به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، نجمه ابراهیمی در یادداشتی نوشت:
اگرچه چند روزی از مراسم اربعین گذشته و زائران کربلای معلا به کشوربازگشتهاند اما اینبار زائران و عاشقان حضرت علیبن موسیالرضا علیه السلام پا در راه گذاشتهاند تا خود را به آستان آن حضرت برسانند. دهه آخر صفر زائران پیاده حرم رضوی که سرمای پاییزی و سختی راه، سد راه آنها نشده است، برای اسکان و اندکی استراحت راهی مراکز اسکانی میشوند که میزبانان با روی گشاده و با همه داشتهها آماده پذیرایی از زائران پیاده هستند.
هوای مشهد رو به سردی رفته و بارانی پاییزی بیامان بهصورت میخورد، فضای دلانگیزی ایجاد شده است؛ اما کار زیر باران و در این دمای پایین برای میزبانی از زائران پیاده جز عشق و دلدادگی به امام رئوف هیچ دلیل دیگری ندارد. به میقات الرضا واقع در 20کیلومتری مشهد میرسیم عدهای از جوانان که ظاهر آنها نشان میدهد در حال تحصیل علوم دینی هستند، در لباس کارگری در زیر باران پاییزی میقاتالرضا علیه السلام را آماده حضور زائران میکنند.
سید حسین حکیمآبادی، مؤسس میقات الرضا علیه السلام سالهاست برای خدمترسانی به زائران پیاده از ملک پدری بهره گرفته و با رضایت خواهر و برادر خود، آن را تبدیل به موقوفه برای خدمترسانی به زائران کرده است. حالا پنج سال میگذرد که همراه برادر خود از هر چیزی برای رفاه حال زائران بهره برده است. هر شب 500زائر که خستگی راه، تن آنها را آزرده کرده، در این میقات استراحت میکنند. سال گذشته 30هزار زائر در این میقات جان تازهای گرفتند، تا مسیر پیادهروی به سمت حرم رضوی را با توانی دوچندان بپیمایند.
در این میقات سرویس بهداشتی، اسکان و غذای گرم برای زائران آماده میشود، علاوه بر مردم روستای کال چغوکی، خادمان مردمی دیگری نیز به این میقات آمدهاند تا عرض ارادتی به ساحت امام مهربانیها کنند. لباس روحانیت را از تن کنده و خود را در عرصه جهادی نشان میدهند. برقکاری، ساختوساز و تأسیسات برای آمادهسازی میقات ازجمله اقداماتی است که جوانان جهادی برای رفاه حال زائران پیاده انجام میدهند. هنگام ورود زائران به میقات با برنامههای فرهنگی سعی در ترویج فرهنگ رضوی دارند؛ صفا و صمیمیت و سادهزیستی این نیروهای جهادی مثالزدنی است و مطمئناً امام مهربانیها نیز خریدار دلهای صیقلیافته آنهاست، زیرا بیش از توان خود برای زائران پیاده امام هشتم؟ع؟ خدمت میکنند.
مشتاق دیدن زائران پیاده هستیم
چند کیلومتر آنطرفتر از میقات، روستای کال چغوکی است، روستایی با مردمانی که سفره خود را با زائران رضا علیه السلام تقسیم کردهاند و چند خانواده در یک خانه زندگی خواهند کرد تا خانههایشان را در خدمت زائران قرار دهند.
نام امام رضا علیه السلام که برده میشود همه میگویند «سر و جان ما فدای امام هشتم و زائرانش...»، خانه و هر چه را که دارند تقدیم زائری میکنند که با پای جان در مسیر عاشقی قدم گذاشته است، اینها نیز بدون شک عاشقان سادهدلی هستند که نامشان در پیشگاه خورشید هشتم ثبتشده تا خدمتی به ساحت امام خوبیها ارائه دهند.
روی گشاده و دست دهنده از نشانههای اهل بهشت است و چه زیبا که ساکنان روستای کال چغوکی نیز که منازل خود را در اختیار زائران قرار میدهند، بهواقع دارای همین نشانهها هستند. بانویی با لبخند بر لب و چهره گشاده یادگاری است از شهدای دفاع مقدس؛ در را به روی ما باز میکند همه خانه را نظافت کرده تا بهترین شکل از زائران پذیرایی کند؛ میگوید «همهچیز را برای آمدن زائران آماده کردهام، از ابتدای ماه صفر هر چه برای میزبانی از زائران آماده است، مهیا کردهام تا برای چهارمینبار با تمام توان به زائران خدمت کنم.»
