گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: مهدی رضایی مجد در اسفندماه سال 1342 در محله پاچنار یکی از محلههای قدیمی تهران به دنیا آمد. از همان دوران کودکی محافل درس و قرآن را با جدیت و اهتمام دنبال میکرد و حضور فعالی در هیئتهای مذهبی داشت. دوران نوجوانی شهید توام با درس و ورزش همراه بود که در ورزش پلههای ترقی را به سرعت میپیمود. مهدی رضایی مجد فرزند چهارم خانوادهای ورزشی است که با کشتی ورزش خود را آغاز کرد و حتی قهرمان هم شد و با توصیه برادر بزرگترش به سمت فوتبال رفت.
فعالیتهای قبل از انقلاب
مهدی در توزیع اعلامیه حضرت امام (ره) و شرکت در تظاهرات در دوران انقلاب بسیار فعال بود؛ و در پیروزی انقلاب نقش موثری داشت. او در کنار فعالیت های انقلابی به فوتبال بازی کردن هم توجه ویژهای داشت. مهدی رضایی مجد فوتبال را در تیمهای آذر، اکباتان و تهران جوان بازی کرد، سپس به تیم پرسپولیس پیوست و با این باشگاه قرارداد امضا کرد و 4 ماه در تمرینات پرسپولیس حضور داشت. با حضور در تیم پرسپولیس می توانست به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شود، اما مهدی رضایی مجد برای دفاع از کشور و اسلام حضور در جبهه را به بازی در پرسپولیس ترجیح داد.
مهدی رضایی مجد همدوره فوتبالیستهای مطرحی مانند امیر قلعه نویی، صمد مرفاوی، قنبرپور و رضا رجبی و بسیاری از چهرههای معروف دیگر فوتبال بود. مهدی 15 گل برای تیم ملی جوانان زد و کاپیتان تیم ملی جوانان بود. یکی از گلهای به یاد ماندنی او در بازی ایران و کره جنوبی زده شد در مسابقات جام قهرمانی در بنگلادش که فدراسیون تیم ملی جوانان را به جای تیم ملی بزرگسالان به مسابقات اعزام کرده بود.
مهدی ورزش را هم با خود به جبهه برد
مهدی سرآمد اخلاق بود و همواره تلاش میکرد بین سه ضلع ورزش، جنگ و مذهب ارتباطی نزدیک برقرار کند. او همواره ویژگیهای خوب جبهه و جنگ را به محیط های ورزشی میآورد و ورزش را هم به جبهه میبرد. دوستان ورزشی و جبههای را هم در هیاتهای مذهبی شرکت میداد و حضوری فعال در هیاتهای مذهبی داشت. مهدی همواره در جبهه نیز مسابقات ورزشی برگزار میکرد و در تصاویری که از جبهههای مشاهده میکنید رزمندگان را با لباسهای ورزشی و در حال ورزش هم میبینید. مهدی رضایی مجد عناوین قهرمانی فوتبال را رها کرد و مدال سرخ حسینی را انتخاب کرد تا از اسلام و کشور دفاع کند.
شهید مهدی رضایی مجد را میتوان یکی از ویژهترین چهرههای فوتبالی این سرزمین قلمداد کرد. کاپیتان تیم فوتبال جوانان ایران که به پیراهن پرسپولیس رسید و میتوانست مانند همدورهایهایش به یک اسطوره در فوتبال کشورمان تبدیل شود، هدف والاتری را برگزید و برای دفاع از خاک میهن راهی جبهههای جنگ شد.
آقای گل 2 دوره باشگاههای تهران
«رضا رضایی مجد» برادر شهید میگوید: مهدی کاپیتان وقت تیم فوتبال جوانان جمهوری اسلامی ایران در سال 1361 و 1362 بود. او همچنین در تیمهای باشگاهی تهران از جمله اکباتان تهران، تهران جوان و در پایان پرسپولیس تهران بازی کرد. شهید رضایی مجد 15 گل ملی دارد که یک گل او مقابل تیم ملی بزرگسالان کره جنوبی در جام پادشاهی بنگلادش به ثمر رسیده است. این بازی با نتیجه 3 بر یک به سود کره جنوبی تمام شد و تکگل تیم جوانان ایران را شهید رضایی مجد وارد دروازه حریف کرد. شهید رضایی مجد 2 دوره آقای گل جوانان باشگاهی تهران شد. او فوتبال را از نوجوانی در تیم آذر که یک تیم محلی در انتهای خیابان حافظ بود و از زمین خاکیهای پایتخت شروع کرد. رشد خوبی داشت و همیشه یک رده بالاتر از سن خودش بازی میکرد. وقتی 4 ماه در اردوی آمادهسازی پرسپولیس شرکت داشت، خود آقای علی پروین سرمربی تیم بود. همدورهایهای شهید رضایی مجد الان خودشان صاحب تیمها و پستهای ورزشی هستند. میتوان از آقای قلعهنویی نام برد که خیلی با هم صمیمی بودند و در تیم جوانان با هم حضور داشتند. آقای پنجعلی هم در جبهه همرزمش بود.
مردمداری و اخلاق حرف اول او بود
زمانی که او از طرف آقای پروین در سال 1365 به پرسپولیس دعوت شد، تمرین کرد و مورد پسند قرار گرفت، آقای ناصر محمدخانی در قطر بازی میکرد. نقل قولی که تعریف میکنم از خود شهید است؛ آقای پروین به او گفته بود «برو خداخدا کن که ناصر محمدخانی برنگردد وگرنه تو باید بروی روی نیمکت بنشینی.» شهید رضایی مجد هم گفته بود «اگر برگردد، خیلی هم خوب است، چون میتوانیم رقبای خوبی برای همدیگر باشیم.» او روحیه خوبی داشت و سه ضلع را در زندگی خود دنبال میکرد؛ ورزش، جنگ و مذهب. یعنی ورزشیها را وارد امور جنگ میکرد، جنگ را به ورزش میبرد و مذهبیها را وارد ورزش میکرد. در مسجد و محل تیم فوتبال درست کرده و از طرفی در تیمهای فوتبال، هیئت ایجاد میکرد. دوستان ورزشی را به جبهه میبرد که آقای پنجعلی و آقای قنبرپور از همدورههای او بودند. در واقع این سه ضلع را با همدیگر جلو میبرد. مردمداری و اخلاق هم حرف اول او بود. مضاف بر اینکه خودش به شهدا علاقه خاصی داشت. یعنی همزمان که در تیم تهران جوان و اکباتان عضویت داشت، میرفت در تیمی به نام شهدای گمنام در دسته 4 تهران بازی میکرد. این کار از نظر قانونی مشکلی نداشت و به همین دلیل میرفت برای آنها هم بازی میکرد و حتی این تیم را به دسته 2 رساند. آخرین فوتبال خود را هم در تهران برای همین تیم بازی کرد.
بازی برخی فوتبالیست ها باعث می شود که بیشتر یاد مهدی بیفتیم!
برادر شهید در ادامه می گوید: مهدی 10 اسفند سال 1365 در عملیات تکمیلی کربلای 5 در شلمچه شهید شد. به یاد دارم زمانی که میخواست اعزام شود، اوایل بهمن سال 1365 بود و آخرین بازی را میخواست در همین تهران انجام دهد. به من گفت: «من را برسان.» بعد هم باید برای اعزام به راهآهن میرفتیم تا با لشکر حضرت رسول (ص) به جبهه برود. برادرم اصرار داشت «بگذار آخرین فوتبالم را در تهران بازی کنم.» من به شوخی به او گفتم «پایت در میرود و دیگر نمیتوانی بروی!» گفت: «نه، چون دیگر برنمیگردم، بنابراین باید بازی کنم.» ظاهرا به او الهام شده بود که شهید میشود. بازی خود را انجام داد و اتفاقا برای تیمش 3، 4 گل هم زد. فکر میکنم تیمش در مرحله نیمهنهایی بازی داشت. مربی این تیم آقای مهرعلی بود که الان در بحث ورزش کارگری نقش دارد. مهدی را به راهآهن رساندم که فاصله زیادی تا محل بازی نداشت. خداحافظی کرد و رفت، ولی طریقه رفتنش میتواند امروز برای جوانان ما یک الگو باشد.
برادر شهید در ادامه عنوان می کند: گاهی اوقات که فوتبال نگاه میکنیم و میبینیم که بازیکن میلیاردیمان کمکاری میکند، مثلا در پست هافبک نفوذی که شهید مهدی بازی میکرد، در دلمان میگوییم که «اگر شهید ما الان بود، این توپ را گل میکرد یا برمیگشت عقب و غیرت به خرج میداد.» البته از نظر کلی هیچگاه نمیگوییم کاش بود، چون خود ما با این مقام و مرتبه شهید رضایی مجد در جامعه شناخته میشویم. طبیعتا نمیخواهیم از این موقعیت سوءاستفاده کنیم، ولی ارزشهایش را حفظ میکنیم.
بخشی از وصیت نامه شهید رضایی مجد
اجازه از حضور حضرت بقیه الله اعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا و با سلام خدمت امام خمینی که جان بی ارزش این بنده بیچاره فدای او باد، چند کلامی با این دستان لرزان مینویسم؛ ای خدای من تو را به حسینت، تو را به زینب، تو را به زهرایت، تو را به علیات، مرا از درب خانه ات ناامید مگردان، مرا جلوی پدران و مادران شهدا رو سیاه نکن. خانوادههای شهدا بدانند که ما رهرو راه فرزندان شهیدشان هستیم. هر چند ما گناهکار هستیم، اما به درگاهت آمدهایم و عجز و ناله سر میدهیم. مهدی سپس ضمن حلالیت از پدر و مادرش توصیه میکند که بعد از شهادتش پیام رسان خون تمامی شهدا باشند و برای وی گریه نکنند بلکه برای حضرت زهرا (س) که مادر تمامی شهداست و همچنین برای فرزند شهیدش حسن بن علی (ع) ناله کنند.
شهید «مهدی رضایی مجد» در 10 اسفند سال 65 در عملیات تکمیلی کربلای 5 در منطقه عمومی شلمچه به فیض شهادت نائل شد. مهدی دهم اسفند به دنیا آمد و دهم اسفندماه هم به سوی معبود خود شتافت.
گفتنی است؛ سال گذشته یک فیلم سینمایی با عنوان «175غواص» به کارگردانی سعید چاری و با بازی علی انصاریان ساخته شد که به زندگی «مهدی رضایی مجد» کاپیتان شهید تیم ملی فوتبال جوانان ایران میپردازد.
انتهای پیام/