به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، «چرا برخی از اوضاع ونزوئلا شادمانند؟» عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم سیاوش کاویانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
عوامل نفوذی در آرزوی آن هستند که شرایط ایران نیز همچون ونزوئلا شود، پس از آن که پروژه توطئه بزرگ داعش با شکست سنگین روبه رو شد، ونزوئلایی کردن ایران با قوت بیشتری پیگیری می شود.
هدف ایجاد آشوب و نابسامانی همراه با نارضایتی داخلی برای سرنگون کردن دولت های انقلابی با پشتوانه مردمی است، ونزوئلا سال ها است که درگیر توطئه های آمریکا است، این کشور رتبه نخست ذخایر نفتی را دارد به همین خاطر است که آمریکا به این کشور چشم طمع دارد.
طمع آمریکا به خلیج فارس و کشورهای نفت خیز این منطقه نیز سال ها است وجود دارد تا جایی که عربستان سعودی گاو شیردهی است که از سوی آمریکایی ها دوشیده می شود، یقین بدانید که اگر حاکمیت عربستان تصمیم به استقلال بگیرد و بخواهد راه خود را از آمریکا جدا کند، همان سیاست هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا اعمال می شود علیه عربستان سعودی اعمال خواهد شد.
ونزوئلا کشوری ثروتمند است، هم از لحاظ منابع و ذخایر نفتی و هم از نظر منابع کشاورزی اما با وجود چنین ثروتی فقیر است، آمریکا با تحریم های اقتصادی گسترده علیه این کشور تلاش می کند دولت قانونی و مردمی ونزوئلا را سرنگون کند و دولت دست نشانده خود را حاکم گرداند. ایجاد نارضایتی و تقویت مخالفین دولت انقلابی ونزوئلا از اقداماتی است که تاکنون باعث شده از ایجاد یک فضای آرام سیاسی و اقتصادی جلوگیری کند.
درست است که اکنون شرایط معیشت مردم ونزوئلا تنگ گشته و بسیاری از آنها دست به مهاجرت زده اند، اما قطعاً با روی کار آمدن یک دولت دست نشانده آمریکایی در این کشور اتفاق خاصی نخواهد افتاد و مردم ونزوئلا نباید در انتظار تحولات اقتصادی مثبت با وجود آمریکا باشند. آمریکا در صدد آن است تا بتواند از منابع انرژی دنیا که در برخی از نقاط و کشورها وجود دارد بهره ببرد، کنترل منابع انرژی دنیا در دست ایالات متحده، قدرت نفوذ و تأثیرگذاری رژیم آمریکا را در دنیا افزایش می دهد و این امر کشورهای دیگر دنیا را تحت سلطه او قرار می دهد.
نسخه ای که آمریکایی ها برای کشورهای انقلابی همچون جمهوری اسلامی ایران ونزوئلا و... پیچیده اند، بر این اساس است که تحریم های اقتصادی گسترده با همراهی کشورهای همپیمان علیه آنها اعمال شود، شرایط اقتصادی که رو به وخامت گذاشت، نارضایتی های مردمی هم آغاز خواهد شد و با هدایت این نارضایتی ها تبدیل به یک مطالبه سیاسی می شود که خواهان سرنگونی حاکمیت موجود و برقراری ارتباط با رژیم آمریکا می گردد، این مطالبه از سوی عوامل نفوذی آمریکا و آن هایی که در کشورهای هدف مهره های ایالات متحده و سرسپردگان بی چون چرای آن هستند پیگیری می شود.
حتی برخی از چنین افرادی مسئولیت هم دارند و در جایگاه مسئولیت خود گرچه آشکارا در بازی آمریکا حضور ندارند، اما پنهانی اقدامات و تصمیماتی را می گیرند که به زیان کشور است.
اما به خوبی می توان چنین جریانی را شناسایی کرد، برخی مواقع گاف هایی را مرتکب می شوند که باعث پرده برداشتن از چهره واقعی آنها می شود، در همین ماجرای ونزوئلا که مادورو شش ماه پیش با تحلیف 68 درصد آرای مردمی انتخاب شد و مراسم آن نیز برگزار شد، یک کودتای آمریکایی با توجه ویژه رسانه های یک جریان خاص سیاسی در ایران و حتی برخی شخصیت های آن روبه رو گشت. استقبال این جریان سیاسی از تحولاتی که در ونزوئلا اتفاق افتاده است یک ذوق زدگی زود هنگام و آشکارکننده ماهیت واقعی آن ها است.
چرا باید رسانه های جریان سیاسی خاص و برخی از شخصیت های این طیف، از وضع موجود در ونزوئلا شادمان باشند؟ در حالی که با وجود جریان مخالف در کاراکاس، اکثریت مردم ونزوئلا حامی دولت قانونی خود هستند و در این بحران در کنار مادورو قرار گرفته اند.
اگر ونزوئلا کشوری بود که روابط دوستانه و نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران نداشت و در جمع کشورهایی قرار داشت که سیاست دشمنی با ایران دارد، شاید بروز وضعیت کنونی در این کشور می توانست با شادمانی و ذوق زدگی همراه باشد، اما کشوری که سال ها است، همراه و حامی جمهوری اسلامی است و بارها به قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران رأی منفی داده و در سیاست های بین المللی و منطقه ای ایران همراهی کرده، چرا باید شادمانی برخی را در داخل به همراه داشته باشد؟ پاسخ به چنین پرسش هایی روشن است، شاید نیازی هم به ارائه پاسخ از سوی ما نباشد و مردم و مخاطبان از اتخاذ چنین سیاستی از سوی این جریان خاص سیاسی مطلع هستند.
چنین تفکری که رفتار سرسپردگی آنها به ارباب و کدخدای خود را در بحران غرب آسیا به ویژه در سوریه نشان دادند و ثابت کردند، وجود داشت، آنها همین هایی هستند که به جمهوری اسلامی ایران خرده می گرفتند که چرا در سوریه هزینه می کند؟! در حالی که اگر ایران به بحران سوریه ورود نکرده بود اوضاع منطقه به وخامت شدید می رسید و دامن جمهوری اسلامی ایران را هم می گرفت.
به هر حال چنین تفکری در آرزوی آن است که روزی ایران به شرایط ونزوئلا دچار شود. این تفکر از روی غفلت یا نادانی سیاسی نیست، بلکه دانسته دست به چنین رفتاری می زنند که نامش را جز خیانت نمی توان نهاد.