به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «مجید عابدی» در تاریخ سوم اردیبهشت ۱۳۴۷ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ پنجم اسفند ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی بوکان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
تصاویر نامه بسیجی شهید «مجید عابدی»
متن نامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و دورد به رزمندگان اسلام که به تمام وجودشان از میهن اسلامی خود دفاع میکنند و بعد سلام و درود به رهبر کبیر
حمیدجان من الان از طرف موزه دانشگاه میآیم که از طرف مدرسه رفته بودیم از هر کلاس ۵ نفر را به موزه میبردند. راستی حمید هر معلمی مرا میبیند حزب الهی مینامند.
مدیر مدرسه خیلی از من خوشش میآید فعلاً تا اینجا که درسم خوب است تا ببینم بعد چه خواهد شد تو نوشته بودی باز هم از مامان پول میگیری تا نان بخری، حمید جان این را بگویم که خیالت تخت، تخت باشد، چون الان ۲۰ تومان ۲۰ تومان میگیرم. نوشته بودی که هر چه میخواهی بگو تا بخرم. حمید جان من هیچی نمیخواهم فقط و فقط یک ساعت که باید از لبنان بخری و یک دوچرخه که هر فقط به ایران آمدی بخری و یک دست کت و شلوار که باید بخری. راستی از حبیب برایت بگویم، حبیب خیلی دلش برای تو تنگ شده است سلام میفرستد.
عمو خیرالله و عمه خاتون به آنجا آمده بودند، من از آن مدرسه اولی در آمدهام. تو به منصوره گفته بودی که برای منصوره یک عروسک میخرم خلاصه اگر میتوانی لبنان را بردار و با خودت بیار (شوخی).
راستی حمید، (ناخوانا) شهید شده سرش زیر چرخ خودرو رفته است مامان و بابا هم سلامی گرم میرسانند الان که دارم این نامه را مینویسم مامان از خنده روده بور شده است، چون نوشته بودم ۲۰ تومان ۲۰ تومان میگیرم.
حمید همان شب که عمو خیرالله و آقا نور و زنش آمده بود آقا حبیب و مادرش و برادر حبیب به خانه ما آمده بودند، دایی اصغر هم به خانه ما آمده بود. منم که در مسجد فعالیت میکنم حال طیبه هم که خوب است و تکلیف خود را میداند. منصوره هم که بهتر شده دیگر بیرون نمیرود. روح الله هم که خیلی شیرین زبان شده اینجوری میکند. درد دیمونه راست.
خداحافظ»
انتهای پیام/ 900