گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ در نوشتار «سینمای قدسی» آرا و نظرات مقام معظم رهبری مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است که به بخشهای مختلفی چون «سینما و رسالت سینماگر»، «سینما دینی»، «سینما و روشنفکری»، «سینما و استعمار»، «سینما و انقلاب»، «سینمای دفاع مقدس»، «فرم و محتوی»، «سینما و آسیبها » و «سینما و مدیریت» تقسیم میشود.
در بخشهای قبل (بخش اول، بخش دوم) بحث «سینما و رسالت سینماگر» و به «مساله صیانت از هنر و هنرمند» و «هنر متعهد» مورد بررسی قرار گرفت. در سومین بخش از این نوشتار به «مسئولیت هنرمند» نسبت به جریانهای سیاسی پرداخته میشود که در ادامه میخوانید:
با چشمهای کاملا باز
هنرمند در جامعه چقدر موثر است اگر او نسبت به مناسبات جامعه و رویدادهایی که در جامعه رخ میدهد بیتفاوت باشد، چه تفاوتی میان او و دیگر شهروندان وجود دارد؟ هنرمند چگونه انتظار دیده شدن توسط جامعه دارد اما شهروندان جامعه را نبیند؟
بین هنرمند و جامعه یک رابطه 2 سویه وجود دارد. هر چقدر این رابطه عمیق شود هم هنرمند ماناتر خواهد بود، هم اثر هنری تکثیر میشود. هنرمندی که مجرد از مردم جامعه به خلق اثر هنری بپردازد، هنرش نیز تجریدی خواهد بود. در چنین شرایطی هنرمند منزوی هنر تجریدی را خالصترین شکل هنری میداند و چون اثرش مخاطبی ندارد، مخاطب را به عام و خاص تبدیل میکند تا خود را از انزوایی که در آن قرار گرفته رها کند.
اگر هنرمندی هم بخواهد بنا به رسالتی که دارد اثری خلق کند که بازتاب دهنده معضلات جامعه و نقد مناسبات اجتماعی باشد او را به عوام زدگی، سیاسی بازی، شفارشی سازی و هنرمند حاکمیت متهم میکنند. در حالی که در غرب چنین نیست. «استیون اسپیلبرگ»، یکی از بزرگترین فیلمسازان هالیوود و یکی از پولسازترین کارگردانان جهان کاملا در خدمت اهداف صهیونیسم است. او در همه آثارش در صدد است تا مولفههای صیهونیسم را در ذهن مخاطب تثبیت کند.
اصولا فیلمسازی که در هماهنگ با نظام سیاسی آمریکا و در جهت اهداف صهیونسیم گام برندارد در جهان رسانه استعماری چون هالیوود جایی ندارد. متاسفانه اگر هنرمندی در ایران بخواهد در جهت مواضع نظام گام بردارد. از سوی برخی از هم صنفیهای خود و اغلب به اصطلاح هنرجویان و هنردوستان روشنفکرمآب برچسب «هنرمند نظام» میخورند. برای همین است که آثاری که در حوزه انقلاب، دفاع مقدس، حوزه مقاومت و مانند این واکنشی جز سکوت و حمله و بایکوت در پی ندارد.
«امپراتوری شیطان» که در مورد داعش صحبت میکند با هر سه واکنش مواجه شد. ورود این فیلم در جشنواره فجر اثبات همین مدعاست. مخالفان این فیلم معتقدند «پرویز شیخطادی» فیلمساز نظر کردهای است که با پول بیتالمال اثری خلق کرده نه مناسبتی با ایران و ایرانی ندارد.
مشکلاتی که شیخ طادی در ساخت «امپراتوری شیطان» از سر گذراند و همچنین موانعی که در ورود فیلمش به جشنواره ایجاد شد نمونهای است تا بدانیم که سکوت و حمله و بایکوت سیاست همیشگی کسانی است که تاب فیلمساز متعهد را ندارد.
