گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، هجدهمین دوره برگزاری جایزه ادبی شهید غنیپور امسال مصادف با جشن چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی است. جایزهای که خاستگاه آن از انقلاب اسلامی بوده و بدون هیچ پشتوانهی دولتی تا به امروز توسط تعدادی از نویسندگان برآمده از انقلاب ادامه داده شده است.
برای تشریح ابعاد این حرکت فاخر ادبی گفتوگویی را با «محمد ناصری» دبیر این جشنواره انجام دادیم که بخش اول آن از نظر مخاطبان گرامی گذشت و در ادامه بخش دوم و پایانی آن به شرح زیر تقدیم میشود:
دفاع پرس: نقاط قوت و ضعف این جریان چیست؟
بستگی به نوع لنزی دارد که ماجرا را از پشت آن میبینید. از یک منظر تمام قوتهای مسجد جوادالائمه را میتوان نقاط ضعف آن دانست و تمام نقاط ضعف را نقاط قوت. جشنوارهای که در مسجد برگزار میشود و مردم عادی در آن رفت و آمد دارند ممکن است کسی آن را نقطه ضعف بداند. از لنز دیگری ممکن است تمام این اتفاقات نقطه قوت باشد لذا کسی مثل وقتی رضا امیرخانی وقتی جایزهاش را دریافت میکند میگوید اینجا تنها جایزهای در دنیاست که برای دریافت آن باید کفشهایت را درآوری. این جشنواره که هیچ جایزه مالی ندارد و یک تندیس است که ما آن را با هیچ تندیسی عوض نمیکنیم. پس از نگاههای مختلف، جشنواره و نقاط ضعف و قوت آن فرق دارد.
تمام نقاط ضعف این جشنواره میتواند نقاط قوت و برعکس تمام نقاط قوت، نقطه ضعف ما باشد. ممکن است کسی بگوید این چه جشنوارهای است که فقط یک سری داور ثابت در آن وجود دارند که از بچگی دور هم بودهاند و همواره همینها داور هستند. اینکه داستان نویسی در این مسجد برگزار شود میتواند یک نقطه قوت باشد اما وقتی این محقق نمیشود آدمهای ما میتوانند جاهای مختلف به آموزش بپردازند و یک اتصال ایجاد کنند. این هم یک نوع نگاه به قضیه است.
دفاع پرس: جایگاه جایزه شهید غنیپور در بین جوایز ادبی کشور چگونه است؟
جایزه شهید غنیپور یک جایزه بیبدیل و بینظیر در کشور ماست. حداقل از نگاه نویسندگان و داستاننویسان این را میتوانید ببینید. اگر از دوره سوم جایزه غنیپور در اینترنت جستجویی درباره سیر تحول دیدگاه نویسندگان درباره این اتفاق را ببینیم جالب است. کسی که در جایزه جلال، غنیپور و رشد حضور داشته را در نظر بگیرید و اظهار نظر او را درباره این اتفاقات بررسی و مقایسه کنید.
یکی از جاهایی که ما توافق کردیم این بود که یک رابطه عاطفی و عاشقانه با شهید غنیپور و مسجد جوادالائمه داریم. تشخیصمان این است که این کار در فضای ارزشمندی که میخواهیم ایجاد کنیم تاثیرات مثبتی دارد. مثل دسته عزاداری است که برای امام حسین (ع) راه میافتد که گاهی 10 نفر عضو دارد و گاهی 10 هزار نفر. اصل، روح حاکم بر فضا معنویت و خلوصی است که باید آنجا وجود داشته باشد. حالا بین 10 نفر و 10 هزار نفر تفاوتی وجود ندارد.
خیلی دنبال برگزاری مراسم باشکوه نیستیم؛ شکوه این جشنواره در سادگی آن است. شکوه آن در این نیست که یک میلیارد جایزه بدهد بلکه شکوه آن در این است که یک ریال هم جایزه ندهد. شکوه آن در این نیست که یک فضای مالی برای کسی ایجاد کند اتفاقاً ارزش این جشنواره به این است که هیچ توفیق مالی برای کسی ندارد.
باید از نویسندگان پرسیده شود چه دلیلی وجود دارد که تمام نامزدها و کاندیداهای این جایزه مقید به ذکر آن روی کتابهایشان هستند. چه دلیلی دارد که موافقین و مخالفین نامزدهای جایزه، جبههگیری داشته باشند؟ جایی که هیچ تاثیری نداشته باشد به این اندازه بازخورد نخواهد داشت. این اتفاقات یعنی اینکه جشنواره شهید غنیپور تاثیر و جایگاه دارد و جایگاه آن در بین نویسندگان بیش از عامه مردم است.
جایگاه شهید غنیپور تا زمانی مهم است که معنوی و متعلق به شهید باشد. اینکه باندبازی در آن نباشد و خلوص نیت همچنان در آن ادامه داشته باشد. اینها باعث میشود راه این جریان ادامه داشته باشد اما اگر خدشهای در اینها وارد شود مطمئناً زحمات ما به هدر خواهد رفت.
این جشنواره حتماً یک قدرت معنوی قوی برآمده از روح شهید و امیرحسین فردی داشته که به این بچهها که اغلب بازنشسته شدهاند انگیزه کار میدهد. باید یک حس معنوی وجود داشته باشد تا این آدمها بتوانند ادامه راه بدهند. این اتفاقات از آن دسته حرفهایی است که قابل توصیف نیست.
این جشنواره از نظر ظاهر خیلی با اتفاقات ادبی فرق دارد. در بحث فراخوان ما زمان مشخصی برای فراخوانی نداریم. یعنی وظیفه فراخوان نداریم بلکه یک مدرسه را به عنوان دبیرخانه قرار دادهایم تا اگر کسی تمایل داشت آثار را ارسال کند البته ما خودمان کتابها را شناسایی میکنیم البته همه چیز ایدهآل نیست و ممکن است ایراداتی باشد و کتابهایی را پیدا نکنیم که در جریان داوری قرار دهیم.
ممکن است گفته شود شورای داوری بالاخره یک سلیقه هستند و بر همین اساس ممکن است همه کتابها در داوری نباشد، بله درسته است. یعنی اگر این جزو نقاط ضعف باشد معلوم است که نقطه ضعف خواهیم داشت. ما در اساس نامه حرفی از همه سلایق نزدهایم چون الزامی برای پرداختن به همه سلیقهها نداریم. اتفاقاً بچههای شورای نویسندگان ما زمان انجام داوری ممکن است سلیقههایی داشته باشند که با مرامنامه در تعارض باشد؛ باید سلیقهاش را کنار بگذارد.
دفاع پرس: چه چشم اندازی برای آینده جایزه ادبی شهید غنیپور متصور هستید؟
مرامنامه ما چند بند دارد. بند پنجم مرامنامه تصریح میکند که این جشنواره معتقد است که ادبیات داستانی این مرز و بوم میتواند با جهانیان و نسلهای امروز و آینده سخن بگوید لذا آثاری در آن مورد توجه قرار میگیرد که در دنیای امروز حرفی واضح و ارزشمند برای گفتن داشته باشد. پس نگاه و افق دید ما جهانی است.
قلههای ادبیات ما که یکی مولانا و مثنوی است همیشه حرف برای گفتن دارد. ما به عنوان یک ایرانی مسلمان از آن چشمههایی باید بنوشیم که متعلق به فرهنگ، آیین، ایران و اسلام است که یکی از آنها مثنوی است. ما بعد از 700 سال بعد از خلق مثنوی به عنوان آدمی که اینها مربیان ما بودهاند، چه حرفی برای دنیا داریم؟ بستگی به همتمان دارد که یک آسیب شناسی و بحث مفصل است که چرا سینمای ما بعد از انقلاب در دنیا مطرح میشود و ادبیات به قدری که انتظار است، مطرح نمیشود.
اینکه اگر ما در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم که داریم، باید در ادبیات متبلور شود. ادبیات ماست که میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. همه روشنفکران نیز به این حرف قائل هستند و چیزی نیست که فقط بچه مسلمانها قائل به آن باشند. زبان فارسی نقطه هویت بخش و اتکای ما به همه است. ادبیات ما میتواند قدرتی داشته باشد که با فاصله زیاد مردم دنیا به آن نگاه کنند؛ البته به عرضه و همت نسل ما بستگی دارد.
حرف برای گفتن هست اما چگونه حرف زدن مهم است. یکی از آفات نویسندگان ما بعد از انقلاب عمدتاً وقت نگذاشتن برای خواندن است. اینکه چقدر نویسندگان ما وقت برای خواندن جدی و حرفهای گذاشتهاند. از ادبیات خارج از کشور چقدر بدون واسطه میخوانند؟ کدام یک از نویسندگان ما آثار ادبی دنیا را به زبان خودشان خواندهاند؟ کم. توان و بضاعتی را باید اینجا کسب کنیم که مطالعه مستمر، تجربه غنی، وقتگذاری فراوان و انگیزه بسیار قوی و نیرومند لازمه آن است. جمع شدن همه این مولفهها منجر به یک اتفاق میشود. یعنی اثری خلق شود که خوانده شود.
در ادبیات، «تاریخ شفاهی» نسبت به ادبیات داستانی خیلی رتبه پایینتری دارد ولی امروز کتابهای خاطرات ما رونق دارند در حالی که نوشتن خاطرات از داستان آسانتر است. پس جایی که همت و انگیزه باشد رونق شکل میگیرد. کتابهای دفاع مقدس کار مهم و بزرگی است اما از نظر تولید سادهترین روش است که رایج شده است.
حالا حساب کنید که اگر یک داستان و رمان در حوزه جنگ که کار سختتری است، اگر درست خلق شود باید همین اتفاقات برایش رقم بخورد. پس چرا چنین نمیشود؟ چون ما در آن کار ساده انگیزه و قدرت لازم را داریم اما در کار سخت که رمان نوشتن است تمهیدات لازم اندیشیده نشده است. یک بخشی انگیزههای شخصی نویسندگان است و بخش دیگر به نوع نگاه فرهنگی به این مقوله مربوط است. یعنی اینکه باید متولیان امر شرایطی را فراهم کنند تا این اتفاق رخ دهد.
برای نوشتن خاطرات شفاهی کسی اگر تلاش مستمری صورت گیرد 2 ساله کتابی منتشر خواهد شد اما در بحث داستان چنین نیست. کسی که میخواهد شاهکار بنویسد اگر تجربه و مطالعه و خلوت نشینی داشته باشد باید حمایت معنوی شود. نویسندهای که اگر رمان می نویسد و در تیراژ 2 هزار چاپ میکند نمیتواند معیشتش را تامین کند لذا حساب میکند که اگر خاطرات شفاهی کسی را گردآوری کند بهتر میتواند به زندگی برسد.
دفاع پرس: دستاوردهای ما در حوزه ادبیات در طول 40 سال انقلاب اسلامی قابل دفاع است؟
اگر تمام 40 سال را در نظر بگیریم در حوزه کودک و نوجوان رشد و غنای ادبیات ما قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست و حتماً دستاوردهای بزرگی داشتهایم. اصلاً بی انصافی محض است که کسی بگویید 40 سال انقلاب در حوزه کودک و نوجوان دستاورد نداشتهایم چراکه دستاوردهای این بخش با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست و دستاورهای بسیار زیادی داشتهایم. از تربیت نویسنده، تولید کتاب و ترویج کتاب و کتابخوانی در این گروه سنی اما سالها و دهههای مختلف در این 40 سال نسبت موفقیتها قابل مقایسه و اندازهگیری است.
از نظر من دهه اول انقلاب دوران طلایی ادبیات کودک است. رونقی که در آن ایام ادبیات کودک و نوجوان داشت و با حضور نویسندگان داشتیم بی نظیر بود. دهه دوم اُفت داشتیم و در دهه 80 و 90 ضعیفتر شدیم که دلایل مختلفی دارد و باید آن را بررسی کرد.
مقایسه ادبیات 40 ساله انقلاب اسلامی با قبل از آن از حیث موضوعات مهم نیز با پیشرفت همراه بوده است. یکی از موضوعات مهم انقلاب اسلامی در ادبیات، موضوع دفاع مقدس بود. بعضی از شاهکارهای ما بعد از انقلاب در کل ادبیات درباره دفاع مقدس بوده است. مهمترین آثاری که از ادبیات ایران به زبانهای مختلف ترجمه شده درباره دفاع مقدس بوده است.
در مجموع این آثار دستاورد انقلاب اسلامی در عرصه ادبیات بوده است البته این دستاوردها دهه به دهه با هم فرق دارند. سال گذشته در بخش نوجوان متاسفانه ترجمهها به شدت قالب بر تالیف بود و لازم به حمایت بود و نویسندگان دچار فرم شده بودند و خالی از محتوا. اما امسال وضعیت بخش نوجوان با ورود نویسندگان جوان بهتر شد و کارهای خواندنیتری عرضه شد.
دفاع پرس: نگاه شما به آینده ادبیات دفاع مقدس چگونه است؟
ما به عنوان مسلمان همواره نگاه مثبتی به آینده داریم. نه اینکه از واقعیات دور باشیم و توهم داشته باشیم ولی امیدوار به آینده ادبیات دفاع مقدس هستیم. البته بستگی به انگیزه تک تک آدمهای فعال در این زمینه دارد. انگیزهها چیست و چقدر است و بخش مدیریت جامعه نیز باید ببیند مدیریت فرهنگی جامعه چه حمایتهایی از جریان ادبی انقلاب دارد. این هم مهم است.
ما در برخی دههها شاهد رونق بسیار زیادی در عرصه رمان نوجوان بودیم. مثلا 80 رمان تالیفی نوشته شد و وقتی مطالعه میکنیم، میبینیم یک نهاد متولی ادبیات تصمیم گرفته ورود جدی در این عرصه داشته باشد و حرکت انقلاب انجام داده است و بودجهای در نظر گرفته است. وقتی هشتاد نویسنده درگیر یک موضوع شود باتوجه به انگیزههای مختلف نویسندگان آثاری منتشر میشود که برخی از آنها شاهکار میشود.
مدیریت فرهنگی جامعه اگر برنامه داشته باشد باید امید داشته باشیم در غیر این صورت نمیشود خیلی امید داشت. یعنی رابطه مستقیم بین مدیریت فرهنگی در تولیدات ادبی وجود دارد.
انتهای پیام/ 121