گروه بینالملل دفاعپرس ـ رامین مجنون پیله رود؛ آمریکا در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی جزء کشورهای پرنفوذ در حکومت ایران نسبت به سایر کشورها به شمار میرفت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام بر آمده از مردمی جمهوری اسلامی ایران که با استعانت از اوامر الهی و دینی، با زعامت و رهبری حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با شعارهای «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» به ترتیب در مسائل سیاست داخلی و خارجی، توانست با کسب استقلال در داخل کشور، دست تمامی کشورهای اجنبی را از میهن اسلامی ایران از جمله آمریکای جنایتکار کوتاه کند.
آمریکا در زمان قبل از انقلاب سود سرشاری از کشور ایران به دست میآورد، با مشاهده این وضعیت که سود خود را از دست رفته میدید، از سلطنت نامشروع محمد رضا پهلوی حمایت کرد و در مواردی نیز جهت بقای سلطنت وی تلاش فراوانی انجام داد؛ لذا پس از پیروزی انقلاب اسلامی که شاهد قطع ید خود از ایران بود؛ از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی دست به شیطنتهایی زد و همواره در جهت از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران کوشید، این قضیه در تمام دوران حکومت آمریکا توسط کلیه رؤسای جمهور ایالات متحده همواره پیگیری شد.
در خلال ۴۰ سال گذشته در کنار تحمیل جنگ، کودتا و ترور همواره آرزوی آمریکا، نابودی موجودیتی بوده است که آن را «شرور»، «محور شرارت» و «عامل عدم ثبات و امنیت در منطقه» خوانده و با چشم بستن بر واقعیات و به صرف اینکه ایرانیها ۴۰ سال پیش تصمیم گرفتند راهی جز راه دیکته شده از سوی آمریکا را بپیمایند از هیچ کوششی در به اصطلاح سر به راه کردن حکومت ایران کوتاهی نکرده است.
حالا و پس از ۴۰ سال مردم ایران به گونهای نسبت به تهدیدات آمریکایی عادت کردهاند و به حدی جنگ نرم آمریکایی را با گوشت و پوست خود و به شکلی لحظهای تجربه کردهاند که اگر به فرض محال روزی چشم از خواب بگشایند و تهدید یا فشاری از ناحیه آمریکا مشاهده نکنند، احساس خواهند کرد در کشوری جز ایران زندگی میکنند. این یعنی آنکه ایرانیان در این ۴۰ سال تهدیدات آمریکایی را نهتنها به خوبی هضم کرده و به آن عادت کردهاند که آن را فرصتی قلمداد میکنند، برای مستقل زیستن و به همین خاطر هم هست که علیرغم افزایش مداوم تهدیدها نهتنها بر تحمل ملت ایران افزوده شده که بر حجم حضورشان در جبهههای حمایت از انقلاب روز به روز افزوده میشود و راهپیمایی ۲۲ بهمن نشانه و سمبل و شاهدی بر این مدعاست.
طی ۴۰ سال گذشته آمریکا شاه ایران را حمایت کرد و سقوطش را دید، در جنگ تحمیلی تمام قد از صدام حمایت کرد. شاهد شکست صدام بدون آنکه وجبی از خاک ایران کم شود، بود. تحریمهای ایران را در صنعت هستهای شدت داد؛ اما ایران در کلوپ هستهای کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان دید.
دونالد ترامپ نیز پس از رسیدن به قدرت در نوامبر ۲۰۱۶ (آبان ۱۳۹۵) از این قاعده مستثنی نبود، در جهت پیشبرد اهداف کنگره آمریکا از هیچ اقدام ضد ایرانی دریغ نکرد و دشمنی خود و آمریکا را نسبت به ملت ایران بیش از پیش نشان داد. با روی کار آمدن ترامپ، رئیس جمهور جنجالی آمریکا - واشنگتن سیاستهای خصمانه تری علیه جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ کرده است.
ترامپ پس از رسیدن به ریاست جمهوری در آمریکا موضعگیری در مورد توان دفاعی و موشکی ایران و تلاشهای پنهان و آشکار خود را در اعمال فشارهای سیاسی در مجامع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران همواره ادامه داده است.
دونالد ترامپ در این راستا تلاش فراوانی کرده است که جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا به زانو در بیاید و مانند پیشینیان خود تحریمهای ظالمانه و غیر قانونی را که نتیجه آن - اعمال فشار بر مردم است - به زعم خود برای نجات آنها به کشورمان تحمیل کند و حتی در بعضی موارد تحریمهایی را که در گذشته توسط روسای جمهور قبلی بر داشته شده بود، دوباره علیه کشورمان راه بیندازد.
در این مختصر به خباثتها و اقدامات خصمانه دونالد ترامپ رئیس جمهور - جنگ طلب و جمهوری خواه ایالات متحده آمریکا علیه ایران و مسائل مربوط به آن اشاره میکنیم:
خروج آمریکا از برجام
آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» نیز مانند دورههای قبلی، آشکارا رویکرد تضعیف و بر اندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را در پیش گرفته است. در این راستا؛ ترامپ با اعلام خروج آمریکا از برجام و احیای تحریمهای هستهای علیه ایران، وارد جنگ اقتصادی با هدف ایجاد فقر گسترده و بروز نا آرامیها در ایران شده است. خروج ایالات متحده از برجام از جمله اقدامات خصمانهای است که ترامپ پس از رسیدن به قدرت، در جهت تضعیف موقعیت منطقهای و جهانی ایران انجام داده است. دونالد ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی و همچنین پس از آن همواره برجام را یک توافق هستهای بسیار خطرناک و به ضرر جامعه جهانی معرفی میکرد و مدعی بود، برجام بدترین توافق در طول تاریخ آمریکاست و این توافق با توجه به اینکه برنامههای موشکی ایران و همچنین فعالیتهای منطقهای ایران را محدود نکرده است، دارای نقائص فراوانی است؛ لذا در تاریخ ۱۳۹۷/۲/۱۸ به بهانههای ذکر شده بطور یک طرفه از برجام خارج شد.
ترامپ با حربه تروریسم اقتصادی و تحریمهای یکجانبه غیر قانونی و فشار به جامعه جهانی به دنبال ایجاد جنگ روانی و القای انزوای ایران است. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، حکومت ایران را در تضاد با صلح جهانی معرفی کرده و اعلام نموده است، فشارها علیه ایران تا زمان حصول توافق مناسب برای امنیت دنیا و آمریکا ادامه خواهد داشت. اما تجربه ماههای اخیر و همراهی نکردن جهان با آمریکا نشان داد که این کشور هیچگاه به هدف خود دست نخواهد یافت.
بسیاری از ناظران سیاسی و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که تحریم نفت ایران در بلند مدت همراه با افزایش بهای نفت به تضعیف دلار در سطح بین المللی منجر شده و به شکست و عقب نشینی آمریکا میانجامد، روندی که بخشی از آن در صحبتهای برخی مقامات آمریکا دیده میشود.
تحریمهایی که آمریکا یک جانبه علیه ملت ایران اعمال میکند، از مدتها قبل شروع شده و جامعه جهانی با آنها همراهی نکرده تا جائیکه ترامپ مجبور شده است از برخی از آنها عقب نشینی کند. نمونه بارز آن معافیت ۸ کشور خریدار نفت ایران از لیست تحریم آمریکاست. «جان بولتون» مشاور رئیس جمهوری آمریکا نیز با لحنی که حاکی از ناکامی آمریکا در تحریم ایران است، به همراهی نکردن شرکای تجاری مهم تهران در تحریمهای یکجانبه کاخ سفید علیه ایران اعتراف کرده است.
تحولات آینده روابط چین و روسیه با آمریکا در همراهی تجاری با ایران تعیین کننده است. توجه داشته باشیم که قیمت نسبتا مطلوب نفت، برخورداری از تجربه تحریم و نبود اجماع در تحریم همه جانبه بویژه انزوای سیاسی آمریکا برگهای برنده ایران است. این قابلیتها بدون شک موفقیت ایالات متحده را در به زانو در آوردن اقتصاد ایران، ناکام میگذارد؛ اما قادر به نفی تاثیر گذاری آن نیست.
ایران با برنامه ریزی دقیق و شایسته، امکان استفاده از اختلافات قدرتهای بین المللی و منطقهای برایش وجود خواهد داشت.
در شش دهه گذشته، آمریکا قدرت بلا منازع منطقه بوده است. اما اجرای موفق برجام و سیاستهای یکجانبه گرایانه ترامپ، موجب شکاف در روابط آمریکا و اروپا و همگرایی بیشتر قدرتهای جهانی بلوک شرق و اروپا و نیز قدرتهای منطقهای همچون ایران و ترکیه و عراق شده است، به علاوه، برجام به معیاری برای سایر قدرتهای جهانی به ویژه اروپا، چین، روسیه و هند تبدیل شده تا معاهدات بین المللی را بدون حضور آمریکا به پیش ببرند. این موضوع در کنار عقب نشینی واضح آمریکا از سایر معاهدات بین المللی میتواند نظام بین المللی را از یک جهان تک قطبی به رهبری آمریکا به یک جهان چند قطبی سوق دهد که سایر قدرتهای جهانی و نیز قدرتهای منطقهای نقش اساسی در آن ایفاء خواهند کرد.
ترامپ در راستای رسیدن به اهداف خود در جهت تضعیف حکومت ایران، همواره با ادعای خود مبنی بر انجام آزمایشهای موشکی توسط ایران برخلاف قطعنامه ۲۲۳۱ با قابلیت حمل کلاهکهای هستهای در جهت تحریک کشورهای منطقه و جهان گام برداشته است. هر چند این گفته ترامپ بعضاً مخالفانی هم داشته است، ولی توانسته بعضی از کشورهای اروپایی و منطقه را با خود همراه سازد. از جمله کشورهای منطقهای میتوان اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نام برد. این در حالی است که تبیله مسرالی سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اذعان دارد، آزمایشهای موشکی ایران در راستای نقض توافق هستهای (برجام) نمیباشد. از طرفی ایران نیز تأکید خاصی مبنی بر عدم قابلیت و طراحی حمل کلاهکهای هستهای توسط موشکهای بالستیک ایران دارد و اذعان مینماید طبق فتوای رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای مبنی بر حرام دانستن استفاده از سلاح هستهای و همچنین پایبندی جمهوری اسلامی ایران به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، این کشور نیازی به سلاح هستهای ندارد.
ادامه دارد ...