به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، اعلام ناگهانی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر عزم این کشور برای خروج نیروهای نظامی واشنگتن از سوریه طی این روزها جنجال تبلیغاتی و رسانهای گستردهای را به راه انداخته است. ترامپ مهلتی 60 تا 100 روزه تعیین کرده که وزارت جنگ آمریکا در این مدت نیروهای آمریکایی را از خاک سوریه خارج کند.اعلام ناگهانی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر عزم این کشور برای خروج نیروهای نظامی واشنگتن از سوریه طی این روزها جنجال تبلیغاتی و رسانهای گستردهای را به راه انداخته است. ترامپ مهلتی 60 تا 100 روزه تعیین کرده که وزارت جنگ آمریکا در این مدت نیروهای آمریکایی را از خاک سوریه خارج کند.
اعلام این موضوع واکنشهای متفاوتی را نسبت به جدیت و صداقت آمریکا در خروج واقعی نیروهای این کشور از سوریه مطرح کرده است. برخی اعتقاد دارند که اقدام کاخ سفید تنها یک اقدام تبلیغاتی برای تحقق برخی اهداف تاکتیکی آمریکا است و جنبه عملیاتی ندارد.
اما برخی دیگر با استفاده از شاخصهای منطقهای معتقدند که اعلام این بار ترامپ متفاوت از دفعات پیشین بوده و وی عزم جدی برای خروج نظامیان آمریکایی از سوریه دارد.
سناریوی اول: وعده تبلیغاتی ترامپ برای کسب امتیازهای منطقهایبرخی تحلیلگران مسائل راهبردی منطقه معتقدند که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام اخیر خود برای خروج نیروهای نظامی این کشور را تنها برای کسب امتیازهای منطقهای و دوشیدن برخی متحدان عرب خود مطرح کرده و تلاش دارد فشارها بر آنها را افزایش دهد تا امتیازهای حداکثری از آنها به دست بیاورد.
آنها در این رابطه به دو وعده پیشین دونالد ترامپ برای عقبنشینی نیروهای آمریکایی از سوریه اشاره کرده و میگویند که ترامپ در هر دو بار بعد از تحقق اهداف تاکتیکی خود، از وعده خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه چشمپوشی کرد.
ترامپ در ژانویه سال ۲۰۱۷ اعلام کرده بود که به دنبال خارج کردن نیروهای آمریکا از این کشور است. مدتی بعد از این خبر اعلام شد که کابینه رژیم صهیونیستی و پنتاگون و رژیمهای عربی تلاشهای گستردهای را برای منصرف کردن ترامپ از تصمیم خود به کار گرفتند تا اینکه نهایتا این تصمیم معلق شد.
بار دوم که ترامپ تصمیم خود مبنی بر عقبنشینی از سوریه را اعلام کرد، در آوریل سال جاری میلادی بود. در آن روز امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به دیدار ترامپ رفت و گفت که تلاش خواهد کرد رئیسجمهور آمریکا را از تصمیم خود منصرف کند و بار دیگر این پرونده معلق ماند.
همچنین نگاهی به تحولات منطقه نشان میدهد که آمریکا انگیزهای برای خروج نیروهای نظامی خود از سوریه ندارد. در حال حاضر شرایط سوریه تناسبی با این اقدام ندارد و خروج آمریکاییها از این کشور نشاندهنده شکست سیاستهای واشنگتن و پنتاگون در قبال دولت دمشق و متحدان آن در محور مقاومت خواهد بود. علاوه بر اینکه آمریکاییها هیچ یک از دستاوردهای خود را از تشکیل ائتلاف ضد داعش در سوریه محقق نکردهاند.
این اقدام می تواند سوء استفاده آمریکا از برگه کردها را با شکست مواجه کند. طبیعی است که همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از بخشهای شمالی شرقی سوریه، فشارهای آنکارا بر مناطق کردنشین افزایش پیدا خواهد کرد و کردها که خود را بازنده اصلی ائتلاف با طرف آمریکایی میدانند، طبعا گزینه ای جز پناه بردن به آغوش دمشق ندارند. به این ترتیب آنها باید رویاهای خود مبنی بر تشکیل دولت مستقل و فدرال کردنشین را فراموش کنند.از سوی دیگر دونالد ترامپ برای پیشبرد طرح خود جهت خروج نیروهای آمریکایی از سوریه با مخالفت شدید پنتاگون و فرماندهان امنیتی و نظامی مواجه است. نمود این فشارها را میتوان در استعفای جیمز ماتیس وزیرجنگ آمریکا از سمت خود مشاهده کرد. مقامات امنیتی و نظامی آمریکا معتقدند که خروج نیروهای نظامی این کشور از سوریه میتواند آسیبهای راهبردی برای واشنگتن داشته باشد.
علاوه بر تمام اینها به نظر میرسد ترامپ برای عدول از تصمیم خود با فشارهای بینالمللی نیز مواجه باشد. آلمان اعلام کرده است که آمریکا موضع گیری خود درخصوص سوریه را با این کشور هماهنگ نکرده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز گرچه انتقاد آشکاری از سیاست جدید ترامپ در سوریه نداشت، اما نشانه های نارضایتی از این تصمیم در سخنان وی دیده میشد.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز به نظر نمیرسد با این تصمیم با روی خوش تعامل داشته باشند. لذا به این ترتیب موجب فشارهای داخلی و خارجی بر ترامپ می تواند زمینهساز تغییر این تصمیم شود.
سناریوی دوم: فرار ترامپ از باتلاق سوریهبرخی دیگر از تحلیلگران اما معتقدند که دونالد ترامپ با تصمیم جدید خود تلاش دارد خود را از مهلکه ای که چندین میلیارد دلار هزینه برای این کشور به دنبال دارد و فایده چندانی عاید آن نمیکند، خارج کند.
درست است که خروج نظامیانآمریکایی از سوریه در شرایط کنونی تصمیمی سخت و بد است، اما این تصمیم میتواند راهکاری عاقلانه برای جلوگیری از شرایط بدتر باشد. پیام های توییتری ترامپ دستمایه این برداشت است.
او از همان ابتدای تبلیغات انتخاباتی خود تلاش کرده هزینههای نظامی برای تثبیت هژمونی بیثمر آمریکا در منطقه خاورمیانه را به حداقل برساند و خروج از سوریه نیز یکی از سناریوهایی است که در این باب تعریف میشود.
از سوی دیگر به نظر میرسد برخی موضع گیریهای منطقهای در خصوص تصمیم جدید ترامپ متفاوت از گذشته است. همین موضوع نشان میدهد که واشنگتن این بار تصمیم جدی برای خروج کامل نیروهای نظامی خود از سوریه دارد.
نگاهی به تحرکات چند ماه اخیر کردها نشان از تکاپوی آنها برای جایگزینی خلأ حضور آمریکاییها در این منطقه دارد. مقامات کرد طی ماههای اخیر سفرهای متوالی به روسیه و آمریکا داشته و مکررا نسبت به بی وفایی آمریکا به تعهدات گذشته هشدار دادهاند.
این موضوع نشان میدهد آنها در تنگنای سیاسی قرار گرفتهاند که با وجود دشمن قسم خورده کردها یعنی ترکیه، هیچ جایگزینی جز بازگشت به دامن دولت سوریه ندارند.تصمیم جدید ترامپ و بازی «موش و گربه» ترکیه و کردها شوک ناشی از اقدام ناگهانی ترامپ تا حدی است که برخی معتقدند دولت آمریکا تلاش دارد به این ترتیب نقش منطقهای دولت ترکیه را در سوریه پررنگتر کرده و این کشور را به تعهد بیشتر به برنامههای کاری خود وادار کند.
بر اساس این سناریو، ارتش ترکیه بعد از خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه وارد عمل خواهد شد تا علاوه بر سرکوب کردها به عنوان دشمنان سنتی خود، تحولات منطقه را بر اساس جنگ نیابتی به نفع واشنگتن تغییر دهد.
این سناریو تا حد زیادی غیر واقعی به نظر میرسد، چرا که ترکیه در حال حاضر در مذاکرات سیاسی آستانه برای حل و فصل بحران سوریه وارد شده و بعید است به این زودیها بخواهد به شانس خود برای ورود به اردوگاه پیروز در عرصه سوریه پشت پا بزند.علاوه بر اینکه ترکیه به اندازهای از وزنه و اعتبار نظامی و سیاسی برخوردار نیست که بتواند عملیات خود در شمال سوریه را تا حد مذکور افزایش داده و ننگ و رسوایی اشغالگری نظامی در کشور دیگر را به جان بخرد و روسیه و محور مقاومت منطقهای را برای مقابله نظامی با خود تحریک کند.
در طرف مقابل، دو روی سکه تصمیم مقامات آمریکا به ضرر کردها است. آنها تازه متوجه اشتباه راهبردی خود در تکیه بر سیاستهای واشنگتن شدهاند. شاید نگاهی به تجربه آمریکا در خالی کردن زیر پای متحدان افول کرده واشنگتن میتوانست دو سال پیش آنها را از ورود به بنبست کنونی بازدارد، اما آنها از این تحربهها درس نگرفتند و در حال حاضر در شرایطی قرار گرفتند که باید میان تسلیم شدن در برابر دولت ترکیه و یا عذرخواهی از دولت سوریه یکی را انتخاب کنند تا بقا و موجودیت خودشان را تضمین کنند.
راهبرد نظامی محور مقاومت بعد از تصمیم ترامپ
اعلام تصمیم ترامپ اما تغییر قابل توجهی در راهبرد کشورهای عضو محور مقاومت نخواهد داشت. ارتش عراق و نیروهای الحشد الشعبی در طول مرزهای سوریه مانند ماههای گذشته که داعش با چراغ سبز آمریکا احیا شده، مواضع خود را تقویت کردهاند. استقرار این نیروها به نظر میرسد مرتبط با هشدارهایی مبنی بر حملات احتمالی داعش به مناطق استقرار نیروهای دموکراتیک کرد است.
