گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: در تاریخ سوم مردادماه ۱۳۶۱ در بابل متولد شد. از همان دوران نوجوانی با فعالیتهای بسیج آشنا و در پایگاه بسیج شهید خزائی فعال شد. در دوران سربازی جذب سپاه شد و دورههای سنگین تکاوری از جمله صعود بالای ۴۰۰۰ متر، ۳۰۰ کیلومتر جنگلنوردی، ۵۰۰ کیلومتر کویرنوردی و ۱۲۰۰ متر صخره نوردی و... را پشت سر گذاشت و استاد پرواز با پرندههای سبک شد.
آقا مهدی از نوجوانی مقید به شرکت در نماز جماعت بود و تمام نمازهای خود را اول وقت میخواند. وی دائم به ذکر صلوات مشغول بود و مهربانی و گذشت بیش از حد او زبانزد عام و خاص بود.
سرانجام این جوان مومن و انقلابی در ششمین روز از آبانماه ۱۳۹۲ دراثر سانحه هوایی در گرمسار به آرزوی دیرینه خود رسید. پیکر مطهر مهدی در قطعه ۵۰ ردیف ۱۱۴ شماره ۱۴ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران برای همیشه آرام گرفت. از وی یک فرزند دختر به نام «فاطمه» به یادگار مانده است. در ادامه بخش اول گفتوگوی خبرنگار دفاع پرس با «مریم باقرعطاری» همسر شهید «مهدی حسینپور» را میخوانید:
دفاع پرس: در ابتدا کمی از خودتان بگویید؟
فرزند آخر خانواده بودم. شرایط تحصیلی و خانوادگی سبب شد دختری مستقل و فعال باشم. دوره کارشناسی را در رشته پرستاری دانشگاه شاهرود گذراندم. مسوول بسیج دانشجویی دانشگاه نیز بودم. پس از گذراندن طرح خود تصمیم گرفتم تغییر رشته داده و وارد حوزه شوم. در همین زمان نیز با آقا مهدی آشنا شدم.
دفاع پرس: از نحوه آشنایی خود با شهید بگویید؟
ماه محرم سال ۱۳۸۶ زمستان بود. به تازگی فارغ التحصیل شده بودم. تصمیم گرفتم برای مهمترین انتخاب زندگی خود به اهلبیت (ع) متوسل شوم. روز تاسوعای حسینی در حسینیه محل، به باب الحوائج قمر بنی هاشم متوسل شدم و ذکر «یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ.» را ۱۳۳ مرتبه تکرار کردم. چند روزی گذشت. پایان تعطیلات عید عازم راهیان نور شدم. در شلمچه از شهدا خواستم یکی شبیه خودشان را شریک زندگیام کنند. یک هفته پس از بازگشت از راهیان نور خانواده آقا مهدی به خواستگاری آمدند. پس از شهادت آقا مهدی یکی از دوستانم گفت، «در سفر راهیان نور زمانیکه از من میپرسد، حاضر هستم که همسر شهید شوم، پاسخ میدهم، بله اصلا شهادت برای مرد است. وی فقط باید شهید شود.»
دفاع پرس: معیارهایتان برای ازدواج چه بود؟
تنها ملاک من برای ازدواج ایمان و اخلاق بود و سواد و امکانات مالی هیچ ارزشی نداشت. با پروردگار خود عهد بسته بودم که اگر با جوان مومن و با اخلاقی ازدواج کنم، در برابر تمام مشکلات بردباری میکنم.
دفاع پرس: از خاطرات جلسات خواستگاری بگویید؟
زمانیکه پدرم آقا مهدی را دید، وی را شناخت. پدر با خوشحالی میگفت، «مهدی پسر من است. در مسجد با ما بزرگ شده است.»، اما من میگفتم، «باید مدتی با یکدیگر صحبت کنیم تا شناخت بیشتری حاصل شود.» در جلسات خواستگاری نیز من فقط سوال میپرسیدم. زمانیکه اعتراض میکردم که شما سوالی ندارید، پاسخ میداد، «نه، حرفی برای گفتن ندارم.» پس از ازدواج متوجه شدم، آقا مهدی استخاره گرفته بوده و براساس پاسخ استخاره هیچ سوالی از من نداشته است. من هم استخاره گرفته بودم و آیه ۳۷ سوره «نور» «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ» آمده بود. اما با این حال بازهم یک دفترچه سوال آماده کرده بودم. پس از شهادت آقا مهدی زمانیکه با همسر سایر شهدا صحبت میکنم یقین پیدا میکنم که تمام شهدا فقط برای رضای خدا ازدواج میکنند و هیچیک از ملاکهای مردان امروزی را طلب نمیکنند. تنها تدین برای آنها مهم است چرا که قرار است همسرشان فرزندانشان را پرورش دهد و نقش زن در امور خانه بسیار حائز اهمیت است.
