به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید «حسن آقازاده فرد» در تاریخ یکم فروردین سال 1340 در تهران دیده به جهان گشود. به دنیا آمدن «حسن» که همزمان بود با فرا رسیدن فصل بهار، برای خانواده «آقازاده فرد» نوید روزهای خوبی را میداد. حسن با آمدنش برکت را برای خانوادهاش به همراه آورد و کسب و کار پدرش روز به روز رونق میگرفت. شهید آقازاده فرد کودکی آرام و صبور بود. خانوادهاش بهخاطر این ویژگی وی را بسیار دوست داشتند.
وی در سال 1348 به مدرسه ورود کرد و تحصیلات ابتداییاش را در مدرسه «پیرنظر» تهران آغاز کرد. شهید آقازاده فرد از همان دوران ابتدایی دانشآموزی باهوش و ذکاوت بود که هیچگاه از فرا گرفتن درس خسته نمیشد. از دیگر ویژگیهایی که حسن را نزد همه محبوب کرده بود مهربانی و محبتش بود؛ به گونهای که بیشتر دوستان و همکلاسیهایش زنگ تفریح مدرسهشان را با وی سپری میکردند. شهید آقازاده فرد در کنار درس خواندن به پدرش نیز در اموری جاری زندگی کمک میکرد.
وی دوران راهنمایی را مدرسه فلاح و دوران دبیرستان را در دبیرستان دکتر مفیدی با موفقیت پشت سر گذاشت که دوران دبیرستان حسن مصادف با دوران پر تب و تاب انقلاب اسلامی بود. شهید آقازاده که در خانوادهای با ریشههای مذهبی بزرگ شده بود به صف مخالفین رژیم منحوس پهلوی پیوست و فعالیتهای انقلابی خود را با پخش اعلامیههای امام خمینی آغار کرد. در همین راستا در مدرسه با همراهی چندتن از دوستان و همکلاسیهایش نماز جماعت را برگزار میکردند. در زمان برگزاری نماز جماعت به تبلیغ فعالیتهای انقلابی و نشان دادن چهره اصلی رژیم منحوس پهلوی میپرداخت.
خاطرهای از زبان خواهر شهید آقازاده فرد
خواهر شهید حسن آقازادهفرد دربیان خاطرهای از برادرش چنین میگوید:
«یک روز با پدر و مادر به مدرسه برادرم حسن رفتیم، مدرسه پر از نیروهای گارد شاهنشاهی بود که برای بستن مدرسه و احتمالا دستگیری بچهها در آنجا مستقر شده بودند. هنگام ورودمان مدیر مدرسه با شتاب به سراغ پدرم آمد و گفت: پسرتان را از مدرسه دور کنید او را به خارج از شهر ببرید. علت اصلی همه اختلافات و آشوبهای مدرسه، پسر شما است. گاردیها قصد دستگیری حسن را داشتند، اما با همکاری مردم با لباس مبدل وی را از پشت بام مدرسه فراری دادند. حسن اوقات فراغت خود را به خواندن کتابهای مذهبی مانند کتابهای استاد مطهری و آیتالله دستغیب میگذراند. عشق و علاقه نسبت به امام خمینی در دلش جاری بود و یکی از دلایل فعالیتهای انقلابیاش شناخت درست امام خمینی بود.
شهید آقازاده در دوران پیروزی انقلاب برای گرفتن پادگانها از دست ارتش نقش بسیار مهمی داشت. همچنین یکی از مسئولان جابجایی مهمات و اسلحههای برده شده از پادگانها بود.
وی پس از اخذ مدرک دیپلم و با توجه به روحیه مبارزه طلبی و عشق و علاقهای که به خدمت کردن به انقلاب داشت در یکم تیرماه 1360 به ارتش پیوست و مسئولیتهای مختلفی را عهدهدار شد.
شهید آقازاده فرد در مقوله صلهرحم پیش قدم بود به طوری که هر زمان از جبهه های نبرد به مرخصی برمیگشت با بیشتر فامیل و آشناها دیدار میکرد. همچنین در جبهه نیز هنگامی که زمان استراحت پیش میآمد جویای حال همرزمان خود میشد.
آخرین دیدار
اواخر اسفند ماه 1366 و زمانی که از جبهه برای مرخصی به خانه آمد، چند روزی بیشتر در تهران و در کنار خانواده استراحت نکرد و سریعا به منطقه بازگشت. سپس بعد از چند روز دوباره به خانه برگشت و این بار گویا ندایی درونی وی را از شهادت باخبر کرده بود که باعث شد به دیدار تمامی اقوام برود.
خاطرهای از شهید آقازاده فرد از زبان همسرش
همسر شهید از آخرین دیدارش چنین گفته است:
«روز آخر دید و بازیدهایش رفتارش مشکوک و معنادار بود. احساس میکردم که شهادت حسن نزدیک است. به من گفت باید مرا حلال کنی و به بهانه تحویل وسایلش به جبهه رفت و دیگر برنگشت... .»
شهید حسن آقازاده فرد در تاریخ 22 فروردین 67 در منطقه عملیاتی مریوان، هنکام پاتک دشمن بر اثر اصابت ترکش به گردنش در عملیات بیتالمقدس 5 به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید سرافراز اسلام تا شش سال مفقودالاثر بود تا اینکه در سال 73 پیکرش تفحص و شناسایی شد و سپس به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ 114