تفسیری از گناه و معصومیت در نمایشنامه «میرزیاس»

بحث درباره مفاهیم دینی از آغاز زندگی بشر شروع شده و تا پایان زندگی بشر نیز ادامه خواهد داشت، در این میان «چیستی گناه» بیشتر محل بحث بوده و نمایشنامه «میرزیاس» سعی کرده درباره این مفهوم مناقشه‌انگیز صحبت کند.
کد خبر: ۳۲۷۷۹۶
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۲ - 15January 2019

تفسیری از گناه و معصومیت در نمایشنامه «میرزیاس»به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، در سومین روز از نمایشنامه‌خوانی جشنواره سی‌ و هفتم فجر، نمایشنامه «میرزیاس» نوشته و کارگردانی «زهره شفیعی» در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر اجرا شد.

این نمایشنامه در ناکجایی روایت می‌شود که طبعا زمان تاریخی آن نیز مشخص نیست و اثر مفهوم «گناه» که امری جهان شمول‌ است را به بحث می‌گذارد.

اما 2 عامل مهم در این نمایشنامه وجود دارد که مانع از ورود مخاطب به ساحت اثر می‌شود؛ «داستان و شخصیت». این 2 چنان از درجه اهمیت ساقط شده اند که ارتباط مخاطب با نمایشنامه را منقطع می‌کند. اما ویژگی نمایشنامه که سبب می‌شود ما اثر را دنبال کنیم داستانک‌های متعدد آن است. این داستانک‎‌ها ارتباط درونی ندارند و تنها به اتکای وجود شخصیت «میرزیاس» به هم پیوند می‌خورند. در کنار این داستانک‌ها، دیالوگ نویسی زهره شفیعی از تسلط او بر ادبیاتی که انتخاب کرده نشات می‌گیرد. هر چند این دیالوگها در بحث استخدام واژگان، گاهی دچار اشتباه می‌شوند اما تصنعی و یک لایه نیستند. آرایش و رنگ آمیزی کلمات در دیالوگ ویژگی بارز «میرزیاس» است که در اغلب نمایشنامه‌ها دیده نمی‌شود. اگر این دیالوگ‌ها را از متن اثر حذف کنیم شاید از نمایشنامه چیز زیادی باقی نماند.

نمایشنامه «میرزیاس» قابلیت تبدیل شدن به اثری قابل را دارد به شرط آنکه نویسنده با دقت نظر بیشتری اثر خود را بازنویسی کند. زمان 100 دقیقه بیش از حوصله مخاطب است و همین طولانی بودن علاوه بر آنکه به ریتم نمایشنامه ضربه زده است، باعث شده معنای اثر که تقابل دین باوری و گناه باوری است از دست برود.

اگر قرار است نمایشنامه‌ای مثل «میزیاس» درباره مفهومی کلی چون «گناه» حرف بزند باید این اتفاق در لایه‌های زیرین آن بیافتد. این مورد تا حدی در این نمایشنامه اتفاق افتاده است اما زاویه دید صاحب اثر مشخص نیست. در مباحث دینی نیز همواره درباره چرایی گناه صحبت شده است و اثرات آن در درجه پایین‌تری قرار دارد. در «میرزیاس» چرایی گناه مطرح نیست و فقط گاهی راجع به اثرات ظاهری گناه صحبت می‌شود.

در دین اسلام خوردن گوشت مردار حرام است و اگر کسی چنین کند قطعا مرتکب گناه شده اما در مواقع اضطرار حرام بودن منتفی است. پس نمی‌توان به صرف سر زدن عملی که به ظاهر گناه است آن را داوری کرد. در قضاوت‌های امام علی (ع) نیز شاهد این هستیم که آن امام همام قبل از صدور هر حکمی برای گناه‌کار، چرایی آن را موشکافانه بررسی می‌کردند. اغلب مواردی که ظاهرا امام علی (ع) باید حکم به قصاص و حد زدن فرد گناه‌کار می‌داد، حکم آن حضرت تبرئه گناه‌کار بود.

وارد شدن در این وادی چنان صعب و گاهی خطرناک است که احتمال تحریف و بدعت در دین وجود دارد. این اتفاق در نمایشنامه «میزیاس» نیافتاده اما تفسیر نویی هم ارائه نداده است. دلیل عمده این نارسایی به فرم بر می‌گردد. مثلا در این اثر می‌بینیم که «پهلوان» همسرش را کشته و همسر جوانی اختیار کرده است که برای ورود به شهر ناکجایی که داستان در آن اتفاق می‌افتد باید قابلگی کند. اما نه دلیل این قتل روشن می‌شود و نه این مطلب که چرا «پری» ـ همسر جوان پهلوان ـ برای شهر باید قابله باشد.

اصلا چرا «میرزیاس» شخصیتی فراانسانی پیدا کرده و همه منتظر او هستند و چنان که نمایشنامه می‌گوید «میرزیاس» شخصیت اسطوره‌ای اهالی شهر است که دیدن و همکلامی او چیز کمی نیست. اما اینکه «میرزیاس» چه کرده تا این درجه و اعتبار را کرده است را درنمی‌یابیم. چرا که نمایشنامه هم «میرزیاس» خود را نمی‌شناسد. این عدم درک باعث می‌شود منجی بودن «میرزیاس» زیر سوال برود. سوال مهم‌تر این است که چرا این منجی در شهر حضور موثری ندارد؟

صحبت از مفاهیم دینی وسوسه انگیز است. دلیلش هم این است که ما چه موافق و چه مخالف دین باشیم مبتلا به مفاهیم آن هستیم و درباره آن فکر می‌کنیم. اگر ما تقابل یک گناه‌کار با خود را روی صحنه ببینیم بدون آنکه نیاز به دنبال کردن داستان نمایش داشته باشیم با آن گناه‌کار همذات پنداری می‌کنیم. هر کدام از ما میل به گناه داریم و از طرفی نفس سرزنش‌گری داریم که به واسطه آن خود را داوری و محکوم می‌کنیم. این جدال دائمی سبب می‌شود نمایشنامه‌هایی مثل «میرزیاس» برایمان جذاب باشد و نقاط ضعف آن چنان که باید به چشم نیاید.

این انتظار که هنرمند باید عالم دینی باشد و یا صرفا عالم دینی می‌تواند از مفاهیم دینی را در قالب هنر طرح کند، انتظار ناصواب و غیر ممکنی است اما حداقل این انتظار را می‌توان داشت که هنرمند در مفاهیم تعمق بیشتری داشته باشد تا بتواند تفسیر تازه‌ای از مواجهه خود با مفاهیم دینی ارائه دهد. مهم ارائه درست این تفسیر است اینکه آن تفسیر چقدر با آموزه‌های دینی تطابق دارد یا ندارد در مرتبه بعدی قرار می‌گیرد که باید مورد داوری قرار گیرد.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها