تجلیل از اسوه‌های صبر و مقاومت در کرمان؛

حرمت چادر مشکی از خون سرخ شهدا بالاتر است/ مادران شهدا خواستار رعایت حرمت خون شهید از مردم هستند

مراسم تجلیل از اسوه‌های صبر و مقاومت با عنوان «حماسه زینبی ۳» در دبیرستان دخترانه «شهدا ۳۸» برگزار شد.
کد خبر: ۳۱۹۸۶۸
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۳ - 22November 2018

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، مراسم تجلیل از اسوه‌های صبر و مقاومت با عنوان «حماسه زینبی ۳» با حضور مادران، همسران و دختران شهدا و جانبازان، در دبیرستان دخترانه «شهدا ۳۸» کرمان برگزار شد.

در این مراسم «سکینه پاکزاد» مادر بزرگوار سردار شهید «علی شفیعی» به بیان خاطره از دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخت و اظهار داشت: من خود در جنگ حضور داشتم و شاهد صحنه‌های جنگ بودم، شاهد بودم بچه‌ها چه‌طور پرپر می‌شدند و واقعا برای من دیدن این صحنه‌ها خیلی سنگین بود.

علی من را با خودش به زیارت امام حسین (ع) برد

وی با بیان این‌که جوانان ما برای ثروت و مال دنیا نرفتند، بلکه برای آسایش امثال من و شما رفتند، تصریح کرد: فرزندم علی که کوچک بود، پدرش را از دست داد و به‌سختی علی را بزرگ کردم، گاهی حتی در خانه‌های مردم کار می کردم که پسرم بزرگ شود و جنگ که شروع شد، علی را راهی جبهه کردم و خودم گاها به جبهه می‌رفتم و کنار علی بودم.

رزمنده دوران دفاع مقدس بیان داشت: علی روزهای متمادی در جبهه حضور پیدا می‌کرد و هر زمان از وی سوال می‌کردم کی بر می‌گردی، پاسخ می‌داد: «مادر بالاخره برمی‌گردم، یا با پای خودم می‌آیم و یا در صندوق من را می‌گذارند و برمی‌گردانند.»

وی با اشاره به خوابی از فرزند خود که با وی به زیارت امام حسین (ع) رفته است، گفت: چند شب پیش خواب دیدم علی آمد به سراغ من و گفت: «مادر بیا با هم به زیارت امام حسین (ع) برویم». گفتم: «نمی‌توانم». علی اشاره کرد که من خود شما را به زیارت امام حسین (ع) می‌برم و خود علی را شاهد می‌گیرم که بعد از خواب تا چند روز بوی تربت امام حسین (ع) در خانه من پیچیده بود.

مراسم تجلیل از اسوه های صبر ومقاومت با عنوان «حماسه زینبی 3»در کرمان/////در حال ویرایش///در حال ویرایش/////در حال ویرایش

مادران شهدا به جز رعایت حرمت خون شهید خواسته‌ای از مردم ندارند

مادر شهید علی شفیعی با اشاره به این‌که بسیاری از مادران شهدا دیگر در میان ما نیستند و به رحمت خدا رفته‌اند و امثال من نیز چند صباحی دیگر مهمان شما هستیم، افزود: مادران شهدا به جز رعایت حرمت خون شهید، خواسته‌ای از مردم ندارند؛ بنابراین بیایید قدر آن‌ها را بدانیم و به آن‌ها احترام بگذاریم.

وی در پایان از دانش‌آموزان خواست در انتخاب دوستان خود دقت زیادی کنند و دوست ناباب انتخاب نکنند، همچنین به وصیت‌نامه شهدا که حفظ حجاب است عمل کرده و به پدر و مادر خود احترام بگذارند.

بسیاری از مردم از شهید مغفوری حاجت گرفته و با ایشان انس گرفته‌اند

در ادامه «زهرا سلطان‌زاده» همسر شهید «عبدالمهدی مغفوری» نیز با بیان این‌که شهدا کرامات زیادی دارند، اظهار داشت: بسیاری از مردم از شهید مغفوری حاجت گرفته و با ایشان انس گرفته‌اند.

وی ادامه داد: عبدالمهدی بنده مخلص خدا بود و همیشه تاکید داشت، آن‌چه که برای رضای خداست انجام دهیم و همیشه سعی داشت که کارهایش بدون رضایت خدا نباشد و خدا را مدنظر داشت.

وی با اشاره به ادای احترام فوق‌العاده شهید مغفوری نسبت به پدر و مادر خویش، گفت: یک روز شاهد بودم که پدر شهید، عبدالمهدی را دعوا کرد و ایشان همه را پذیرفتند، بدون این‌که جواب دهند و در آخر دست پدر را بوسیده و خارج شدند و حتی طریقه خارج شدن شهید مغفوری از خانه عقب عقب رفتن بود تا از پدر و مادر جدا می‌شد و می‌گفت: «حتی اگر بالاتر از این هم با من رفتار می‌کرد، من باید دست پدرم را ببوسم و وظیفه من احترام به پدر و مادرم است».

