به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «حسین بیدقی» در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۴۳ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۶۱ در منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تصاویر متن وصیتنامه بسیجی شهید «حسین بیدقی»
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مومنانی که در راه خدا جهاد میکنند با کسانیکه حیات مادی را بر حیات آخرت ترجیح میدهند با آنها جهاد میکنند و آنها را از بین میبرند اگر کشته شدند یا فاتح گردیدند جای آنها در بهشت است و اجری عظیم دارند.
با درود و سلام بر امام مهدی (عج) و نایب بر حقش حضرت امام خمینی و با سلام بر تمامی مجروحین و شهدا و امت حزب الله
انسان موجودی است دو بُعدی که یک بُعد حیوانی دارد و یک بُعد انسانی و الهی.
اگر بُعد حیوانی را برود در این جهان خوشبخت است و در آخرت بدبخت و پشیمان خواهد بود و اگر بُعد الهی را برود مانند آقا امام حسین (ع) میرود ما هم بُعد الهی را انتخاب کردیم و خداوند همه کس را قبول نمیکند بلکه میگذارد آن پاک در بین گناهکارها بماند و اندکی رنج و عذاب بکشد تا خالصتر شود و آنگاه به سوی او بیاید.
خداوند کسانی که امام حسین (ع) را دوست دارند خیلی خوشش میآید، زیرا کسی را دوست دارند که خون او میباشد و من از دوستانم میخواهم که در هفته هر چند بار جلسه دیوانگان حسین است بروند، زیرا بهترین جایی که میتوانند آقا حسین (ع) را ببیند و با او صحبت کنند آنجا است و بهترین جای خودسازی است، زیرا در آنجا همه کس نمیآیند بلکه کسانی میآیند که خود آقا امام حسین (ع) میخواهد و آنها را به هر وسیله شده (دوست ...) به آنجا میآورد و باید تمام آن کسانیکه به آنجا میآیند قدر خود را بدانند، زیرا کم جایی نمیآیند.
و حال باید بدانید که من یک مسافت دوری میروم و کسانی به آنجا میتوانند بیایند که خدا بخواهد و برایم گریه نکنید، زیرا شهید گریه کن نمیخواهد اگر میخواهید گریه کنید برای شهادت و حماسه گریه کنید که شهید استاد مطهری میگوید در کتاب شهید که برای حماسه او گریه کنید، زیرا ما برای امام حسین (ع) گریه میکنیم نه برای مردن آن و از تمام دوستانم که این راه را ادامه میدهند کمی با آنها کار دارم و به نصیحتی که نمیتوان گفت: گوش دهند.
۱- پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این مملکت نرسد.
۲- هر وقت که در سر نماز دیدی نماز به شما نچسبید بعد از نماز آن قدر حسین، حسین، بگو تا دلت بشکند و آن وقت به سجده برو و به خدا بگو به خون (نامفهوم) قسم میدهم نمازم را قبول کن که خدا قبول خواهد کرد.
۳- نماز شب را به پا دارید که هرچه دارم از نماز شب است و نماز شب انسان را در آخرت روی سفید میکند.
۴- تمام شماها مرا حلال کنید.
۵- دیدار شما یعنی دوستان و آشنایانم هم در سر حوض کوثر است.
۶- تبلیغات کنید که امر مهمی است و برای خدا و از برادرم میخواهم که جایم را بگیرد و شبها مانند خودم با علی و حسین و هادی که شبها گشت میزدیم و شعار مینوشتیم از برادرم میخواهم که جایم را بگیرد.
۷- به تمام بچههای محل میگویم دست از بچگی بردارند و یک لحظه فکر کنند که برابر هفتاد بار عبادت است و راه را پیدا کنند.
۸- مادرم و خواهرم باید زینب گونه در جامعه باشند و پیام خون ما را به جهانیان برسانند.
۹- پدر و برادرم باید همچون جُندالله در صف جهاد آماده باشند و جهاد کنند که رستگار میشوند.
۱۰- خانوادهام باید بدانند که چشم و چراغ ملت شدن و نباید کارهای اشتباه انجام دهند، زیرا شما چشم و چراغ ملت شدید و باید حساب کارهای خود را بکنید.
۱۱- از دوستانم و آشنایانم میخواهم که هر هفته اگر وقت دارند دعای کمیل را شبهای جمعه در بالاکن که ظاهراً من در آن جا نباشم بخوانند.
۱۲- از خانوادهام میخواهم برایم یک سال روزه و نماز بخوانند که ممکن است من در نمازهایم اشتباه خوانده باشم و قضا شده باشد.
۱۳- هرچه دارم که به درد جبههها میخورد به جبههها بدهید و اگر پولی دارم به کارهایی که مفید میدانید خرج کنید.
۱۴-ای مادرم که تو سلحشور هستی و هرگز نپندار که من از پیش شما رفتم بلکه هر وقت نیت کنی در دل تو هستم.
۱۵- دوستانم و آشنایانم باید بدانند که هرچند بار یک مرتبه کاروان میایستد و مسافران را به سوی معبود میبرد و این بار هم ایستاد و ما رفتیم و باز خواهد ایستاد و من و دوستانم منتظر شما هستیم.
۱۶- در شب عروسیم سرودهای انقلابی بگذارید و هرکس به شما اهل خانوادهام تسلیت گفت: او را از عروسیم بیرون کنید و اگر تبریک گفت: او را راه دهید و در شب عروسیم اسم رضا چراغعلی و حسن صنیع خانی را ببرید.
۱۷- در عروسیم آقای موسوی را دعوت کنید تا در مقام شهید امام حسین (ع) صحبت کند و حزب الله نماها را افشا کند.
۱۸- (ناخوانا) رزمندگان تداوم انقلاب در سنگر مدارس و امام را دعا کنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه به عمر او بیفزا
بیدقی»
انتهای پیام/ 900