دفاع پرس: چگونه با شغلشان کنار آمدید؟
تمام شرایط به خوبی پیش میرفت و پدر و برادرانم راضی به وصلت ما بودند که متوجه شغل حساس آقا مهدی شدند. ما فکر میکردیم او فقط یک پاسدار است، اما متوجه شدیم که وی جزو نیروهای امنیتی است و در آن روزگار اگر کسی شهید شود، از همکاران مهدی خواهد بود. آقا مهدی جزو یگان صابرین بود. یگانی که به دلیل حساسیت بالا تا سال ۱۳۹۰ هیچ نامی از آن نبود. به همین دلیل مهدی نیز نمیتوانست تمام شرایط شغلی خود را توضیح دهد. آن روزها صحبتی از شهادت نبود. همه فکر میکردند با اتمام جنگ تحمیلی باب شهادت بسته شده است. پدرم زمانیکه شنید اکنون شهادت فقط در شغل آقا مهدی است، ترسید. سکوت کرد و انتخاب را بر عهده خودم گذاشت. از مهدی خوشم آمده بود. با تمام ترسی که از ازدواج داشتم درنهایت پاسخ مثبت را دادم.
دفاع پرس: چه شناختی سبب شد با وجود تمام سختیها پاسخ مثبت بدهید؟
تقید آقا مهدی برای خواندن نماز اول وقت و جماعت در مسجد باعث شد با اطمینان وی را انتخاب کنم. پدرم میگفت، «مهدی همیشه نیم ساعت پیش از اذان به مسجد میرفته، پشت ستون ایستاده و نماز قضا به جا میآورده.» همیشه برای پدرم سوال بود که مگر او چقدر نماز قضا دارد؟! پس از ازدواج در دفترچه یادداشت کوچکی که خود مهدی آن را ساخته بود، دیدم بر اساس جدولی که کشیده تمام نمازهای خود را مجدد به جا آورده است. درحالیکه مادر مهدی میگفت، «مهدی پیش از رسیدن به سن تکلیف نماز خواندن را آغاز کرده بود.» بسیار منظم بود. شناخت برادرانم از وی در فعالیتهای مسجد و حسینیه محل زندگی نیز عامل دیگری برای اطمینان من بود.
دفاع پرس: چه سالی ازدواج کردید؟
مراسم عقدمان را سال ۱۳۸۷ در همان حسینیهای که به حضرت عباس (ع) متوسل شدم، برگزار کردیم.
دفاع پرس: بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید چه بود؟
مهربانی و دائم الذکر بودن آقا مهدی زبانزد خاص و عام بود. وی برای خانواده اهمیت بسیاری قائل بود. با اینکه آقا مهدی مقید به ادای نماز جماعت و اول وقت بود، اما اگر شرایطی برای ما و یا خانواده وی پیش میآمد که به او نیاز داشتیم، به یاری ما میآمد. آقا مهدی جوانی دیندار و بشاش بود و همیشه با تمام مسائل راحت برخورد میکرد و هیچ مطلبی را سخت نمیگرفت. تمام خصوصیات اخلاقی و رفتاری آقا مهدی مطابق با سیره اهل بیت (ع) بود.
دفاع پرس: چگونه در شرایط سخت آرام بودند؟
مادر آقا مهدی سرطان گرفته بود و دکترها جوابش کرده بودند. من بیتابی میکردم، اما مهدی خیلی راحت با این موضوع کنار آمده بود و میگفت، «ما در دنیا زندگی میکنیم و در زندگی دنیوی این اتفاقات طبیعی است. مسئلهای که حائز اهمیت است آن است که ما به بندگی خود ادامه دهیم. باید دقت کنیم اکنون وظیفه ما چیست و همان را انجام دهیم.» و برای سلامتی مادر خود یک میلیون صلوات نذر کرده بود.
دفاع پرس: از خاطرات زندگی مشترک خود بگویید؟
آقا مهدی همیشه صلوات میفرستاد. بالاخره پس از دو سال زندگی مشترک با پرسشهای فراوان به علت آن پی بردم. وی نذر کرده بود اگر از من پاسخ مثبت بشنود، نیم میلیون صلوات بفرستد. یا زمانیکه من مریض میشدم آقا مهدی روی زمین به حالت نشسته میخوابید. وقتی علت رفتارش را میپرسیدم، میگفت، «میخواهم خواب سبکی را تجربه کنم تا متوجه حال شما باشم. اگر دراز بکشم خوابم عمیق میشود.» گاهی نسبت به محبت بسیارش اعتراض میکردم که «آقا مهدی شما مادر من نیستی!»
دفاع پرس: در منزل نقشی داشتند؟
بله، در کارهای منزل بسیار کمک میکردند. برای مثال اگر پس از کشیدن جاروبرقی، گوشهای از منزل کامل تمیز نشده بود، بدون آنکه بی توجهی کنند، مجدد جاروبرقی را میآوردند و روشن میکردند، تا خانه را کاملا تمیز کنند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/ ۷۱۱