به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، انتفاضه اول از نظر ایدئولوژیکی متأثر از انقلاب اسلامی بود. فلسطینیها در سال 1987 و با دستهای خالی به خیابانها ریختند و خواستههای خود را طلب میکردند؛ اما جنگ خلیج فارس (حمله عراق به کویت) بزرگترین ضربه را به انتفاضه اول وارد کرد، حمایت عرفات از صدام موجب شد که بسیاری از کشورهای عربی از جمله کویت و عربستان، هزاران کارگر فلسطینی که یک منبع عمده درآمد برای فلسطینیها محسوب میشد را اخراج کرده و حمایت سیاسی خود از فلسطینیها را کاهش دادند.
اما انتفاضه اول چنان بر اشغالگران گران بود که «اسحاق رابین» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی گفت: «آرزو میکنم، روزی از خواب برخیزم و ببینم تمام غزه در دریا فرو رفته و از شر این منطقه رهایی یافتهام.»
در پی این انتفاضه که امنیت داخلی سرزمینهای اشغالی به خطر افتاده بود، ساف (سازمان آزادی بخش فلسطین) با خیانت و موج سواری از انتفاضه به عنوان برگی در مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی استفاده کرد. یک سال بعد از انتفاضه، ساف در نوزدهمین اجلاس ملی فلسطین در الجزایر، تأسیس کشور فلسطینی در کنار رژیم صهیونیست را تصویب کرد و قطعنامههای 242 و 338 که موجودیت این رژیم را به رسمیت میشناخت و از فلسطینیان به عنوان آوارگان عرب سخن میگفت، مورد قبول قرار داد. این قرارداد که موسوم به قرارداد اسلو بود درسال 1991 انتفاضه اول را به آرام کرد. بر حسب آمارها حدود 3000 فلسطینی در خلال حوادث انتفاضه اول به دست ارتش اسرائیل به شهادت رسیدند.
انتفاضه دوم
انتفاضه دوم از یک طرف با تجربیات و انگیزههای انتفاضه اول همراه بود و از سوی دیگر به دنبال واقعه تاریخی اخراج صهیونیستها از جنوب لبنان روی داد، فلسطینیها به این نتیجه رسیده بودند که عقبنشینی کشورها عربی و انعقاد توافقنامههای دوجانبه آنان با رژیم صهیونیستی و انعقاد چندین توافقنامه سازش، موجب شده است که صهیونیستها با وقاحت بیشتری با آنان برخورد کنند. از این رو بود که پس از بازدید شارون از حرم شریف انتفاضه دوم با امید بیشتری به جریان افتاد.
انتفاضه دوم فلسطین در مقایسه با انتفاضه نخست شاهد درگیریهای بیشتر و افزایش عملیاتهای نظامی و درگیریها میان مقاومت فلسطین و ارتش صهیونیستی بود و بر اساس آمارهای رسمی دو طرف منجر به شهادت 4412 فلسطینی و زخمی شدن 48 هزار 322 نفر شد و در طرف مقابل نیز 1069 صهیونیست به هلاکت رسیده و 4500 نفر دیگر زخمی شدند.
اما حادثه 11 سپتامبر به عنوان یک حادثه بینالمللی موجب شد که انتفاضه الاقصی به شدت تحت فشار قرار بگیرد. در همان لحظات نخست پس از حادثه مذکور یک بیانیه جعلی از سوی یکی از گروههای فلسطینی (جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین) در پذیرفتن مسؤولیت حمله در برخی رسانهها منتشر شد و به تدریج عرفات با بنلادن و فلسطینیها با القاعده یکسان قلمداد شدند، در چنین شرایطی بود که تهاجمات سنگین رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها آغاز شد، اما ابتکار عمل فلسطینیها در تداوم و گسترش عملیات شهادت طلبانه موجب شد تهاجم گسترده صهیونیستها ناکام بماند.
وضعیت حمله قریب الوقوع آمریکا به عراق نیز از نظر بینالمللی و منطقهای امتیازی برای صهیونیستها محسوب میشود تا رژیم مذکور در سایه تمرکز افکار عمومی بینالمللی بر روی مسأله عراق، برای مهار انتفاضه الأقصى وارد عمل بشود. مظلوم نمایی صهیونیستها در مقابل حملات احتمالی عراق آنگونه که در جنگ دوم خلیج فارس 1991 مورد اصابت 39 موشک اسکاد قرار گرفت. به آنها فرصت تلافی سنگین از فلسطینیها را خواهد داد. این مسأله با حمایت تبلیغاتی عراق از خانواده شهدای فلسطینی و کمک به آنها تقویت شده است.
بالاخره انتفاضه دوم فلسطین در تاریخ 8 فوریه سال 2005 و با توافق آتش بسی که میان طرفین فلسطینی و صهیونیستی در اجلاس «شرم الشیخ» امضا شد، خاموش شد.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/ 441