گروه بینالملل دفاع پرس: از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ سیاست ایالات متحده در قبال ایران برخلاف دوران باراک اوباما به رویارویی مستقیم به جای سیاست دستکش مخملین، تغییر کرده است؛ دیگر خبری از مذاکره وزیر امور خارجه آمریکا و پیاده روی وی با وزیر امور خارجه ایران نیست و مایک پمئپو ابایی ندارد که به صورت علنی صحبت از تغییر نظام سیاسی در ایران داشته باشد. رقص شمشیر ترامپ با ملک سلمان در ریاض برخلاف رقص شمشیر اوباما با ملک عبدالله، از جنس دیگری بود.
اوباما هرچند آرزو میکرد که اگر میتوانست تمام پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران را باز کند، بسیار رضایتبخش تر از مذاکره با ایران برای به سرانجام رساندن برجام بود؛ ولی هرگز علنی خواهان تغییر رژیم در ایران نبود، چرا که فلسفه دموکراتها پیشبرد سیاست انقلاب مخملی جرج سوروس بود.
ولی ترامپ در ریاض به ملک سلمان قول داد که سیاست ساقط کردن جمهوری اسلامی را در پیش گیرد؛ البته هزینه چنین سیاستی را باید سعودیها با دلارهای نفتی شان میپرداختند و هنگامی که سلمان پذیرفت ترامپ هم با یک تیر دونشان زد اول وی را گاو شیرده خطاب کرد و سپس جان بولتون ضد ایرانی را در راس شورای عالی امنیت ملی آمریکا قرار داد.
اما چرا نئومحافظهکاران افراطی کاخ سفید برای رویارویی با ایران همایشهایی مانند اجلاس ورشو را برگزار میکنند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید نگاهی به مصاحبه مایک پمپئو با فاکس نیوز بیاندازیم:
وزیر امور خارجه آمریکا در جریان سفر خاورمیانهای خود در گفتوگویی با شبکه خبری «فاکس نیوز» از برگزاری یک گردهمایی بینالمللی با تمرکز بر فعالیتهای منطقهای ایران در روزهای 13 و 14 فوریه (24 و 25 بهمن) در ورشو پایتخت لهستان خبر داد.
سایت خبری اسرائیل نشنال نیوز در همین خصوص طی گزارشی به نقل از یک اندیشکده روسی تاکید دارد که در منطقه خاورمیانه ائتلاف جدیدی به نام »ایران- ترکیه- قطر» در حال شکل گیری است که این ائتلاف میتواند ائتلاف آمریکا و عربستان را نابود کند. این ائتلاف احتمالی جدید به خوبی نشان میدهد که آمریکا تا چه حد ایجاد یک ائتلاف جدید در منطقه را ضروری میداند.
پاسخ روشن است، پمپئو در سفر منطقهای به خاورمیانه خبر برگزاری اجلاس ورشو را با محور خطر جهانی ایران با شرکت کشورهای عربی و اسرائیل، اعلام میکند چون دوستان اسرائیلی وی خطر تشکیل ائتلاف منطقهای ایران، قطر و ترکیه را عاملی برای فروپاشی اتحاد آمریکا- عربستان به حساب میآورند. و البته برگزاری چنین اجلاسی در یک کشور اروپایی هم می تواند ابعاد جهانی برای آمریکا در پی داشته باشد.
اما چرا لهستلان؟
دولت ترامپ سعی دارد در این گردهمایی رهبران کشورهای عربی به همراه نخست وزیر اسرائیل را زیر یک سقف جمع کند. سفر پمپئو به کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا و به خصوص تاکیدش بر حضور بحرین، امارات، عربستان سعودی، مصر، اردن، مراکش، عمان و کویت در این کنفرانس نشان دهنده تغییر فاز سیاست آمریکا در خصوص خاورمیانه است.
لهستان در زمره کشورهای شرق اروپا است که به لحاظ اقتصادی به شدت ضعیف و وابسته به کمکهای مالی اتحادیه اروپا هستند.
