به گزارش سایر رسانه های دفاع پرس، مسعود خوانساری در روزنامه رسالت نوشت: اقتصاد ایران در دورهای قرار دارد که بیش از همیشه به تولید ثروت نیازمند است. بخش مهمی از جامعه ایران بخصوص نسل جوان در تب بیکاری میسوزند.
این در حالی است که پتانسیل ذاتی اقتصاد ایران که شاخص آن بهرهمندی از نیروهای جوان تحصیلکرده ارزانقیمت است با این وضعیت در تضاد قرار دارند. در این شرایط آنچه بهعنوان اولویت خدشهناپذیر سیاستگذاران شناخته و تلقی میشود، جهتدهی به مسیر اقتصاد بهمنظور ایجاد مقدمات برای اصلاح تمامی امور باهدف تغییر وضعیت موجود است.
چندی پیش در اتاق تهران و ضمن برگزاری مراسم امینالضرب باهدف تقدیر از کارآفرینان کشور، جمیع فعالان اقتصادی به این نکته اذعان داشتند که اقتصاد ایران دچار بحران بیثباتی و فقدان عنصر پیشبینی آینده شده است.
هر دو اینها به معنای از بین رفتن مقدماتی کلیدی برای رونقبخشی به تولید است. نظرسنجیای که اتاق تهران پیشازاین برگزار کرد هم نشان میدهد که بخش وسیعی از فعالان اقتصادی قدرت تحلیل خود درباره آینده را ازدستدادهاند. در این موقعیت چگونه میتوان انتظار داشت که صاحب کسبوکار مهمترین عنصر توسعه یعنی برنامهریزی برای افزایش ظرفیتها را در دستور کارش قرار دهد. در سوی دیگر این معادله وضعیت اجتماعی کشور قرار دارد.
رونق تولید به بهبود معیشت مردم و پسازآن به ثبات منطقی وضعیت ذهنی جامعه منجر میشود، اما در حال حاضر این معادله شکل ناقصی یافته است، چراکه هم تولید در رکود قرار دارد و هم نیاز اجتماعی کشور افزایش اشتغال است.
با این وضعیت باید بهطورجدی نگران آینده تولید در کشور باشیم، اما این نگرانی نباید با عنصر خطرناک ناامیدی ترکیب شود. این وظیفه سیاستگذاران است که بهجای توجه و درگیری با موضوعات حاشیهای و بیاثر در زندگی مردم با وحدت رویه و رفتار، زمینههای تغییر موقعیتهای موجود را فراهم آورند.
آنچه اکنون باید به آن توجه شود، این موضوع است که آیا میتوان موقعیت موجود را مدیریت کرد؟ پاسخ به این سؤال نیازمند سنجش انگیزههای مدیران برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور است، اما در صورت کلی میتوان گفت که حتی موقعیت بحرانی فعلی هم پر از فرصتهاست. مانند اینکه رشد قیمت دلار مقدمات صادرات کالایی با سود بالا را فراهم آورده است و این یعنی بنگاهها میتوانند از یک فرصت استثنایی بهرهمند شوند. بهصورت کلی وضعیت عمومی کشور برای تغییر موقعیتهای نامطلوب فعلی از حیث پتانسیلها فراهم است.
تنها به یک عزم ملی برای کمک به فضای تولیدی کشور نیاز داریم. درصورتیکه این اتفاق رخ دهد، بهصورت جدی وضعیت اشتغال بهبودیافته و آسیبهای اجتماعی ناشی از رکود صنعتی کشور که به بزههای اجتماعی منجر شده، تغییر مییابد. اگر امروز بخواهیم اولویتی برای آینده تعیین کنیم، باید بگوییم حفظ روحیه، تقویت سرمایه اجتماعی، بازگرداندن امید به کشور و دوری از مناقشات سیاسی انتزاعی بیحاصل برای مردم مهمترین نیاز ملی است. در این صورت میتوان به موضوعی مانند تغییر شرایط تولیدی کشور همفکر کرد.
انتهای پیام/