به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «مجتبی باقری زند» در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۴۴ در شهرستان تربت حیدریه استان خراسان رضوی چشم به جهان گشود. وی در تاریخ یکم بهمن ۱۳۶۶ در عملیات بیت المقدس (۲) منطقه ماووت عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تصویر نامه شهید «مجتبی باقری زند»
متننامهای از این شهید والامقام خطاب به شهید «حسین آزمایش» به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
(إِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ )
براستی که سپاه ما (سپاه خداوند) پیروز است. سوره صافات، آیه ۱۷۴
(مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا) سوره احزاب؛ آیه ۲۳
با سلام به محضر پاک امام زمان (عج) که قلب جهان اسلام در انتظار ظهورش میتپد وسلام به نائبش امام عزیز، که با آمدنش این قلبهای خُفته تپیدن گرفت؛ و سلام به برادر عزیزم حسین، امیدوارم که حالت خوب باشد و در هرکجا که هستی موفق باشی و من نیز همچنان التماس دعا دارم.
برادر جان، دلم خیلی برایت تنگ شده خیلی دلم میخواهد در جبهه باشم و اگر خدمتی میتوانم به اسلام و مسلمین بکنم در جبهه انجام دهم، اما تو که وضع خانواده را میدانی، دیگر بعد از داود و فرخ به من اجازه داده نمیشود در جبهه باشم ولی امید دارم با دعای زیاد و درخواست از پروردگار متعال حداقل بتوانم چند ماهی در جبهه بسر برده و خدمتی اگر از دستم بر میآید انجام دهم و از این جهت است که شما برادر عزیز و دیگران خیلی باید برایم دعا کنید، انشاءالله که فراموش نمیکنی، بالاخره تو در میان زاهدان شب هستی و من در میان خفتگان شب، تو در آنجا روحت غرق معنویات شده و من در اینجا غرق مادیات هستم. خداوند انشاءالله ما را از منجلاب مادیات نجات داده و به زُلال معنویات برساند.
برادر عزیز از خداوند بخواه که ما را از خواب بیدار کرده و متوجه خود گرداند تا دیگر اینقدر مرتکب گناه نشویم. حسین جان انشاءالله مرا میبخشی که وقتت را گرفتم، منتظر نامه و آدرست هستم تا به امید خدا اگر شد سری به آنطرفها بزنم، ولی تا شما رزمندگان عزیز دعا نکنید فکر نکنم درست بشود.
دیگر مزاحمت نمیشوم. به امید دیدار.
به امید پیروزی کفر ستیزانمان در جبهههای نور علیه ظلمت و با آرزوی سلامتی و طول عمر برای امام عزیز و با دعا برای شفای تمام مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی.
مجتبی باقری
هر لحظه سری به روی نی میآید
فواره خون از رگ و پی میآید
پیوسته سوال هر بسیجی این است
پَس یکهِ سوار فجر کی میآید
طلب عاشقان به شب باشد
راستی شب گر طلب باشد
هر سحر گه ز درگه معشوق
عاشقان را ثنا زِ رَب باشد»
انتهای پیام/ 900