به گزارش خبرنگار دفاع پرس از خرم‌آباد، همزمان با عملیات «کربلای ۵»، رزمندگان دیار دلاورپرور لرستان نیز همانند دیگر هموطنان خود، لبیک‌گویان به ندای «هل من ناصراً ینصرنی» ولی و مقتدای خود، لباس رزم پوشیده و به میادین نبرد شتافتند.
«اسماعیل سپهوند» نیز یکی از این رزمندگان است که در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع پرس، به بیان قسمتی از خاطرات خود پرداخته است، خاطراتی که پس از گذشته سال‌ها از دوران دفاع مقدس، آن‌ها را در قالب کتاب «بلدچی» به چاپ رسانده که تاکنون ۲ جلد از این کتاب منتشر شده است.
وی برای اولین‌بار در سن ۱۴ سالگی به‌عنوان یک نیروی بسیجی به جبهه اعزام و همزمان با عملیات «والفجر ۶» وارد اطلاعات عملیات شد و از آن به بعد، در زمینه شناسایی فعالیت داشت. همچنین «اسماعیل سپهوند» در عملیات‌هایی نظیر «رمضان»، «والفجر مقدماتی»، «والفجر ۶»، «والفجر ۹»، «حاج عمران»، «کربلای ۴»، «کربلای ۵»، «مرصاد» و... نیز حضور داشته است.
دفاع پرس: از عملیات «کربلای ۴» بگویید.
در عملیات «کربلای ۴» وظیفه لشکر ۵۷ لرستان، تصرف ضلع شرقی «پنج ضلعی» بود، اگر پنج ضلعی را نصف کنیم، نصفش را قرار بود ما تصرف کنیم و نصف دیگرش را لشکر ۱۹ فجر، البته در پایین‌تر از ما نیز قرار بود چند لشکر عمل کنند و در مناطق «اروند» و «ام‌الرصاص» وارد عمل شوند.
دفاع پرس: منظور از «پنج ضلعی» چیست؟
«پنج ضلعی» منطقه‌ای بود به شکل پنج ضلعی که تقریباٌ چهار طرفش آب و یک طرفش خشکی بود و در شمال «شلمچه» یا شمال شهر «دوعیجی» قرار داشت.
دفاع پرس: در عملیات «کربلای ۴» مسئولیت شما چه بود؟
در عملیات «کربلای ۴» من مسئول دسته اطلاعات عملیات بودم، ۴۵ روز قبل از عملیات ما را به خط مقدم بردند. در «کربلای ۴» سه گردان «انبیاء»، «محبین» و «ثارالله» از لرستان وارد عمل شدند که گردان «انبیاء» به اهدافش رسید و آن ۲ گردان دیگر هم آمدند تا نزدیک خط دشمن و لشکر ۱۹ فجر که اول شروع کرده بود تا حدودی جلو رفت، ولی موفق به پیشروی نشد.
همچنین به دلیل این‌که جاده اول را آب گرفته بود، راه را گم کردیم و ما که برگشتیم به نیرو‌هایی که قصد داشتند جلو بروند گفتیم، اگر رفتید دنبال جاده اول نگردید، چون جاده اول را آب گرفته است.
در آن عملیات به دلیل شرایط دشوار، اجساد اکثر شهدا در همان جا ماند؛ چرا که امکان انتقال آن‌ها به عقب نبود و مفقود شدند که در سال‌های کنونی هم شاهد این هستیم که جنازه شهدا تفحص و در شهر‌ها تشییع و خاکسپاری می‌شوند.
دفاع پرس: عملیات «کربلای ۴» چقدر در موفقیت عملیات «کربلای ۵» مؤثر بود؟
اگر عملیات «کربلای ۴» انجام نمی‌شد کسی به و جود آن معبر پی نمی‌برد، یک معبر در آن جا وجود داشت که با تیزهوشی و توان بالای اطلاعات لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) لرستان و لشکر ۱۹ فجر کشف شد.
با شناسایی معبر ۶ متری و شکستن این خط، عملیات «کربلای ۵» را در همان جا طراحی کردند، اگر «کربلای ۴» نبود به هیچ عنوان کسی به وجود آن معبر پی نمی‌برد.
دفاع پرس: آن معبر اسم خاصی دارد؟
نه‌خیر، داخل خاک عراق است در خاک کشور خودمان نیست، فکر می‌کنم ۲۰۰ متر یا ۳۰۰ متر با اصل مرز خودمان فاصله دارد، یک سیل‌بند مرزی بود که مال عراق بود.
دفاع پرس: علت شکست نیرو‌های دشمن در عملیات «کربلای ۵» را چه می‌دانید؟
بعد از عملیات «کربلای ۴» رئیس جمهور عراق عده‌ای از نیرو‌های خودش را به مرخصی فرستاد و در همان حین فکر نمی‌کرد که نیرو‌های ما به این سرعت برای انجام عملیات «کربلای ۵» وارد عمل شوند، بعد از تقریباً ۱۵ روز و در همان مکان (معبر) که در عملیات «کربلای ۴» کشف شد، رزمندگان ما در عملیات «کربلای ۵» خط را شکستند.
دفاع پرس: آیا «کربلای ۵»، تأثیری بر پذیرش قطعنامه از طرف عراق داشت؟
بله، موفقیت‌آمیز بودن این عملیات، هم در روند جنگ و هم در پذیرش قطعنامه تأثیر داشت، وقتی در عملیات «کربلای ۴» خط شلمچه شکست و در «کربلای ۵» کامل تصرف شد، نیروها منطقه شلمچه و تا حدودی جلو‌تر را گرفتند و به شهر «بصره» نزدیک شدند و احتمال داشت تقریباً در جنوب اروند عملیاتی انجام شود مثل عملیات «فاو» و کاملاً دست‌شان از «اروند» هم کوتاه شود؛ لذا دشمن هم در تنگنا قرار گرفت و تلفات زیادی داد، به همین خاطر این عملیات در پذیرش قطعنامه تأثیرگذار بود.
دفاع پرس: چه عاملی باعث شد تا کتاب «بَلَدچی» را بنویسید؟ علت نامگذاری این کتاب به «بَلَدچی» چیست؟
به درخواست و تشویق دوستان تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتم و با شروع کار، اشتیاق خودم هم به نوشتن این کتاب بیشتر شد.
من راهنمای گردان بودم و «بَلَدچی» به معنای راهنما است، اسم کتاب برگرفته از مسئولیت من در گردان بود.
دفاع پرس: آیا در جبهه، از اتفاقات یادداشت‌برداری هم کرده بودید؟
خیلی کم یادداشت‌برداری داشتیم، اما زمانی که تصمیم به نوشتن کتاب گرفتم، اسنادی را به دست آوردیم و با خاطرات خودمان مطابقت دادیم.
دفاع پرس: از چه تاریخی شروع به نوشتن کتاب «بَلَدچی» کردید؟
تقریباً از سال ۹۶ گام‌های اولیه را برای نوشتن این کتاب برداشتم و شش یا هفت سال کار نوشتن کتاب طول کشید، تاکنون ۲ جلد از این کتاب منتشر شده است، جلد سومش را هم برای طی کردن مراحل اداری چاپ کتاب تحویل دادم، جلد چهارمش هم در حال بازخوانی است.
انتهای پیام/
