به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، «شوکت مشرف زاده» مادر شهید جاویدالاثر «علیرضا اختراعی» به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی با حضور در آیین اجتماع فاطمیون اظهار داشت: پسر شهیدم باعث افتخار من است و هنوز هم منتظرم که بیاید. او هر وقت از جبهه میآمد، صبح زود بعد از نماز صبح میرسید، حالا من سالها است که هر روز بعد از نماز صبح چشمم به در است شاید علیرضا بیاید.
وی ادامه داد: آخرین باری که میخواست به جبهه برود به علیرضا اصرار کردم که زن بگیرد و قرار خواستگاری را هم گذاشتم و علیرضا در جواب گفت: الان میروم و هنگامی که برگشتم برای من به خواستگاری بروید. اما رفت که برگردد و هنوز چشم به راهم تا پس از 30 سالبرگردد و برایش خواستگاری بروم.
وی خطاب به بانوان شرکت کننده در مراسم گفت: شما خواهران عزیز توجه داشته باشید که بچههای ما برای زنده نگه داشتن اسلام و قرآن رفتند و دعوت رهبرشان برای حفظ این نظام را لبیک گفتند.
مشرف زاده ادامه داد: شما فکر نکنید ما فرزندانمان را دوست نداشتیم، ما بسیار فرزندانمان را دوست داشتیم به خصوص که هم اکنون که کمی ناتوانتر شدم جای خالی پسرم را خیلی احساس میکنم. او برای من عزیز بود ولی حفظ اسلام عزیزتر به حساب میآمد.
مادر شهید افزود: شما فرزندان من هستید سعی کنید که خون شهدا پایمال نشود و حتی شما بانویی که حجاب درستی ندارید شما هم خوبید ولی سعی کنید خوبتر باشید که علیرضا همیشه خطاب به خواهرانش میگفت در مقابل دشمن چادر مشکی شما از خون ما در جبهه رنگینتر است و چادر شما مشت محکمی به دهان استکبار است.
مادر شهید اختراعی اظهار داشت: یکبار به او گفتم تو ۵ سال در جبهه بودی؛ دیگر بس است. گفت عمر دست خداست، ممکن است در شهر به دلائل دیگری بمیرم پس چه بهتر که مرگم ختم به شهادت شود.
وی به خاطره خبر شهادت فرزندش اشاره کرد و افزود: سحر ماه مبارک سال ۶۷ رادیو مارش جنگی پخش کرد و از منطقه فاو که محل استقرار نیروهای گردان علیرضا بود، خبرهایی اعلام کرد. من که میدانستم علیرضا در فاو است، با شنیدن این خبر، دست و دلم لرزید و پاهایم بیحس شدند. او که همیشه دو سه روز بعد از عملیات زنگ میزد، این بار خبری نداد و تماس نگرفت. خیلی ها به منزل ما میآمدند و میرفتند ولی کسی به صراحت نمیگفت علیرضا شهید شده، من هم صبوری میکردم و برای اینکه دشمن شاد نشویم، گریه نمیکردم. آنها که با انقلاب و نظام مخالف بودند، میگفتند به مادران شهدا قرصهایی میدهند تا گریه نکنند. برخی میگفتند بچههایشان را به خاطر پول به جبهه میفرستند.
این مادر شهید ادامه داد: هر وقت از او میپرسیدم در جبهه چکار میکند؟ برای اینکه من نگران نشوم، میگفت من در آشپزخانه خدمت میکنم. در صورتی که او فرمانده گردان رزمی ۴۱۳ لشکر ثارالله بود و نهایتا در منطقه فاو در تک بازپسگیری فاو، شهید و پیکر مطهرش مفقود شد.
گفتنی است، در پایان مراسم از شناسنامه سجلی کل زهرا معروف «چریک پیر» مادر شهید و مسئول گردان نانوای خانوک رونمایی شد و از مادر شهید علیرضا اختراعی در مراسم تجلیل به عمل آمد.
انتهای پیام/