گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: در خصوص شهید مجید بقایی غفلتهای زیادی شده است که یکی از آنها بعد «ورزشی» است. او در تیم ورزشی علاوه بر داخل زمین، بلکه خارج از مسابقات هم اخلاق ورزشکاری را رعایت میکرد. مرتضی وطنخواه از پیشکسوتان فوتبال و مربی شهید بقایی در این خصوص اظهار داشت: من هیچ وقت چنین فوتبالیستی ندیدم که هم در زمین مسابقه و هم در بیرون زمین به حریف احترام بگذارد. اصلا اخلاق و منش خوبش این اجازه را به او نمیداد که نسبت به حریف یا داور یا حتی تماشاچی کوچکترین بیاحترامی کند. حتی بازیکنان حریف هم او را به خاطر اخلاق خوب و حسنه دوست داشتند. هیچ فوتبالیستی در تمام ابعاد فرد کاملی نیست، اما شهید بقایی از هر نظر کامل بود. فوتبالیستی تکنیکی و هافبکی خلاق بود. شخصیت و تخصصش باعث شد که هر مربی دوست داشته باشد او را به تیم خودش ببرد.
وی در خصوص نحوه آشنایی اش با شهید روایت کرد: سالها قبل از انقلاب زمانی که مجید نوجوان بود و در تیم محلی اسکار بازی میکرد، با او آشنا شدم. ما به دنبال شکار بازیکنان نخبه بودیم و به زمینهای خاکی محلات سر میزدیم. روزی در یکی از این زمینها پسر بچهای را دیدم که در عین نوجوانی مثل حرفهایها فوتبال بازی میکرد و کلاس فوتبالش با بقیه فرق داشت.
وطنخواه با بیان این که بقایی در دوران مسابقات از نماز و راز و نیاز غافل نمیشد، گفت: معمولا در مسابقات فوتبال بین بازیکنان درگیریهای لفظی یا فیزیکی پیش میآید، من به یاد ندارم برای مجید این مسئله پیش آمده باشد یا با حریف درگیر شده باشد. هرگز مجید از بازی اخراج نشد یا حتی کارت زرد هم نگرفت.
من شاگرد مجید بودم
مربی شهید بقایی، عنوان کرد: شهید بقایی تنها استعداد ورزشی نداشت بله در زمینههای دیگری مثل اخلاق، هنر، ورزش و ... نیز الگو بود. مجید در خط هافبک تیم ما فرماندهی تیم را به عهده داشت و در جنگ هم فرمانده بود. او در فوتبال زیر نظر من بود و من فرماندهاش بودم، ولی در جبهه من عضو سادهای بودم که او فرماندهی ما را به عهده داشت. برای من افتخاری است که به عنوان یک بسیجی، شاگرد سردار بقایی بودم. هر قهرمانی پهلوان نیست، مجید قهرمانی پهلوان بود.
وی در بیان خاطرهای گفت: مجید در مسابقه باشگاهی بسیار خوب درخشید. بعد بازی از او تشکر کردم و گفتم: «هر مربی عصای دستی دارد و شما هم عصای دست من بودی. من نمیتونستم هر کسی رو جای شما توی زمین بگذارم.» مجید گفت: «خدا را شکر که روسفید دراومدیم.» این جمله آخر خیلی به دلم چسبید. او گفت: الهی شکر که روسفید دراومدیم. نگفت من روسفید در آمدم یعنی هم تو که من را گذاشتی، هم من که بازی کردم و هم بچهها که من را پذیرفتهاند که بدون تمرین بازی کنم، رو سفید شدیم. بعد از آن دیگر به تیم نیامد.»
انتهای پیام/ 131