مراسم تجلیل از اسوه های صبر ومقاومت با عنوان «حماسه زینبی 3»در کرمان/////در حال ویرایش///در حال ویرایش/////در حال ویرایش

حرمت چادر مشکی شما، از خون سرخ شهدا بالاتر است

در ادامه «شوکت عشرت‌زاده» مادر شهید جاوید‌الاثر «علیرضا اختراعی» گفت: علیرضا همیشه به خواهرش نصیحت می‌کرد که حرمت چادر مشکی شما، از خون سرخ شهدا بالاتر است و اگر شما دستورات اسلام را رعایت کنید که ثواب شهید را خواهید داشت و اگر خدا از شما راضی باشد، اجر شهید را خواهید برد.

وی ادامه داد: من ۶ فرزند، چهار دختر و ۲ پسر داشتم که در حال حاضر ۲ دختر دارم، علیرضا فرزند سوم من بود، برای من خیلی عزیز بود و هر وقت که شهید می‌آوردند می‌گفت: «ای کاش شهادت نصیب من هم می‌شد و مادرجان دوست دارم اگر روزی شهید شوم، نام و نشانی از من نباشد».

مادر شهید جاوید‌الاثر علیرضا اختراعی گفت: هنگامی که علیرضا زمان گرفتن شهر «فاو» قصد اعزام به جبهه را داشت، گفتم: «مادر، می‌خواهم برایت به خواستگاری بروم» و او جواب داد: «برمی‌گردم، باهم می‌رویم» و الان ۳۰ سال است که منتظر برگشتنش هستم.

وی بیان داشت: یک‌بار که علیرضا عازم جبهه بود، به وی گفتم: «پدرت مریض است و شما نیز مدتی استراحت کن»، اما وی گفت: «مادر من باید بروم، آن‌جا کارهای مهمی دارم که باید انجام دهم، من عاشق جبهه‌ام.»

هنگامی که پانسمان ایشان را تعویض می‌کنیم، از دردی که دارد به روی خود نمی‌آورد

همچنین در ادامه این مراسم، «زینب رضایی» فرزند جانباز ۵۰ درصد و خواهر شهیدان «عباس و کرامت رضایی» و همسر جانباز ۷۰ درصد «کرامت باسزه»، گفت: همسرم در عملیات «خیبر» مجروح شد و مدت ۳۵ سال بر روی تخت آرمیده است.

وی با بیان این‌که «کرامت» به‌خاطر خدا به جبهه رفت و من هم در کنار وی صبوری می‌کنم تا راضی باشد، افزود: از زندگی مشترک ما ۱۲ سال می‌گذشت که ایشان مجروح شد و حاصل زندگی ما چهار دختر و ۲ پسر است که علاوه بر رسیدگی بر مجروحیت وی، حواسم به بچه‌ها هم بود و دوران سختی را پشت سر گذاشتم.

رضایی ادامه داد: الان که فرزندانم بزرگ شدند، کمک حال من هستند تا به پدرشان رسیدگی کنم و اکنون زخم بستر، همسرم را بسیار رنج می‌دهد و هنگامی که پانسمان وی را تعویض می‌کنیم، از دردی که می‌کشد و به‌روی خود نمی‌آورد، بیشتر رنج می‌بریم.

برادر شهیدم همیشه من را نصیحت می‌کرد که زندگی را سخت نگیرم

همچنین «فاطمه حسینی» خواهر شهید «محمدعلی حسینی» و همسر شهید «محمدنبی محمدی» از شهدای مدافع حرم نیز در این مراسم، اظهار داشت: برادر شهیدم همیشه من را نصیحت می‌کرد که زندگی را سخت نگیرم و ما باید واقعاً قدر امنیت را بدانیم و دنباله‌رو شهدا باشیم.

خاطرنشان می‌شود، در این مراسم از «سکینه پاکزاد» مادر شهید «علی شفیعی»، «عشرت مشرف‌زاده» مادر شهید «علیرضا اختراعی»، «زهرا سلطان‌زاده» همسر شهید «عبدالمهدی مغفوری»، «زینب رضایی» فرزند جانباز ۵۰ درصد و خواهر شهیدان «عباس و کرامت رضایی» و همسر جانباز ۷۰ درصد «کرامت باسزه» و «فاطمه حسینی» خواهر شهید «محمدعلی حسینی»، همسر شهید «محمدنبی محمدی»، دختر شهید «باقر منصوری»، دختر شهید «سیدرضا مهدوی» و دختر شهید «پور رشیدی» تجلیل شد.

این مراسم به همت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمان، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان و بنیاد شهید و امور ایثارگران استان برگزار شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار