گروه استانهای دفاع پرس - محمدرضا شهابینیا: با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام، اعضای اتحادیهی کمونیستها به ایران آمدند.
آنها در ابتدای حضور خود در کشور، موضعی متعادل نسبت به انقلاب اسلامی گرفتند و حتی از عمل دانشجویان پیرو خط امام در اشغال سفارتخانه آمریکا حمایت کردند.
برخی از آنها علیرغم اینکه در آغاز جنگ تحمیلی در جبههها حضور یافتند، اما با این حال شدیداً از اسلامی بودن نهضت انقلاب منزجر بودند.
آنها با بهرهگیری از فضای باز سیاسی که با پیروزی انقلاب ایجاد شده بود، اقدام به فعالیتهای تبلیغاتی در میان اقشار مختلف جامعه کرده و تلاش داشتند مرام کمونیستی را در کشور گسترش دهند.
همزمان با ایجاد شکاف بین بنیصدر و انقلابیون و نمایان شدن چهره واقعی وی که صفبندیهای سیاسی را در پی داشت، این اتحادیه نیز دنباله رو سایر گروههای معاند انقلاب به جبههی طرفداران بنی صدر پیوست.
آنها با این باور که جامعه آمادگی کاملی برای پس زدن انقلاب را دارد به تز قیام فوری رسیدند و معتقد بودند باید یکی از گروهها در این فرصت دست به یک قیام مسلحانه بزند و با همراهی مردم، شهرها را یکی پس از دیگری آزاد کند.
آنها با تشکیل خانه های تیمی در منازل استیجاری شروع به پیاده کردن نقشه خود و آغاز عملیات شوم خود کردند.عملیاتی که با هوشیاری کمیتهی انقلاب اسلامی از طریق اجرای طرح مالک و مستأجر ناکام ماند.
در پی این طرح، مالکین موظف شدند هویت مستأجرین خود را اعلام کنند که اجرای آن امکان موفقیت در خانههای تیمی در شهر تهران را خنثی کرد.
این اتحادیه پس از شکست عملیات در تهران به دلالیل متعددی، شهر آمل را برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد و با استقرار ۱۸۰ نفر از اعضا و کادر هواداران در جنگلهای آمل، در صدد اجرای یک حملهی ناگهانی و تسخیر شهر آمل برآمد.
کمونیستها با این اقدام خود امید داشتند تا با دعوت مردم آمل به قیام، دیگر شهرهای استان را نیز به وهم خود یکی پس از دیگری آزاد کنند و این حرکت به یک قیام سراسری تبدیل شود.
اولین تحرک آنها در ۱۸ آبان سال ۱۳۶۰ با هوشیاری نیروهای سپاه خنثی شد و در پی آن قرارگاه حضرت ابوالفضل نیز ضربه ی دیگری به گروه سربداران جنگل وارد آورد.
پس از چند درگیری، سرانجام گروه ۱۰۰ نفره سربداران در میان سرمای زمستان بهمن ۱۳۶۰، خود را به آمل رساند و با عبور از رودخانهی هراز که از حاشیهی شهر آمل میگذشت وارد محلهی اسپه کلا شدند و در مکانهای مقرر، استقرار یافته و استراحت کردند.
آنها شروع عملیات تسخیر شهر آمل را با شلیک آرپیجی ۷ آغاز کردند و برنامهی اصلیشان این بود که تا جایی که امکان دارد نیروهای سپاه و بسیج را از کار بیندازند.تداوم ایجاد رعب و وحشت با تیراندازی برای تسخیر شهر تا ۶ صبح ادامه داشت.
صبح 6 بهمن بود که تاریخ دوباره برگ زرینی دیگر در صفحات خود ثبت کرد و حماسهی مردم آمل شکل گرفت.حماسهای که با شکلگیری آن نیرویهای داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر سپاه و گرفتن اسلحه به تقابل با سربداران جنگل رفتند.
سنگربندیها آغاز شد و زن و مرد و پیر و جوان با پر کردن کیسهها از شن اقدام به سنگرسازی کردند.هدف آنها از ایجاد سنگرهای فراوان در شهر جلوگیری از فعالیت کمونیستها در سطح شهر بود تا آنجا که آمل لقب هزار سنگر را بنام خود ثبت کرد.
کمونیستها طبق تحلیلهای تشکیلات مردم را به قیام دعوت کرده و خیال میکردند مردم با آشفته بازار شهر به آنها خواهند پیوست که خیلی زود متوجه اشتباهات محاسباتی خود شدند.لحظه به لحظه به تعداد نیروهای ضد شورشی مردمی که از روستاهای اطراف میآمدند افزوده میشد.
سازماندهی نیروهای مردمی از ساعت ۷ صبح آغاز و علیرغم کمتجربگی نیروهای انقلابی مانند سپاه و بسیج به خاطر نوپایی شان تا ۸ صبح به پایان رسید.
حملهی مردم حزباللهی به ضد انقلاب در دو محور اساسی، یعنی در همان مناطقی که دشمن تمرکز داشت، صورت گرفت و اوج درگیریها در اطراف مقر بسیج بود که ۱۱ نفر از اعضای سربداران جلوی ساختمان بسیج به هلاکت رسیدند.
یورش بی امان مردم در ادامه منجر به کشته شدن ۳۴ نفر از گروه سربداران، از جمله کاک اسماعیل، مسئول کمیتهی نظامیشان شد.ته مانده کمونیستها وقتی شرایط را نامطلوب دیدند به طرف جنگل عقبنشینی کردند.
این چنین بود که مردم آمل ظرف مدت ۱۰ ساعت با اهدای چهل شهید به انقلاب، نامشان را برای همیشه در تاریخ ماندگار کردند.
حضرت امام که این عشق و دلدادگی مردم به انقلاب را دیدند، در وصیتنامه خود با عظمت از مردم آمل یاد کردند و فرمودند «ما باید از شهر آمل و مردم آمل تشکر کنیم، دیدید که مردم آمل چه به روز آنان آوردند».
انتهای پیام/