به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، خاطرات رزمندگان و ایثارگران جنگ ایران و عراق، برگ دیگری از تاریخ ایران را روایت میکند؛ برگی که سختیها، شکیباییها و رشادتهای رزمندگان ایرانی را به تصویر میکشد که خواندن آنها خالی از لطف نیست و این گزارش بخشی از خاطرات «عباسعلی اسماعیلی» فرمانده گردان مهندسی رزمی شاهرود در ارتباط با نقش نیروهای جهادی در عملیات خیبر است که با هم مرور میکنیم.
در عملیات خیبر حدود 130 نفر از جهادگران شاهرود مشارکت داشتند. با توجه به حساسیت منطقه عملیاتی و نوع عملیات و اینکه بخشی از خاک عراق توسط رزمندگان فتح شده بود و به لحاظ اینکه بتوانند ارتباطی با عقبهی خودمان داشته باشند نیاز به راه ارتباطی و مواصلاتی بود که با توجه به تصمیم قرارگاه خاتم، بخش عمده ی کار به عهده جهاد گذاشته شد و بدین ترتیب پل خیبر ساخته شد.
این پل یک طرفه بود و فقط مناسب ماشین های سبک بود، برای همین طراحی جاده خیبر انجام شد اما بعدها به جاده سید الشهدا (ع) معروف شد و تغیر نام داد.
قطعا برای چنین کار عظیمی باید طراحی و بررسی و شناسایی دقیقی انجام میشد که بهترین و کوتاهترین مسیر کدام است. ما باید در دل آبهای هورالهویزه جاده میساختیم، عمق آب در بعضی مناطق به پنج متر نیز میرسید، پیشنهاد شد با ریختن خاک در نیزارهای هور جاده شکل بگیرد.
چون زمان ما برای انجام این کار خیلی کم بود طراحی های لازم انجام شد و نقشه برداریها صورت گرفت و کوتاه ترین مسیر انتخاب شد. قرار شد کمپرسیها از نقطه ای که برای دپو طراحی شده بود خاک را به این نقطه حمل کنند و بلافاصله خاکریزی زده و جادهای برای تردد رزمندگان آماده شود. برای ایجاد این جاده، حدود 2 هزار کمپرسی در سه شیفت کار میکردند. از محل دپو در منطقه جفیر، خاک را توسط بولدوزر دپو میکردند و توسط کمپرسی به جاده انتقال میدادند. کار از نقطه صفر خشکی ما دراین طرف جزیره شروع شد و در طول جاده یک مسیر مستقیم پیش رفت. با توجه به فشار آب که در دوطرف بود باید در قسمتهایی لولهگذاری هم میشد تا آب در دو طرف جاده متعادل باشد.
در ابتدا انجام چنین کاری در آن شرایط سخت و غیرقابل باور، امکانپذیر به نظر نمیرسید، اما به لطف خدا و روحیه جهادی و پشت کار بچهها یک شاهکار عظیم توسط جهادگران انجام شد.
به لحاظ آتش سنگین دشمن، پس از چند روز کار و شناسایی منطقه توسط دشمن، کار سختتر شد. در روزهای اول، منطقه امن بود و کم کم توسط دشمن شناسایی شد چون طول مسیر زیاد بود و حجم کار بالا، فرصت نیز کم بود تصمیم گرفته شد از داخل جزیره هم شروع به کار شود. برای همین تعدادی از جهادگران با بالگرد به سمت دیگر جاده داخل جزیره منتقل شدند.
آنجا محددیت بیشتر وجود داشت چون خاک جزیره به صورت باتلاقی بود و زمانی هم که خشکی شد به حالت پودر در میآمد، اما با امکاناتی که از دشمن در آنجا به غنیمت گرفته بودیم از جمله لودر، بولدوزر و حتی آب پاش، کار از آنجا شروع شد.
طول اصلی جاده از جفیر به جزیره مجنون 14/200 کیلومتر بود که 12 کیلومتر از خشکی کار شد و 2/200 کیلومتر از داخل جزیره انجام شد. دشمن آتش زیادی در منطقه میریخت و از طلوع تا غروب آفتاب مدام بمباران میکرد. شرایط آن قدر سخت شد که ابلاغ شد در سکوهای اجتماعات، افراد به صورت دسته جمعی، جمع نشوند تا در صورت بمباران تلفات کمتری داشته باشیم.
دشمن وقتی فهمید هدف رزمندگان چیست و تا چه اندازه پشتکار مهندسی دارند اقدام به آب انداختن در منطقه کرد و با پمپاژ، آب را زیر سنگرها انداخت.
آسیب دیدگی امکانات و ماشین آلات خیلی زیاد بود و سبب اتلاف وقت میشد. پنجری لاستیک وسایل هم پیوسته اتفاق میافتاد و در طول روز 50 تا صد لاستیک عوض میشد.
گاهی از شدت بمباران ماشینها از جاده منحرف میشدند و توی باتلاق میافتادند و مجبور بودیم توسط ماشینهای دیگر آنها را بکسل کنیم و بیرون بکشیم.
دشمن زبون، برای اولین بار در خیبر از شیمیایی استفاده کرد و ما آمادگی و اطلاعات نداشتیم برای همین مصدوم و مجروح زیادی دادیم. فروردین 1363 در ادامه پدافند عملیات خیبر بود، دشمن بعثی همان ساعتهای اولیه سال تحویل بمباران شیمیایی کرد و بخش عمدهای از عزیزان جهاد، سپاه، ارتش و بسیج مصدوم شدند و تعدادی از عزیزان هم یه شهادت رسیدند. همه امکانات و ادوات جزیره و محیط جزیره آلوده شده بود و کار را برای ما سخت کرده بود و آبها هم آلوده شده بود.
انتهای پیام/