مجلس شورای ملی هم بر تصویب آن مهر تائید زد.
میرفندرسکی معاون وقت وزارت خارجه در روز سهشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ در مجلس شورای ملی درباره سیر این لایحه چنین توضیح داد: «. سفارت آمریکا طی یادداشت شماره ۴۲۳ در اسفندماه ۱۳۴۰ از ما خواست که نظامیان آمریکا از امتیازات و مصونیتهای مأمورین سیاسی پیشبینی شده در قرارداد وین برخوردار باشند. مذاکرات و مکاتبات ما با سفارت آمریکا مدتها ادامه داشت تا جلسة وزیران (کابینة عَلَم) در تاریخ ۱۳ مهرماه ۱۳۴۲ آن را تصویب کرد. سپس لایحة مربوط در تاریخ ۲۵ دی ماه ۱۳۴۲ به مجلس سنا تقدیم شد و در سوم مرداد ۱۳۴۳ به تصویب رسید و سپس به مجلس شورا آمد که آقایان وظیفة خود را انجام دهند...» اقدامی که به فرموده امام خمینی، امضای «سند بردگی» ملت ایران بود.
براساس ماده واحده لایحه مذکور «به دولت اجازه داده میشود رئیس و اعضای هیأتهای مستشاری نظامی ایالات متحده را در ایران که به موجب موافقت نامههای مربوطه در استخدام دولت شاهنشاهی میباشند، از مصونیتها و معافیتهایی که شامل کارمندان اداری وقت موصوف دربند ـ و ـ ماده اول قرارداد وین که در تاریخ ۱۸ آوریل ۱۹۶۱ مطابق ۲۹ فروردین ماه ۱۳۴۰ به امضاء رسیده است، میباشد برخوردار نماید.»
واکنش امام خمینی به کاپیتولاسیون
تصویب این لایحه ننگین در مجلسین، واکنش ملت ایران را به همراه داشت و در این روشنگری همانند همیشه امام خمینی پیش قدم بود. ایشان در چهار آبانماه ۱۳۴۳ این اقدام مجلس را «جنایت» خواندند و فرمودند: «چرا وکلای پارلمان، با آنکه به حسب قاعده انسانیت و ملیت با همچو سند اسارتی صد در صد مخالف هستند، نفس نمیکشند؛ و جز دو ـ. سه نفر آنها، که معلوم است با اضطراب صحبت کردهاند، خاموش نشستهاند؟ برای آنکه اتکا به ملت ندارند، دست نشانده هستند، و قدرت مخالفت ندارند...»
ایشان «این رأی ننگین مجلسین» را «مخالف اسلام و قرآن» دانستند و اعلام کردند: «وکلای مجلسین وکیل ملت نیستند؛ وکلای سرنیزه هستند...» امام منشاء گرفتاریهای ملت ایران و ملل مسلمین را آمریکا دانستند و فرمودند: «بدبختی دوَل اسلامی از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست.» امام همه اقشار ملت را به مبارزه با این «سند استعمار» دعوت کرده و از ارتشیان، ملت ایران، علما، مراجع، فضلا و مدرسین حوزههای علمیه، طلاب، وعاظ، خطبا، دانشجویان، اساتید دانشگاه، جوانان و جمیع طبقات ملت خواستند سکوت را بشکنند و «در راه هدف مقدس استقلال و بیرون رفتن از قید اسارت کوشش کنند.» [۵]امام همچنین در یک سخنرانی حماسی در ۴ آبان، در واکنش به تصویب این طرح در مجلسین، وکلای مجلس را «خیانتکارم دانسته و عنوان کردند: «خدایا، اینها خیانت کردند به مملکت ما. خدایا، دولت به مملکت ما خیانت کرد؛ به اسلام خیانت کرد؛ به قرآن خیانت کرد. وکلای مجلسین خیانت کردند، آنهایی که موافقت کردند با این امر. وکلای مجلس سنا خیانت کردند. این پیرمردها؛ وکلای مجلس شورا، آنهایی که رأی دادند، خیانت کردند به این مملکت. اینها وکیل نیستند. دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند! اگر هم بودند من عزلشان کردم. از وکالت معزولند.» ایشان در پایان اعلام کردند: «ما این مجلس را مجلس نمیدانیم. ما این دولت را دولت نمیدانیم. اینها خائنند به مملکت ایران! خائنند!» [۶]نقش آمریکا در تصویب لایحه کاپیتولاسیون
براساس اسناد و مدارک موجود، نه تنها طرح کاپیتولاسیون، که تصویب آن نیز به امر مقامات آمریکایی صورت گرفت. در گزارش «خیلی محرمانه» استوارت راکول (کاردار موقت سفارت آمریکا در تهران) خطاب به وزارت امور خارجه آمریکا در تاریخ ۳۱ ژولای ۱۹۶۴ (۹ مرداد ۱۳۴۳) در مورد فشار سفارت آمریکا در تصویب کاپیتولاسیون آمده است: «به دنبال تحریکات مداوم این سفارت، تصویب کنوانسیون وین و یادداشتهای مبادله شده ضمیمه آن، که وضعیت پرسنل نظامی آمریکا در ایران را تشریح مینماید در مجلس ایران پیشرفت چشمگیری کرده است.» در ادامه این گزارش آمده است: «قبل از ارائه این لایحه به مجلسین، ما [سفارت آمریکا]با نمایندگان کلیدی مجلس شورای ملی در تماس بودهایم تا از «تصویب بی دردسر» آن اطمینان حاصل کنیم.»
میرفندرسکی (معاونت پارلمانی وزارتخارجه) هم درباره فشار سفارت آمریکا و سازمان سیا برای تصویب کاپیتولاسیون میگوید: «با آقای هرتسن (مشاور سیاسی سفارت آمریکا و مأمور سازمان سیا) ساعتها صحبت کردیم... او گفت: این را کنگره از ما میخواهد، سناتورها میخواهند و گفتهاند که باید اینطور باشد.»
بر اساس اسناد سفارت آمریکا، محمدرضا پهلوی تحت فشار مقامات آمریکایی از مجلس خواست این لایحه بدون هیچ دردسری تصویب شود. به گزارش سفارت آمریکا در ۱۲ اکتبر ۱۹۶۴ (۲۰ مهر ۱۳۴۳): «کنوانسیون وین و لایحه قانونی در خصوص کاربرد آن در مورد پرسنل نظامی ایالات متحده در ایران، برای بررسی سریع در دستور کار جلسه علنی مجلس قرار گرفته است و احتمالا هفته آینده، بعد از انتخاب هیأت رئیسه و اعضای کمیسیونها، مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. شاه به زیردستانش پیغام داده است که او هیچگونه دردسری را نمیخواهد. ما انتظار داریم که تصویب هر دو لایحه بدون هیچ مشکل آشکاری انجام شود.»
سالها بعد، آمریکا به صراحت به نقض حاکمیت ملی ایران در اثر تصویب کاپیتولاسیون اشاره کرد. براساس یک گزارش «خیلی محرمانه» از سرهنگ تویچل (فرمانده آرمیش مگ) به نیکلاس تیچر (قائم مقام رئیس هیأت سفارت آمریکا) به تاریخ هجدهم ژانویة ۱۹۷۰ (۲۸ دی ۱۳۴۸): «دولت ایران صریحا و طبق ماده ۳۱ کنوانسیون وین، اختیارات قضائی داخلی خود را در مورد ارتکاب جرائم جنائی توسط اعضای هیأتهای نظامی آمریکا در ایران، به ایالات متحده واگذار نموده است. رسیدگی به جرائمی که اعضای هیأتهای نظامی آمریکا در ایران مرتکب میشوند و در محدوده قانون جزای عمومی نظامی آمریکا است، در حیطة اختیارات قضایی ایالات متحده میباشد... دولت ایران با اجازه دادن به ایالات متحده جهت اعمال اختیارات قضایی خود در ایران، به طور ضمنی اختیارات قضایی خود را متوقف نموده است و خواستار آن است که ایالات متحده اختیارات قضایی را مورد استفاده قرار دهد...»
بدین ترتیب، طرحی که آمریکاییها آن را ارائه کرده بودند، با فشار آنها بر مجلسین و شاه در نهایت به تصویب رسید و یک طرح ننگین دیگر را بر ملت ایران تحمیل کرد.
پینوشتها:
۱- جیمز بیل؛ شیر و عقاب، ترجمه، فروزنده برلیان (جهانشاهی)، نشرفاخته؛ تهران، ۱۳۷۱، ص. ۱۸۶،
۲- حمید روحانی، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی (ره)، انتشارات راه امام، ۱۳۶۰، ص. ۱۱۶.
۳- روزنامه کیهان –چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۲ – صفحه ۶ - شماره ۲۰۷۱۶،
۴- جواد منصوری. ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران. ۱۳۶۴. ص. ۱۶۱،
۵- صحیفه امام خمینی، جلد ۱،
۶- همان
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی