به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «مجید سراجیان قلی زاده» در تاریخ یکم اسفند ۱۳۴۲ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۶۱ در منطقه سومار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:
«به نام حق تعالی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
إِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ
سلام بر خداوند منان و سلام بر محمد (ص) راهنمای بشریت و درود بر علی علیه السلام وصی پیامبر (ص) و یکایک امامان.
ما از خدائیم و بسوی او باز می‌گردیم. الهی، ببین که چگونه قبطیان زمین با فرعونیان سرکش در این سیاره کوچک چنگ‌های کثیفشان را به هم انداخته‌اند تا بر دین محمد (ص) بکوبند.
خدایا پس به پاره‌های آهن بگو تا مرا در برگیرند. خونم را ای هستی بخش بر این زمین شهیدپرور بریز تا دین خدا و رسول خدا زنده بماند. مگر نه اینست که همه چیزم و روح انسانیم که در من بوده به ودیعت نهادی و تمام توانم و قدرتم از تو بود.
مرا ای پروردگار محمد (ص) در صراط خدائیت محکم کن تا در تحکیم دین رسول تو زیبائی‌های شهادت را با روحم در آغوش کشم. ای معبود من، مرا در نزد امام زمان (عج) رو سفید کن. الهی، جان ناچیز مرا بگیر و به پای نهال اسلام و انسانیت بریز. الهی، اگر با اولین قطرات خونم که بر سرزمین شهیدخیز می‌ریزد. لایق آمرزش تو نمی‌شوم زمین را از خونم سیراب کن.
اما، اما، ای خدای بشریت و انسان‌ها به فرشتگانت که مأمورند تا جان از قلبم برگیرند امر کن قدری بر من آسان گیرند، زیرا من گنه کارم و تحمل عذاب جان کندن را ندارم و من این را، انتخاب کردم که در پیشتگاه تو حاضر شوم و خود شفاعت گناهانم را بکنم. خدایا، شهیدم کن تا بر حقانیت محمد (ص) شهادت دهم. براستی که حیات و جاودانگی در سایه شهادت است.
من برای کسب شهرت و افتخار به جبهه نمیروم بلکه از این جهت به جبهه می‌روم که در آنجا در راه اسلام و برای اسلام باشم و در آنجا فکرم بیشتر در جهت الهی رشد نماید. خداوندا، گناهان مرا ببخشای که اگر نبخشی در پیشگاه تو هیچ ندارم و پیش رسولت و امامانت خجل می‌باشم. خداوندا، پروردگار من گناهان و خطا‌های مرا عفو کن که طاقت عذاب سنگین تو را ندارم.
سلام بر مادر عزیزم، و، اما تو ای مادر عزیزم تو نزدیکترین و مهربانترین انسان در طول زندگی من بودی و مهربانتر از تو و پدرم کسی را سراغ ندارم. شما برای من زیاد زحمت کشیدید. درود بر تو ای مادر که در کوچکیم شب‌ها بی‌خوابی کشیدی و مرا شیر دادی و تربیت کردی.
درود بر تو که زحمات زیادی کشیدی از شما تشکر می‌کنم و اگر حق فرزندی تو را اداء نکردم از شما می‌خواهم که با روح بزرگواری که دارید مرا ببخشید. من اکنون جان ناچیزم را تسلیم خدا نمودم و در راه او می‌دهم، ولی شما فرزند خود را در طبق اخلاص نهاده و به خدا تقدیم کرده‌اید.
و شما ای پدر، مادر ارزشتان بار‌ها بار‌ها از من بیشتر است و والاترین ارزش‌ها را دارید و همچنین تو ای پدر تو هم برای من زحمت زیادی کشیدی چه رنج‌ها و زحماتی که نمی‌شود بر زبان آورد، ولی من جواب زحمات تو را ندارم.
امیدوارم تو هم از سر تقصیرات من در گذری و خداوند این بخشش را از شما قبول کند و شما از خداوند بخواهید که این قربانی را از شما بپذیرد و خوشحال و شاد باشید که دو فرزند تو را به خدای هدیه کردید و اگر شما بدانید که چه اجری و مزدی در پیشگاه خدا دارید هیچ‌وقت گریه نمی‌کنید و نه اینکه گریه نمی‌کنید بلکه خیلی خوشحال و مسرور هم می‌شوید.
اما سخنی با برادرانم و تنها خواهرم. صورت یکایک شما را می‌بوسم. امیدوارم که با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح برگیرید و بر صف دشمنان امام و دشمنان اسلام و بر منافقین و خلاصه تمامی دشمنان این انقلاب حمله برید و نگذارید حتی یک قطره، حتی یک قطره از خون شهیدان این انقلاب چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب خدای نکرده به هدر برود و شما باید حافظ خون شهیدان باشید که امیدم بر شماست.
همچون گذشته استوار و پا بر جا با اعتقاد به ولایت فقیه در سنگر مسجد به راهتان ادامه دهید که شهادت من و حسن (شهید حسن سراجیان قلی زاده) نشانه درستی مسیرتان باشد و فرزندان با ایمانی تربیت کنید و این ارزشمندترین کاری است که شما هم می‌توانید و هم باید انجام دهید و این کار شما در پیشگاه پروردگار خیلی محبوب است.
و در آخر از تمامی دوستان و آشنایان و فامیل که ممکن است از دست من رنجشی و ناراحتی و بدی دیده باشند بگویید به بزرگواری خودشان بر من ببخشند و حلالم کنند که اگر چنین نباشد من در آن دنیا در عذابی سخت دچار خواهم شد که امیدوارم چنین نشود (به حکم خدا) و در آخر با دعای رزمندگان شما عزیزان و فداکاران روزگار را به خدا می‌سپارم و از شما می‌خواهم که در هر حال و در همه اوقات و احوال و افعال و افکار و خلاصه در تمام زندگی خدا را از یاد نبرید که او آمرزنده گناهان است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
الهی، الهی، حتی القیام المهدی احفظ لنا خمینی»
انتهای پیام/ 900
