گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس – رسول شادمانی؛ براساس قصهای فولکلور در یکی از روستاهای مرزی و باختری کشور، زیباترین دختر روستا به عنوان عروس هور انتخاب میشود تا یک روز در هفته خود را به آب بسپارد و بدین واسطه هور بارور شده و قهرش نگیرد. امین معروف به سمور قاچاقچی که ساعد سهیلی ایفاگر نقش آن است عاشق و دلباختهی عروس هور به نام ماهور است و در پی تصاحب آن وارد ماجراهایی میشود که روند داستانی «ماهورا» را رقم میزند و سرانجام به آغاز جنگ گره میخورد.
فیلم سینمایی «ماهورا» به کارگردانی حمید زرگرنژاد که این روزها به اکران عمومی در سینماهای سراسر کشور درآمده است، در بخش سودای سیمرغ سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت. به گفتهی زرگرنژاد که خود نویسندهی فیلمنامهی «ماهورا» نیز هست، این فیلم براساس داستانی واقعی ساخته شده است. «ماهورا» دومین فیلم سینمایی حمید زرگرنژاد پس از فیلم سینمایی «پایان خدمت» - حاضر در بخش رقابتی نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر - در مقام کارگردان است. زرگرنژاد که پیشتر نیز با تولید چندین فیلم مستند و تلویزیونی قابلیت و توانمندی خود را در عرصهی کارگردانی نشان داده است، در «ماهورا» این توانایی را به رخ کشیده و تثبیت کرده است.
فیلم از ساختاری روان و قابل قبول برخوردار است که با آغاز نمایش، مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند. ساعد سهیلی، میترا حجار، بهاره کیان افشار، کامران تفتی، احمد کاوری، محسن افشانی، مهدی صبایی، مونا فرجاد، مالک سراج، یوسف مرادیان و داریوش ارجمند کارکترهای اصلی فیلم هستند که علاوه بر آنها، بازیگران فرعی نیز همراه با حفظ و دقت در ایفای درست و کم لکنت لحجهها به خوبی از عهدهی نقش برآمدهاند. طراحی منطقی صحنهها و لباس موقعیت مکانی و زمانی مربوط به اواخر دههی 50 و روزهای آغاز جنگ را برای مخاطب به درستی تداعی کرده است. همچنین فیلمبرداری و موسیقی نیز به شکلی مقبول در خدمت فیلم است که در مجموع دومین فیلم سینمایی زرگرنژاد را به اثری پذیرفتنی به ویژه در جرگهی فیلمهای جنگی – دفاع مقدس – مبدل کرده است.
اما آنچه «ماهورا» را علاوه بر اثری «پذیرفتنی» به فیلمی «ماندگار» در میان آثار سینمایی بدل نمیکند، پاشنهی آشیل سینمای ایران، به ویژه فیلمهای جنگی – دفاع مقدس – یعنی ضعف در فیلمنامه است. قصهی فیلم ریشه در واقعیتها و باورهای فرهنگی و سنتهای اصیل مردمان محل رخداد داستان دارد که از این حیث، آن هم روایت در بستر جنگ که برای تمامی مردمان ایران زمین، از اقوام و گروههای اجتماعی متعدد و مختلف قابل اعتنا همراه با احترام است، بسیارارزشمند است، اما به نظر میرسد زرگرنژاد در مقام نویسندهی فیلمنامه به درستی نتوانسته این دو مقوله را توأمان در یک محور دراماتیک پیش ببرد و لذا ساختمان درام با کاستیهایی مواجه است که عدم روابط منطقی و صحیح میان شخصیتها از جملهی آن است.
یک سوی داستان «ماهورا»، روایتی رمانتیک و عاشقانهای ذلال است و سویی دیگر رخدادی نحص، شوم و تراژیک بنام تجاوز به سرزمین که این دو با پردازشی خلاقانه در نگارش فیلمنامه و واکاوی شخصیتها میتوانست روایتی منطقی را رقم بزند، در حالی که ما در روند داستان با شکاف و دوگانگی در روایت مواجه هستیم که در نهایت مخاطب را دچار انفعال و آشفتگی میکند. این شکاف و دوگانگی حاکی از یک بی نظمی و شتابزدگی در نگارش و روند خلق شخصیتها در بستر داستان است، تا جایی که حتی روایت این باور کهن و فولکور بدون ارتباط آن به جنگ و دفاع مقدس نیز میتوانست به صورت مستقل اثری روایتگر و قصه گو را خلق کند.
اما در عین حال این روزها و در این وانفسای سینمای ایران که اغلب کارگردانان و سینماگران برای رسیدن به اهداف صرف سینما و محور توجه و در عین حال مقبول گیشه قرار گرفتن از هیچ فعالیتی دریغ نمیکنند – تا جایی که بر این اساس برنامهی کاری برخی بازیگران طنز یا به قولی پولساز برای 2 سال دیگر هم رزرو است و آقای کارگردان و تهیه کننده به انتظار نشستهاند تا نوبت به آنها برسد - حمید زرگرنژاد اثری شریف و قابل دفاع را خلق کرده است که نشان از عرق ملی و میهنی او دارد. زرگرنژاد در دومین اثر سینمایی خود بدون سیاه نمایی و پرداختن به چهرهی شوم جنگ، این مقوله را که در فرهنگ و ادبیات مردمان ما به دفاع مقدس معنی شده است با آیین و سنن زیبا و ارزشمند ایران زمین درآمیخته تا ضمن ارزش گذاری به آداب و رسوم اقوام شریف ایرانی، یاد و خاطرهی روزگارانی را که بر اساس تجاوزی ناجوانمردانه به خاکمان به مقاومتی هشت ساله انجامید متجلی کند.
انتهای پیام/ 130