روزنامه الاخبار به نقل از یک منبع عضو جریان فتح نوشته است که تصمیم دونالد ترامپ، برای فرار از فشارهای ترکیه درخصوص نیروهای دموکراتیک کرد صورت گرفته است. او میگوید که آمریکا تلاش دارد مسکو و تهران را وارد درگیریهای طولانی مدت با داعش و گروههای تروریستی امثال آن نماید و خود از معرکه فرار کند.
از سوی دیگر برخی منابع داخلی الحشد الشعبی به الاخبار گزارش دادهاند که آمریکاییها بر خلاف تبلیغات خود استقرار در مناطق مرزی را تقویت میکنند. این اتفاق در اطراف شهر الحدیثه الغربیه تا اطراف شهر مرزی القائم صورت گرفته و آنها سطح آماده باش دفاعی خود را برای مقابله با هر حمله احتمالی افزایش دادهاند.
سوریه گرچه خبر خروج نیروهای آمریکایی از خاک خود را خبری خوشحال کننده میداند، اما تغییری در برنامههای نظامی خود برای مقابله با گروههای تروریستی و آزادسازی مناطق اندک تحت سلطه این گروهها ایجاد نمیکند. نیروهای مقاومت عراق نیز همچنان در مناطق مرزی حضور دارند تا جلوی ورود گروههای تروریستی به داخل عراق را بگیرند و در مواقع لزوم آنها را سرکوب نمایند. آنها حتی مانند گذشته خود را برای حملات احتمالی آمریکاییها نیز آماده نگه داشتهاند.
چرا استراتژی آمریکا در سوریه با شکست مواجه شده است؟ واقعیت این است که خروج نیروهای آمریکایی از سوریه اگر یک فریب تاکتیکی باشد یا به سیاست راهبردی این کشور تبدیل شده باشد، در هر دو صورت یک معنا را به ذهن متبادر میکند و آن شکستهای متوالی طرح و برنامه آمریکا در سوریه است.
آمریکاییها پیش از این تغییرات تاکتیکی و راهبردی متعددی را با هدف براندازی دولت سوریه به کار گرفتند، اما در نهایت مجبور به رسمیت شناختن دولت بشار اسد شدند. آنها سعی کردند برای عبور خود از خط قرمز های پیشین، برخی پیششرط ها در تغییر شاخصهای منطقهای از جمله حضور مستشاری ایران در سوریه مطرح کنند، اما به نظر میرسد آمریکا با تمامی اهرمهای منطقه ای خود از جمله رژیم صهیونیستی و حمایت بیدریغ مالی و تبلیغاتی عربستان سعودی نمیتواند هدف خود در جلوگیری از حضور نظامی ایران در سوریه را که بنابر درخواست دولت قانونی سوریه صورت گرفته و از مشروعیت بینالمللی برخوردار است، محقق نماید.
فرقی نمیکند که نظامیان آمریکایی به دنبال فرار از باتلاق سوریه باشند یا به ادعای فاکس نیوز بخواهند تمرکز بیشتری بر پرونده ایران از خود نشان دهند، چرا که در هر دو صورت در برابر پایمردی محور مقاومت در منطقه شکست خوردهاند. آمریکاییها از مدتها پیش تقابل با ایران را در عرصههای عراق و سوریه و لبنان دنبال می کنند و عاقلانه نیست بگوییم در این عرصهها به دنبال امتیاز دادن به ایران باشند، تا بتوانند بر برنامههای ضد ایرانی خود بیشتر متمرکز شوند.
با گذشت 2 سال از اذعان رسمی ترامپ مبنی بر مسئولیت باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا و هیلاری کلینتون رقیب انتخاباتی ترامپ، آمریکا نتوانست نقش اساسی در ریشهکن کردن داعش داشته باشد. این موضوع یکی دیگر از ابعاد شکست سیاستهای آمریکا در سوریه است که با خروج نیروهای آمریکایی نمود بیشتری پیدا میکند.
خروج نیروهای نظامی آمریکا در شرایط کنونی از سوریه، بی شباهت با خروج خفت بار آنها از عراق در سال 2011 نیست، اتفاقی که آمریکاییها تلاش زیادی را به کار بردند تا تاثیرات منفی آن را در سیاست خارجی خود کاهش دهند. از سوی دیگر برخی تحلیلگران محور مقاومت معتقدند که خروج آمریکا از سوریه پیروزی دیگری نظیر اخراج نظامیان رژیم اشغالگر قدس از جنوب لبنان را برای کشورهای مقاومت منطقه محقق خواهد کرد.
ماههای آینده علاوه بر اینکه میتواند نشان دهنده میزان جدیت آمریکا در اجرای راهبرد جدید فرار ترامپ باشد، میتواند ابعاد تازهای از شکستهای راهبردی آمریکا و مزدوران منطقهای کاخ سفید را نشان دهد.
منبع: مشرق