گروه بین الملل دفاع پرس- فرشته چترعنبری؛ رفتار و مواضع مقامات ایالات متحده آمریکا حداقل طی پنج سال اخیر نشان میدهد، برخلاف آنچه ابراز میشود، مناسبت تقویمی ۱۳ آبان -به دلایلی که در ادامه خواهد آمد- برای جمهوریخواهان و دموکراتها بسیار حائز اهمیت است. اتفاقات مربوط به ۱۳ آبان و حواشی ناشی از آن آمریکاییها را به این باور رسانده که وقایع مربوط به ۱۳ آبان در طول سالهای گذشته «وزانت و اقتدار» بینالمللی آنها را تحت تأثیر قرار داده و مفاهیم حاکم بر این روز توانسته بسیاری از اهداف و آرمانهای ایالات متحده را با چالش روبهرو کند. بر این اساس اهمیت ۱۳ آبان برای آمریکاییها را میتوان از دو منظر، «تنزل وزانت ایالات متحده» و «به بنبست کشاندن اهداف امریکا» مورد مداقه قرار داد.
۱- به عنوان نمونه با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، وزانت و اقتدار امریکا در سطح افکارعمومی دنیا و چه در فضای داخلی این کشور به طرز قابل ملاحظهای تنزل پیدا میکند. پیر سالینجر در کتاب «امریکا در بند» گروگانگیری را تحقیر آمریکا به عنوان بزرگترین قدرت جهان زیر منت کشوری که دچار بینظمی انقلابی است، توصیف میکند: «چگونه امکان دارد کشوری که از چنان قدرت فنی برخوردار است که میتواند انسانها را با فضاپیما به خارج از جو زمین بفرستد و دوباره بازگرداند، نتواند کسی را برای پاسخگویی به تلفن در تهران بیابد؟...»
سایروس ونس وزیر امورخارجه جیمی کارتر اشغال سفارت آمریکا در ایران را «آغاز یک داستان دردناک برای ملت امریکا» میداند. روزنامه آلمانی اشپیگل نیز تنزل اقتدار آمریکا را اینگونه توصیف میکند: زمانی ایالاتمتحده میتوانست تصمیم بگیرد که چه کسی در ایران بر مسند قدرت بنشیند، اما امروز در ۱۹۸۰، آیتاللهی در تهران میتواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده را تعیین کند.»
«نفس تسخیر سفارت» آنهم در مقطعی که ایالات متحده امور داخلی و کلان بسیاری از کشورها را اداره میکرد، احساس عزت نفس ملی را برای جامعهای به همراه داشت که آمریکاییها پیش از آن تلاش میکردند، روحیه خودکوچک بینی را بر آنها نهادینه کنند. حال بعد از گذشت یک سال از پیروزی انقلاب، تسخیر سفارت احساس حقارت را برای مسئولان و جامعه آمریکایی در مواجهه با ایران به همراه داشت.
۲- قدرت اثرگذاری «شعار مرگ بر آمریکا» به عنوان یکی از مفاهیم اصلی گفتمان «تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان» تا حدی است که روسای جمهور ایالات متحده بعد از یک دوره طولانی خویشتنداری سی و چند ساله نسبت به این شعار، طی پنج سال اخیر در تریبونهای مهمی مانند مجمع عمومی سازمان ملل ضمن صحه گذاشتن به اثرگذاری فراملی این شعار، تلاش میکنند جامعه جوان ایرانی را علیه سیاستهای حاکمیت اسلامی تحریک و ترغیب کنند. ترامپ اهمیت حذف شعار مرگ بر آمریکا را در ایران به عنوان یک رویای دست نیافتنی اینگونه بیان میکند: «آنها (ایرانیها) عادت داشتند که فریاد «مرگ بر آمریکا» سر دهند؛ اما الان این شعار را دیگر سر نمیدهند.»
آمریکاییها با انتخاب روز ۱۳ آبان جهت اعمال دور دوم تحریمهای ضدایرانی، تلاش میکند ضمن تغییرباورهای انقلابی مردم نسبت به کارایی و توانمندی نظام اسلامی، جامعه جوان ایرانی را به این برآورد برساند که گفتمان انقلاب و رقم زدن وقایعی مانند تسخیرلانه جاسوسی تحریمساز است! یا اینکه رئیس جمهور و وزیرامورخارجه فعلی آمریکا در ماههای اخیر علاوه بر اتهام افکنی اقتصادی علیه مقامات و مسئولان ارشد ایران، هدف وضع تحریمهای ضدایرانی را مسئولان و نه مردم! ذکر میکنند نیز نمایانگر این مسئله است که دوگانه سازی مردم- حاکمیت در همین جهت قابل تفسیر است. حال این تقارنسازی جهت «مفهوم زدایی از انقلاب» و وقایع انقلابی مانند تسخیرلانه جاسوسی با هدف برداشتن موانع تحقق اهداف سیاست خارجه در منطقه غرب آسیا است که لازمه آن تغییرباور مردم ایران نسبت به نظام اسلامی و کارایی انقلاب است که نتیجه عینی آن حذف شعارهایی مانند شعارمرگ بر امریکاست.
رفتار و اقدامات مورد اشاره آمریکایی اثبات میکند ماهیت و شعارهای روز ۱۳ آبان و روحیه استکبارستیزی برآمده از آن برای آنها همچنان رعب آور است و محور اقدامات اخیر آمریکاییها «فرار از تخفیف اقتدار و تحقیر ۴۰ ساله امریکا» است؛ علت تقارن سازی اعمال تحریم با ۱۳ آبان نیز در گزارههایی مانند «دوقطبی سازی مردم با حاکمیت»، «تضعیف سازی کارکرد و توانمندی نظام در عبور از بحرانهای اقتصادی و معیشتی» و «بی هویت سازی وقایع انقلابی مانند تسخیر لانه جاسوسی» قابل درک است.
انتهای پیام/411