خانهاش با عکس شهید مزین شده و حال و هوای باصفایی دارد، از فضا و امکانات خانه مهمتر حسن خلق میزبان است که لبخند و افتادگی دختر شهید این مجموعه را برای پذیرایی از زائران به بهترین شکل آماده کرده است. دختر شهید شهری با اشاره به اینکه هنگام خداحافظی از زائران به آنها التماس دعا میگویم و خوشحالم که کار هرچند کوچکی برای زائران انجام دهم، عنوان میکند «مشتاق دیدن زائران پیاده هستم و به حدی از دیدنشان خوشحال میشوم که قابلتصور نیست، زیرا هر چه دارم از برکت امام رضا علیه السلام و خدمت به زائران امام مهربانیهاست و تمام این خدمات ما در برابر محبت ایشان کار اندکی است.» پدرش در کارهای خیر تا پای جان تلاش کرده و حالا نام دختر شهید را بهخوبی با میزبانی از زائران پیاده امام هشتم علیه السلام معنا کرده است تا فرهنگ ایثار و شهادت بافرهنگ رضوی درآمیخته شود.
هر چه دارم از برکت حضور زائران پیاده است
حکیمآبادی یکی دیگر از ساکنان روستای کال چغوکی است که در مسیر خدمت به امام هشتم علیه السلام فعالیت میکند از دلدادگیاش به امام مهربانیها میگوید: «برای مغازهام دوربین مداربسته تنظیم کردهام اما در دهه آخر صفر درب خانه را باز میگذارم و به میقات الرضا علیه السلام برای خدمت به زائران میروم و حتی شبها نیز در خانه را نمیبندم تا اگر زائر پیادهای، شب درراه مانده باشد، برای استراحت به منزل من بیاید.»
همسرش نیز با فرزندان به خانههای مجاور میروند و تنها برای خدمت به منزل میآیند. خانه تازهساز و تمیز است و دل کندن از این خانه باید برای صاحبخانه سخت باشد ولی هنگامیکه نام حضرت رضا علیه السلام میآید خانه و هر آنچه در آن است بیارزش میشود و فقط استراحت زائران پیاده برای آنها مهم میشود. نام امام رضا علیه السلام که برده میشود بغض گلویش را میفشارد، اشک از چشمانش جاری میشود و میگوید: «منتظر حضور زائران هستم تا با خدمت به آنها برای یک سال دیگر انرژی بگیرم و بتوانم با مهربانی در مسیر این امام مهربان حرکت کنم.» این جوان که خانه خود را در خدمت زائران قرار داده است، روزها برای پذیرایی از زائران به میقات الرضا میرود و شبها نیز با چند تن از جوانان محل از امنیت زائران حفاظت میکند.
آرزوی خانهای داشتم برای میزبانی از زائران پیاده
عروس حاج صفر جمیلی که چهار سال است خانه خود را برای استراحت زائران پیاده آماده کرده است، شش سال بوده که صاحب فرزند نمیشده و با خدمت به زائران پیاده حضرت رضا علیه السلام به حاجت خود رسیده است. اوایل زندگیاش را در خانه پدر همسر گذرانده و در آنجا نیز به زائران خدمت میکرده است اما همیشه آرزو داشته تا خانهای بزرگ برای میزبانی از زائران داشته باشد. اکنون چهار سال است که منزل خود را در اختیار کاروانهای زنان زائر قرار داده و از این کار خود احساس خوشایندی دارد.
برای امام هشتم علیه السلام با همه توان از زائران پذیرایی میکنم و بعد از روز شهادت حضرت، با حس بهتری به زیارت میروم و دلخوشم که تا حد توان به زائران خدمت کردهام. حاج صفر جمیلی از تشرف برخی از اهل تسنن به مذهب تشیع در حین پیادهروی به مشهد میگوید: «یکی از مولویهای اهل تسنن که از میقات الرضا استفاده کرده بود در خاطراتش بیان کرد که تعدادی از برادران اهل سنت با حضور در پیادهروی دهه آخر صفر و پیمودن راه عاشقی به مذهب تشیع مشرف میشوند، که اینها همه از برکات زیارت امام هشتم علیه السلام است.»
این پیرمرد فریمانی اشک از چشمانش جاری میشود و میگوید: «هنگام خداحافظی با زائران غمآلود میشوم و تنها از امام هشتم علیه السلام میخواهم تا شب اول قبر مرا از یاد نبرد و دستم را بگیرد.»
منبع: روزنامه صبح نو