به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از فارس، «جعفر صفری» کارشناس مسائل پاکستان در یادداشتی به واکاوی جریانهای اخیر و دخیل در عملیات تروریستی سیستان و بلوچستان پرداخت.
در این یادداشت آمده است: عملیات تروریستی مزدوران خبیث آمریکا و متحدان منطقهای آن در تاریخ 27 بهمن 1397 که منجر به شهادت 27 تن از پاسداران حریم مرزهای کشورمان شد دارای ابعاد و زوایای پنهان و پیدایی است که بررسی آن میتواند تاثیر مثبتی در روشن کردن رویکرد جدید دشمنان منطقهای و اهمیت منطقه جنوب شرقی کشور داشته باشد.
در سال جاری تحرکات گروهک تروریستی جیش الظلم در استان سیستان و بلوچستان افزایش داشته که حکایت از سازماندهی و حمایت مجدد این نیروهای مخرب از خارج مرزهای کشورمان دارد. متاسفانه علیرغم هشدارهای مکرر دولت و مقامات نظامی جمهوری اسلامی ایران، دولت پاکستان اقدام عملی در جهت ضربه به سازمان و استقرار این عوامل تروریستی صورت نداده این در حالی است که بنا بر گفته مقامات نظامی ایران، دولت پاکستان از نقاط استقرار این شبه نظامیان اطلاع داشته و گفته میشود برخی از فرماندهان آنان نیز در برخی شهرهای بزرگ پاکستان از جمله کویته و کراچی سکونت دارند.
در ابتدای امر به دلایل و شواهدی که حاکی از همکاری دولت پاکستان با این عوامل تروریستی است خواهیم پرداخت و در نهایت به دلایل و انگیزههای آن کشور در حمایت از این گروهکها و راهکارهای مواجهه با آن خواهیم رسید.
سرویس اطلاعاتی ارتش پاکستان موسوم به آی اس آی (ISI) که یکی از قویترین سرویسهای اطلاعاتی جهان حاضر است به عنوان یک دستگاه اطلاعاتی نظامی در کنار دو رکن اطلاعاتی غیر نظامی دیگر موسوم به آیام (IM) و آی بی (IB) مهمترین نقش اطلاعاتی- امنیتی را در پاکستان بر عهده دارد.
این سازمان که مستقیما زیر نظر فرماندهی ارتش پاکستان فعالیت میکند دارای ساختاری نیمه مستقل نسبت به دولت است، و دولتها همواره خود را از مقابله با آی اس آی برحذر داشتهاند و باتوجه به ساختار سیاسی پاکستان و نظامیان این کشور، همواره سردمداران پاکستان از بیم مواجهه با کودتایی از درون ارتش، کجدار و مریز با آن کنار میآیند.
عمدهترین نقش آی اس آی در بحران افغانستان نمودار گشت و نقش این سرویس اطلاعاتی در حمایت و تجهیز و آموزش گروههای مختلف تروریستی به وضوح قابل رویت است. پاکستان همواره بدنبال آن بوده تا از گروهکهای تروریستی به عنوان اهرم فشاری برای امتیاز گیری در پای میز مذاکره استفاده کند، هرچند پاکستان سالها نقش خود را در مسائل افغانستان انکار میکرد، اما با آغاز مذاکرات پشت درهای بسته هیچ ابایی از بازی کردن با کارت تروریستها ندارد.
در کنفرانس بن این مسئله وضوح بیشتر یافت و در سالهای اخیر نیز علنی شده است.
یکی دیگر از امتیازگیریهای پاکستان بوسیله تروریست ها، در سالهای بعد از یازده سپتامبر بود. پس از حمله آمریکا به افغانستان و آغاز عملیاتهای این کشور برای به دام انداختن عوامل القاعده، ارتش و سرویسهای جاسوسی آمریکا از جمله سی آیای (CIA) به سراغ دولت پاکستان رفتند تا با کمک آنها بتوانند اسامه بن لادن و فرماندهان القاعده را در داخل پاکستان دستگیر کنند.
بنا بر اسناد فاش شده آمریکا میلیاردها دلار در ازای همکاری به دولت پاکستان پرداخت، اما نتیجه در خور توجهی برای آمریکا در بر نداشت. پاکستان با دریافت مبالغ هنگفت از دولت آمریکا تنها به دادن اطلاعات محلهای اقامت چند فرمانده القاعده که بعضا ارتباطشان با اعضا قطع شده بود اکتفا کرد. در همین زمینه دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا با توئیتی به این نکته و نقش مخرب پاکستان در حمایت از گروههای تروریستی و فریب آمریکاییها اشاره کرد.
ترامپ در توئیتی در اولین روز سال میلادی گذشته اعلام کرد: ایالات متحده به طرز احمقانهای در 15 سال اخیر 33 میلیارد دلار به پاکستان پرداخت کرده، اما در عوض آنها چیزی جز دروغ و فریب به ما تحویل ندادهاند و رهبران ما را احمق پنداشتهاند. آنها برای تروریستهایی که ما در افغانستان شکار میکردیم بهشت امنی (درپاکستان) ایجاد کردند. دیگر کافی است!
با توجه به شرحی که از اشراف اطلاعاتی این سیستم داده شد که نه تنها خاک پاکستان بلکه در فراتر از مرزهای پاکستان هم وجود دارد، تصور عدم اطلاع و یا عدم توانایی پاکستان در مهار این گروهکها ساده لوحانه است.
به همین ترتیب اگر از ورود و خروج این عناصر به داخل کشور از مرز پاکستان بگذریم، مسائل دیگری همچون نحوه و محل آموزش این تروریستها، تامین اسلحه و مواد منفجره و همچنین استقرار آنها اموری نیست که بدون کمک و یا حداقل اطلاع آن دولت صورت گرفته باشد.
بنا بر تحلیل ناظران، پاکستان مجددا قصد دارد با همان ابزارهای سنتی نسبت به نا امن کردن کشورهای همسایه اقدام کند، اما اینبار هدف افغانستان نیست، هدف ایران است!
به نظر میرسد پاکستان از دو سال پیش تصمیم به در پیش گرفتن این رویکرد در قبال ایران گرفته باشد، از ابتدای سال 2017 میلادی سرویس آی اس آی در عملیاتهای بی سابقهای اقدام به دستگیری گسترده افرادی که برای مبارزه با داعش به سوریه رفته و به کشورشان بازگشته بودند، کرد.
این افراد که در تیپی موسوم به زینبیون برای حفاظت از حرم شریف حضرت زینب (س) عازم کشور سوریه شدند پس از مدت کوتاهی از بازگشتشان توسط ارتش پاکستان دستگیر شدند. امروز میتوان دریافت پاکستان با نگرانی از دریافت واکنشهایی از درون نسبت به سیاستهای پیش رویش دست به این اقدامات زده است.
اما دلایل پاکستان برای این دست اقدامات مخرب به راستی چیست؟
در مجموع اقدامات پاکستان از دو محور قابل بررسی است، اولا شرایط جدید ایران و ثانیا منافع پاکستان در این مسئله.
یکی از نکات حائز اهمیت نفوذ قابل توجه عربستان در میان سیاسیون پاکستان است. عربستان سعودی از چند سال قبل هزینههای هنگفتی در پاکستان انجام داده و نقش و نفوذ سعودی در داخل پاکستان انکار ناپذیر است.
چهار روز بعد از حادثه تروریستی سیستان، محمد بن سلمان به اسلام آباد سفر کرد و به گرمی مورد استقبال عمران خان نخست وزیر جدید پاکستان قرار گرفته است.
بن سلمان پیش از این وعده داده بود جنگ را به داخل ایران خواهد کشید، احتمال همکاری پاکستان با توجه به پیشینه این دولت، احتمال بالایی است، مشابه این همکاری را میتوان در همکاری یکی از اقلیمهای همجوار برای پناه دادن به تروریستها یافت.
محور دیگر منافع پاکستان در این مسئله است. آمریکا بندر چابهار را از تحریمهای خود معاف کرده و این بندر در حکم یک رقیب جدی برای بندر گوادر پاکستان میباشد. از سویی رقیب سنتی پاکستان یعنی هند قرارداد مهمی برای استفاده از این بندر با ایران منعقد کرده و قطعا ناامن سازی این منطقه که منجر به ضربه اقتصادی به این منطقه خواهد شد به سود دولت پاکستان است و با توجه به پیشینهی نه چندان مثبت پاکستان این دست اقدامات برای نیل به اهداف بعید به نظر نمیرسد.
با توجه به مطالبی که گفته شد کاملا واضح و مشخص است که دولتها در پاکستان ناگزیر به کنار آمدن با ارتش و ISI هستند چرا اگر با ارتش و ISI هماهنگ نباشند در پیشبرد اهداف و سیاستهای خود با مانعی بزرگ به نام نظامیان روبرو خواهند بود.
ISI بر اساس همسو بودن و دریافت کمک از عربستان و امارات و سرویسهای اطلاعاتی متخاصم بدنبال انجام ماموریت مشخص و آسیب رساندن به امنیت ما و خدمت به اربابان مالی خود میباشد. بعلاوه، دولت فعلی مستقر در پاکستان علیرغم وعدههای انتخاباتی اش مبنی بر گسترش روابط با همسایگان از جمله ایران و هند، تاکنون در قبال عربستان رویکردی ملتمسانه برای گسترش روابط داشته است.
در اکتبر سال گذشته علیرغم محکومیتهای جامعه جهانی در خصوص پروندهی خاشقچی، عمران خان به عربستان سفر کرد.
با سابقهای که از سرویس اطلاعاتی پاکستان موجود است، روش وسبک و سیاق اطلاعاتی آن برگرفته از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل بوده که در واقع با بومیسازی هوشمندانهای به نقشآفرینی در سطوح بینالمللی میپردازد.
تجربه سالیان متمادی انحصار سازمان اطلاعاتی پاکستان در حمایت و هدایت بنیادگرایان و سپس پرورش و رشد طالبان که اکنون به پاشنه آشیل غرب تبدیل شدهاند، اجازه مانورهای مستقل اطلاعاتی و تعیین خط مشی مستقل را به ISI میدهد و این مجموعه امروز با استفاده از خطرات القاعده برای غرب، با نقشآفرینی دوگانه و شاید چندگانه و روشهای پیچیده اطلاعاتی، ضمن راضی نگه داشتن سازمانهای اطلاعاتی فرامنطقهای در چندین جبهه اطلاعاتی عملیاتی با در اختیار گرفتن ابتکار عمل مبارزه میکند؛ لذا دادن لقب "قویترین سازمان اطلاعاتی جهان در سال 2013" به این سازمان از سوی سازمان سیا، خالی از برخی واقعتیها نیست. البته باید متذکر شد که کشف محل اختفای اسامه بن لادن و ترور وی توسط امریکا، ظن قدیمی نسبت به حمایت سازمان اطلاعاتی پاکستان از تروریسم را به یقین تبدیل نمود و در پی آن اعتبار و صداقت این سازمان نسبت به دوستان غربی خود را به شدت زیرسوال برد.
هم اکنون نیز شاهد هستیم که، غرب با عنایت به نیاز پیوستهای که به مساعدت ISI برای سیطره بر منطقه دارد، سیاست «یک بام و دو هوا» را در قبال این "شریک دزد و رفیق قافله" در پیش گرفته است.
انتهای پیام/ 112