در حالی که این عاشقان سینه چاک سینما که سنگ خارای سینما را به سینه میزنند در مقابل آثاری چون «عرق سرد»، «اکسیدان» چه هیاهویی به راه میاندازند. هر 2 فیلم با قبح شکنی از همجنسگرایی و ازدواج سفید چنان حرف میزنند که گویا مهمترین ایدئولوژی ایران به بحث گذاشته شده است.
این میشود که اگر هنرمندی بخواهد در از چیزی حرف بزند که از قضا دغدغه نظام هست، او را چنان در تنگنا قرار میدهند که از ناکرده خود پشیمان میشود و یا اصلا اثری خلق نمیکند و یا اگر هم کاری بسازد آنقدر حنثی است که بازخوردی ندارد.
مقام معظم رهبری در بیاناتشان در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر در تاریخ 1380/05/01 میفرمایند: «ما تسلیم شدن نداریم این جرم جمهورى اسلامى است. در زمینه مسائل گوناگون و قضیه فلسطین و غیره نیز همینطور است. به جرم تسلیم نشدن یک ملت در مقابل تمایل مستکبرانه قدرتهاى جهانى، این ملت محکوم مىشود که با همه ابزارها ـ از جمله ابزار هنرى ـ با او بهشدت مبارزه شود. سازمان سیا بخش هنرى دارد و فیلمهایى که بعد از انقلاب علیه ما و علیه شیعه و اسلام درست کردند، بسیار زیاد است. شما که یک فیلمساز و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانى هستید و این واقعیت و مظلومیت را ادراک مىکنید، تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمى وجود ندارد؟»
به نکات ارزشمند و مهمی اشاره دارند. ایشان از کیلدواژه عدم تسلیم سخن میگویند که در قاموس جمهوری اسلامی جایی ندارد. تسلیم نشدن در همه ارکان نظام اسلامی و در همه ابعاد و مناسبات ما باید نمود عینی داشته باشد بخصوص در بعد فرهنگی و هنریمان. نمیتوان در بعد سیاست خارجی شعار عدم سازش بدهیم ـ البته اگر واقعا به چنین شعاری معتقد و متعهد هستیم ـ اما در بعد فرهنگی مرعوب دستاوردهای غرب باشیم. ـ که تا اندازهای هستیم ـ حالا اگر کسی جنگ فرهنگی را قبول ندارد و درکی از امپریالیزم فرهنگی ندارد باید کمی در سواد فرهنگی خود شک کند.
در این مطلب که آمریکا با تسلیهات فرهنگی رژیم صهیونیستی قصد استعمار افکار جوان ایرانی را دارد، هیچ نکته غامضی وجود ندارد. نظام سلطه آمریکا بیش از آنکه به کشورگشایی فکر کند به انقیاد افکار و سلایق میاندیشید. حضور او در این حوزه هزینههای کمتر و سودآوری بیشتری دارد.
چرا باید سازمان «سیا» در تولید فیلم مشارکت داشته باشد، مگر «سیا» سازمانی فرهنگی است که در تولیدات فرهنگی حضور پررنگی دارد؟ چرا فیلمسازانی که با سرمایه «سیا» فیلم میسازند به هنرمند حاکمیت و سفارشی ساز و سیاست زده متهم نمیشوند؟ این سوالات را باید همان کسانی پاسخ دهند که شیخ طادیها را گوشه رینگ غرض ورزیهای خود قرار میدهند.
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از بیانات خود سوالات مهمی را از همه هنرمندان و فعالان فرهنگی مطرح میکنند:
«شما که یک فیلمساز و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانى هستید تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمى وجود ندارد؟»
هر توضیحی درباره این سوال مطرح شده از سوی رهبر انقلاب تکرار همان نکاتی است که بارها درباره آن توضیح داده شده است و البته بهترین پاسخ و توضیحات را بتوان در بیانات مقام معظم رهبری به وضوح دریافت.
انتهای پیام/ 161