«باغ خونی» مرثیه‌ای برای قیام خونین گوهرشاد

قیام گوهرشاد یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر علیه رژیم پهلوی بود که با همه اهمیت آن بازتابی در آثار هنری نداشته است. در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر، نمایشی با این مضمون به نام «باغ خونی» روی صحنه رفت که نگاهی به مظلومیت و حماسه زنان خراسانی دارد.
کد خبر: ۳۳۳۹۶۵
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۰ - 20February 2019

«باغ خونی» مرثیه‌ای برای قیام خونین گوهرشادگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ واقعه کشف حجاب و به دنبال آن قیام گوهرشاد از موضوعات مهمی در تاریخ رژیم منحوس پهلوی است که ماهیت آن رژیم را بیش از پیش آشکار می‌کند. «رضاخان» به بهانه تجددخواهی و مدرنیزه کردن ایران ممنوعیت حجاب را اعمال کرد و زنان بسیاری را به دلیل حفظ حجاب به شهادت رساند. شهر مشهد جزو اولین شهرهایی بود که به رهبری «شیخ محمدتقی بهلول» علیه این اقدام ضد دینی و ایرانی رژیم پهلوی قیام کرد.

پس از اینکه بهلول علیه کشف حجاب در شهر فردوس سخنرانی کرد و بعد از آن به مشهد رفت که توسط مامورین آستان قدس دستگیر و در یکی از صحن‌ها زندانی شد. اما مردم او را نجات داده و پای منبر او نشستند و در واقع علیه این اقدام رضاخانی در مسجد گوهرشاد تحصن کردند. این تحصن در تاریخ تیر ماه سال 1314 منجر به کشتار مردم در این مسجد و اطراف آن شد.

این واقعه با همه وجوه و ابعاد مهم آن که بر جنبش‌های بعد از خود حتی نهضت امام خمینی (ره) تاثیرگذار بود، در آثار هنری چندان بازتابی نداشت. با این همه برخی هنرمندان خوش قریحه به اتکای اعتقادی که دارند به این واقعه مهم پرداخته‌اند، هر چند که تعداد آن‌ها زیاد نیست اما همین تعداد نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

«باغ خونی» که در 2 بخش «مسابقه تئاتر ایران دو» و «چهل سالگی انقلاب» در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت از جمله آثار ارزشمندی است که با هدف پرداخت به واقعه قیام‌گوهر شاد در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه رفت.

«محمد نقابی» در مقام نویسنده اثر با ورود به این واقعه، داستانی عاشقانه را روایت کرده که بر خلاف عادت مالوف، نگاهش به زن نگاهی توام با احترام است و بر وجه حماسی حضور زنان در قیام گوهرشاد تاکید کرده است. تا جایی که مردان در این واقعه حضور کمرنگ‌تری دارند که البته چیزی غیر از این نمی‌تواند باشد. چرا که در همه قیام‌هایی که در تاریخ صدر اسلام شکل گرفته و ماهیتی شیعی داشته‌اند زنان نقشی موثرتر از مردان داشته‌اند.

«باغ خونی» داستان دختری به نام لیلاست که پدرش اردشیرخان از متمولین مشهور مشهد است که بعد از اینکه رضاخان دستور می‌دهد که همه زنان باید کلاه بر سر بگذارند او می‌خواهد از این آب گل آلود ماهی بگیرد و برای همین اقدام به وارد کردن کلاه از خارج از کشور می‌کند. غافل از اینکه دخترش لیلا از برداشتن حجاب امتناع کرده و با تحصن در مسجدگوهر شاد به صف زنان انقلابی می‌پیوندد.

یاور افراشته از ماوران نظمیه که دلبسته لیلا نیز هست مجبور می‌شود در شامگاه یکی از روزهای تیر ماه، مردان و زنان متحصن در مسجد را تیرباران کند. او به هر ترفندی متوسل می‌شود تا لیلا را از مسجد خارج کند که موفق نمی‌شود و برای آنکه از فرمان رضاشاه تمرد نکند دستور تیرباران کردن زنان و مردان را می‌دهد و لیلا نیز در این واقعه به شهادت می‌رسد.

با نگاهی کلی به داستان «باغ خونی» درمی‌یابیم که با نمایشی داستان‌محور روبه‌رو هستیم. اتفاقی که در کمتر نمایشی با آن روبه‌رو بوده‌ایم. نکته مثبت در این اثر آن است که نویسنده در نگارش داستان و «امیر بشیری» به هنگام کارگردانی همه سعی خود را کرده‌اند تا فقط یک داستان شبه تراژیک را به بهترین شکل ممکن روایت کنند. برای کارگردان در هنگام کارگردانی واقعه گوهرشاد در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته و رمز موفقیت اثر در همین نکته است.

چرا اگر نویسنده و کارگردان درگیر احساسات ملی و دینی خود می‌شدند، بعید بود که بتوانند چنین اثری را روی صحنه ببرند. همین سعی و کوشش برای روایت درست داستان نمایشنامه آنها را از خطر افتادن به ورطه شعار نجات داده است. برای همین در طول نمایشنامه هیچ جمله معترضانه‌ای علیه رضاخان و سیاست‌های تجددخواهانه‌اش نمی‌شنویم.

بیننده در طول نمایش و بدور از هر گونه اطوارهای آرتیستیک و گفتارهای مطول شعار زده فقط یک داستان با پی‌رنگی مشخص را دنبال می‌کند و از برآیند داستان به کُنه واقعه گوهرشاد پی‌می‌برد. اردشیرخان را می‌توان به نحوی رضاخان دانست که سعی دارد دروازه‌های مدرنیته را به روی شهر مشهد باز کند.

او مثل رضاخان روحیه ضد دینی دارد و مسجد و حرم و نماز و علما را از مظاهر ارتجاع می‌داند اما در عین حال پسر یکی از ندیمه‌های خانه‌اش را به جرم ابراز علاقه به لیلا ـ دخترش ـ میان تنور می‌اندازد چرا که قائل به اصالت خون و نصب است و در این قضیه مرتجعانه‌ترین رفتارها را از خود بروز می‌دهد.

اجرای «پرویز فلاح‌پور» در نقش «اردشیر خان» اجرایی روان است. فلاح‌پور افول شخصیتی به ظاهر شکست ناپذیر را به خوبی به نمایش گذاشته و مخاطب نیز او را باور می‌کند. شخصیت اردشیر خان مثل شخصیت‌های دیگری چون یاور افراشته چنان طراحی شده‌اند که نه تنها برای مخاطب باورپذیر است که مخاطب بخشی از خود را درون آن‌ها می‌بیند.

واقعه گوهرشاد چنان سیاسی است که بعید به نظر می‌رسد اثری گرم و پویا خلق کرد و «باغ خونی» نمونه‌ای است از اجرای درست یک اثر نمایشی پر مخاطب که موضوعی کاملا سیاسی دارد. نه فقط قیام گوهرشاد که واقعه‌های دیگری در تاریخ مبارزاتی انقلاب وجود دارد که با بی‌مهری از کنار آن گذشته‌ایم و همچنان باید منتظر حرکت هنرمندانی چون «امیر بشیری» و «محمد نقابی» باشیم تا آنها را روی صحنه نمایش ببینیم.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار