شهید «صادق گنجی» خار چشم دشمنان در لاهور پاکستان شد

شهید «صادق گنجی» سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان 28 آذر سال 1369 به دست گروه افراطی سپاه «صحابه» در لاهور پاکستان به درجه شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۳۲۴۰۸۳
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۶ - 19December 2018

شهید «صادق گنجی» خار چشم دشمنان در لاهور پاکستان شدبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، شهید «صادق گنجی» سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان 28 آذر سال 1369 به دست گروه افراطی سپاه «صحابه» در لاهور پاکستان به درجه شهادت نائل آمد.

«صادق گنجی» در 6 اردیبهشت ماه سال 1342 در خانواده ای متدین اهل دشتستان استان بوشهر در شهرستان فسا دیده به جهان گشود.

خانواده صادق به دلیل مأموریت کاری پدر در شهرستان فسا زندگی می‌کردند کلاس اول و دوم دبستان را در فیروزآباد و کلاس سوم را در نورآباد فارس به اتمام رسانید، همیشه به دنبال مطالعه کتاب بود و نکات مهم را در دفتر یادداشتش می نوشت

صادق که در بازی‌های کودکانه، راهبر بچه‌های محله بود و در خانواده به عنوان یک راهنما شناخته می شد، حدود 9 ساله بود که پدرش به دیار حق شتافت و پس از آن به همراه مادر وسه خواهر و 2 برادرش به خانه پدری در شهر برازجان بازگشتند.

نوجوانی صادق مصادف با اوج مبارزات مردم علیه رژیم طاغوت شد و این خود برگ زرینی در زندگی او به حساب می آمد؛ زیرا طولی نکشید که خود را به خط مقدم مبارزه رساند به طوری که در در سن 12 سالگی در مبارزات انقلابی  به دست مأموران ساواک دستگیر شد.

وی در تمامی دوران تحصیل شاگردی شاخص بود که هر آموزگاری در نخستین برخورد، او را مستعد می‌دیدند و دوستانش او را نابغه می‌خواندند به سرعت شیوه مطالعه درست را آموخت و با آثار استاد مطهری و دکتر علی شریعتی همنشین شد.

صادق به حلقة مبارزاتی حاج ماشاءالله کازرونی در برازجان که همه او را به عنوان یک مبارز انقلابی می‌شناختند پیوست، و در کنار او به فعالیت های از جمله شعارنویسی بر روی دیوارهای شهر، سازماندهی تظاهرات و پخش اعلامیه‌ها و نوارها امام خمینی (ره) می پرداخت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل و بهبود وضعیت سه نهاد نوپای مردمی و انقلابی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیته انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین، تمامی تلاش خود را به کار بست.

در سال‌های 60ـ 1359 و زمان اوج‌گیری تحرکات منافقین و دیگر گروهک‌ها، صادق حدود 18سال داشت و در انتهای سن نوجوانی به سر می‌برد و با تمام دانشی که کسب کرده بود در برابر  مارکسیست، پیکاری و فدایی می ایستاد، در سال 1359 تصمیم گرفت جهت تحصیل علوم دینی عازم تهران شود.

در کنار تحصیل علم و حضور در جبهه ها، مسئولیت‌هایی مهمی همچون رئیس هسته گزینش کشتی رانی جمهوری اسلامی بود، بازرسی عقیدتی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدت کوتاهی نیز در اداره مبارزه با منکرات تهران را تجربه کرد.

صادق در فاصله‌های بین تعطیلی درس و تحصیل در مدرسه عالی شهید «مطهری»، از طریق مرکز علمی و دینی به جبهه اعزام می‌شد، او که اهل مطالعه در حوزه و دانشگاه بود به سبب دید سیاسی قوی و معلومات گسترده‌ای که داشت، مورد توجه مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت و در این نهاد مشغول به کار شد.

 پس از چند ماه کار، صادق را به بزرگترین آوردگاه زندگی کوتاه اما پربارش رهنمون ساختند و در روز نهم تیر ماه 65 به همراه خانواده‌اش از طرف معاونت بین الملل وزارت ارشاد رهسپار «لاهور» پاکستان شد و در خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران مسؤولیت این نمایندگی فرهنگی را عهده‌دار شد.

 مدتی بعد با بهره بردن از هوشی سرشار در راستای خدمت به مسلمانان و بیدار ساختن آن‌ها، در مدت کوتاهی زبان رایج در پاکستان را فراگرفت و از این طریق بر عمق نفوذ و گسترش ارتباطاتش با احزاب، گروه‌ها و اقشار مختلف افزود.

 صادق به راحتی به میان مردمان کوچه و بازار می‌رفت و با دردها، ترس‌ها، امیدها و نیز با چند و چون زندگی آنان آشنا می‌شد. همین خصوصیات، به سرعت از شهید گنجی در پاکستان شخصیتی والا و قابل اعتماد ساخت و در قلوب مردم پاکستان نفوذ کرد.

وی که می دید چگونه آمریکا و دست نشاندگانش سعی دارند در افکار مردم پاکستان نفوذ کنند در جلسات و سخنرانی‌هایش سعی در رسوایی و نقش بر آب کردن فعالیت‌های آنان و بیدار کردن مردم داشت.

سرانجام فرقة ملحد وهابیت که از این افشاگری‌ها، بیشترین صدمات را می‌دید، چهار شنبه 28 آذرماه سال 64 در آخرین مراسم تودیع که از طرف ادبا، نویسندگان، شعرا و خبرنگاران در هتل «اینترنشنال لاهور» برگزار شده بود، ساعت 7 و 45 دقیقه جلو درب هتل مورد هجوم وحشیانه وهابیون ملحد قرار گرفت و با رگبار دشمن به فیض عظمای شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها