به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مشهد، محفل انس رزمندگان گردان ادوات لشکر 21 امام رضا (ع) یادبود شهدای این گردان در عملیات «کربلای 5» با حضور «پیمان جبلی» معاون برون مرزی صدا و سیما و جمعی از پیشکسوتان گردان ادوات در مشهد برگزار شد.
در ابتدای این نشست «حسن میررضایی» راوی دفاع مقدس در خصوص نحوه ورودش به گردان ادوات مطالبی را بیان کرد و اظهار داشت: بعد از ورودم به گردان ادوات به توصیه شهید «دادالهی» جزوه‌های مربوط به خمپاره 60 را مطالعه کردم و بعد از آشنایی با این قبضه به عنوان مربی خمپاره 60 مشغول به آموزش نیروها شدم.
عظمت کربلای 5
وی در ادامه در خصوص عملیات «کربلای5» گفت: عظمت «کربلای 5» زمانی برای من مشخص شد که بنا به تدبیر فرماندهان برای استقرار 12 قبضه خمپاره 60 در پشت شهرک «دوعیجی» از دژ خرمشهر که بر اساس طراحی کارشناسان نظامی رژیم صهیونیستی پشت آن موانع سنگینی همچون سنگرهای نونی تعبیه شده بود، عبور کردیم.
میررضایی گفت: نیروهای گردان ادوات در عملیات «کربلای5» در شهرک «دوعیجی» با کمترین امکانات مردانه مقاومت کردند و بعد از سه روز ایستادگی در این منطقه و شهادت و مجروحیت جمعی از همرزمان، روز چهارم برای ادامه مأموریت با تعدادی از نیروها که تعدادشان به 10 نفر نمی‌رسید به خط دومی که در منطقه وجود داشت، رفتیم.
در ادامه این مراسم جبلی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: من به همراه جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) به واسطه آشنایی که با سردار «قاآنی» فرمانده وقت تیپ 21 امام رضا (ع) داشتیم در آذرماه 1365 عازم جبهه شدیم. تعدادی از ما در اطلاعات عملیات و تعدادی در ادوات مشغول به خدمت شدند.
اعزام سپاهیان محمد(ص)
این مسئول افزود: زمانی که به جبهه اعزام شدیم همه از این مطلب با خبر بودند که قرار است در اواخر سال 65 عملیات بزرگی انجام شود. اعزام سپاهیان حضرت محمد (ص) نیز جهت انجام این عملیات صورت گرفت.
معاون برون مرزی صدا و سیما خاطرنشان کرد: من در گردان ادوات آموزش دیده‌بانی دیدم؛ اما زمان عملیات «کربلای5» برای انجام مأموریت دیگری به گردان «رعد» مأمور شدم. مأموریت ما این بود که با نفوذ در پشت دشمن ادوات آنها را از کار بیندازیم.
وی ادامه داد: شب قبل از عملیات «کربلای 5» نیروها بوسیله اتوبوس به سمت جزایر مجنون حرکت کردند و بعد از ساعتی استقرار در این منطقه، مجدداً اتوبوس‌ها نیروها را سوار کردند و چراغ خاموش دوباره به خرمشهر برگشتند. این تدبیر حاکی از آن بود که این جابجایی مانور فریب است.
جبلی اضافه کرد: شب عملیات «کربلای5» حدود سه یا چهار ساعت در کانال‌ها مستقر بودیم که دستور رسید که عقب برگردیم. شب بعد با عبور از دریاچه ماهی به سمت جلو پیشروی کردیم. من هنوز صحنه عبور از دریاچه و موانع موجود در منطقه را به خاطر دارم.
ترکش کفگیری
وی ابراز داشت: در زمان عبور از دریاچه ماهی جوان 14 یا 15 ساله‌ای که هنوز محاسنش در نیامده بود و خودش را «ضیاء الحق» معرفی کرد با من هم صحبت شد. او از من پرسید بهشت چطور جایی هست؟
جبلی متذکر شد: در پاسخ به سوال شهید به این مطلب اشاره کردم که «من خبر ندارم. ان‌شاءلله روزی همه ما بشود». شهید «ضیاء الحق» در همان حال با خودش شروع به صحبت کرد و با خودش این مطلب را زمزمه می‌کرد که «من دوست دارم یک ترکش کفگیری (ترکش درشت) به سینه‌ام بخورد و خون فواره کند و به شهادت برسم و بعد به بهشت بروم»؛ که روز بعد با خبر شدم که به شهادت رسیده است.
انتهای پیام/