ترامپ که همزمان رویارویی با ایران و رهبران اتحادیه اروپا همچون آلمان و فرانسه را هم در دستور کار خود قرار داده سعی دارد با گسترده کردن روابط خود با کشورهای شرق اروپا و اعطای کمکهای مالی به آنان شکافی عمیق در یک دست شدن سیاستهای اتحادیه اروپا بیاندازد؛ چرا که روابط میان آمریکا و انگلستان آنچنان عمیق و گسترده است که در واقع نمیتوان با عوض شدن دولتها در هر دوکشور خللی در ان به وجود آورد.
این که لهستان با چه انگیزهای حاضر شده تا میزبان اجلاس ورشویی شود که قرار است، رهبران جنایتکار گروهکی تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در آن شرکتت کنند، چندان اهمیتی ندارد؛ البته دولت فعلی لهستان نیز راستگرا و مخالف برقراری اتحادیه اروپا است.
اما پس از انتخاب لهستان به عنوان کشور میزبان، مقامات وزارت خارجه مان به شدت واکنش نشان دادند. محمد جواد ظریف (وزیر امور خارجه کشورمان) در پیامی توئیتری نوشت: یاد آوری به میزبان و شرکت کنندگان کنفرانس ضد ایرانی: کسانی که در آخرین نمایش ضد ایرانی توسط آمریکا شرکت کرده بودند، یا مرده اند، یا بی آبرو شده اند، یا به حاشیه رانده شده اند. و ایران از همیشه قویتر است.
وزیر خارجه ایران در ادامه نوشت: دولت لهستان نمیتواند این شرمندگی را پاک کند: درحالیکه ایران لهستانیها را در جنگ جهانی دوم نجات داد، این کشور اکنون میزبان سیرک مذبوحانه ضد ایرانی شده است.
همچنین «عباس عراقچی» معاون وزیر امور خارجه نیز بعد از این اتفاق اعلام کرد: 1892 لهستانی از سال 1942 میلادی تاکنون در قبرستان لهستانیها در تهران آرمیدهاند. بیش از یکصد هزار لهستانی پس از آزادی از اردوگاههای کار اجباری استالین از راه ایران بازگشتند. قبرستانها در ایران بعد از 30 سال قابل جایگزینی هستند؛ اما مردم تهران 77 سال است که احترام میهمانان خود را نگاه داشتهاند.
و شاید همین موضعگیری مقامات عالیرتبه سیاسی ایران با یادآوری کمکهای انسان دوستانه در جریان جنگ جهانی دوم به لهستانیهایی که برای فرار از اردوگاه مرگ آشویتس نازیها راهی سرزمینمان شده بودند، دولت ورشو را وادار کرد که معاون وزیر خارجه خود را راهی تهران کند تا به عراقچی اطمینان دهد دستور کار اجلاس ورشو متمرکز روی ایران نیست.
البته دولتهای غربی اروپایی نیز که در جریان برجام حیثیت خود را با خروج آمریکا در معرض از بین رفتن میبینند هم اعلام کردهاند که در نشست ورشو شرکت نمیکنند و حتی موگرینی نیز به صراحت گفته که در زمان برگزاری اجلاس ورشو اصلا در اروپا حضور ندارد.
به هر حال آمریکا هر هدفی را که برای اجلاس ورشو طراحی کرده بود با مخالفت جهانی به ویژه دبیرکل سازمان ملل بر باد رفته میبیند و اگر همچنان مصر به به برگزاری این اجلاس است از سر بی چارگی است. چرا که اولا پول سعودیها در میان است و ثانیا ترامپ نمیخواهد اوتوریته خود را در قبال افکار عمومی آمریکا از دست رفته ببیند که به وعده هایش عمل نمیکند.
هرچند که با عقبنشینی از خواست بودجه برای دیوار مرزی مکزیک مقابل دموکرات ها آن وجهه را هم از دست داده است. و از همین الان اجلاسی که با شرکت تروریستهای منافقین و بن سلمان روزنامه نگار اره کن در ورشو قرار است به راه بیاندازد از همین الان با فضاحت شکستی سنگین روبروست.
انتهای پیام/ 451