به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از انتخاب، محمد السعید إدریس در الاهرام چاپ قاهره نوشت: جنگی که در سوریه به راه افتاد و در پی آن بود تا با سوء استفاده از انتفاضه ملی که در برخی مناطق این کشور به راه افتاده بود، اهداف ابرقدرتها را محقق کند، یک فرصت تاریخی در اختیار رژیم صهیونیستی گذاشت تا با کمک آن، رویای خود را عملی کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: هدف اصلی اسرائیل از این جنگ، سرنگونی نظام سوریه بود که در صورت وقوع میتوانست اسرائیل را تا ابد از خطر ایران راحت کند. اما با ورود روسیه به این جنگ و شکستهای پی در پی گروههای معارض در مقابل نیروهای نظام اسد، رویای اسرائیل کم رنگتر شد و آنها با تغییر خواسته خود، خواهان خروج ایران از سوریه شدند تا به این وسیله به زعم خود با 2نقشه ایران مقابله کنند؛ که یکی از آنها، حضور نظامی ایران با مشارکت حزب الله و دیگر شبه نظامیان وابسته به آن در مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی در جولان سوریه بود و هدف دوم، ایجاد یک راه زمینی بین تهران و بیروت که از خاک عراق و سوریه میگذرد، تا ایران به یک قدرت تهدید بزرگ برای اسرائیل در دریای مدیترانه تبدیل شود.
اسرائیل برای اینکه مانع از تحقق این 2 هدف ایران شده و در نهایت بتواند نیروهای ایرانی را از سوریه خارج کند، بر سه سیاست اتکا کرد:
1-تکیه بر حضور نظامی آمریکا در سوریه و قانع کردن دولت آمریکا در مورد خطرناک بودن حضور نظامی ایران در سوریه، برای امنیت و موجودیت اسرائیل.
2-حساب کردن روی حمایت روسیه از خواستههای اسرائیل در خصوص اخراج ایران از سوریه، با استفاده از معاملهای با مسکو و اعتراف اسرائیل به طرح روسیه در سوریه.
3-انجام حملات تاکتیکی اسرائیل به پایگاههای ایرانی در سوریه، برای اینکه گزینه بقای حضور نظامی ایران در سوریه محال شود و این مهم از طریق تفاهمهای لوجستیکی با روسیه، برای تضمین عدم برخورد بین جنگندههای اسرائیل و روسیه از آسمان سوریه ممکن میشود.
از این رو، تصمیم ترامپ مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، اسرائیل را غافلگیر کرد. به ناگاه نخست وزیر اسرائیل خود را در میدان سوریه تنها یافت؛ چرا که یقین دارد بدون حمایت آمریکا هرگز قادر به آغاز جنگی علیه ایران نیست و در صورت ورود به نبرد با ایران، پاسخ این کشور بسیار سخت خواهد بود، تا حدی که میتواند موجودیت رژیم صهیونیستی را نیز تهدید کند.
در این شرایط، نتانیاهو روسیه را تنها راه نجات خود دید و به همین دلیل با اصرار به مسکو سفر کرد. نخست وزیر اسرائیل در سفری که آن را سرنوشت ساز خوانده بود به روسیه رفت، اما به نتیجه مطلوب نرسید؛ چرا که پاسخ پوتین به خواستههای او مبنی بر دور کردن ایران از سوریه، «فریبکارانه» و «فرضی» بود؛ در واقع رئیس جمهور روسیه در جواب این خواسته نتانیاهو، نه بله گفت و نه خیر. وی پیشنهاد داد تا یک گروه اقدام برای خارج کردن تمام نیروهای نظامی از سوریه تشکیل شود. به این ترتیب، پوتین با تعمیم دادن موضوع به تمام نیروهای خارجی حاضر در سوریه، از تمرکز بر نیروهای ایرانی سر باز زد یا بهتر بگوییم خروج نیروهای ایرانی را منوط به خروج تمام قوای خارجی کرد.
از مجموع صحبتهای پوتین در این دیدار، میتوان اینطور برداشت کرد که ایران با تصمیم نظام سوریه در این کشور باقی خواهد ماند و در این شرایط، اسرائیل برای تعامل با ایران یک گزینه محال پیش روی خود دارد؛ یعنی جنگ فراگیر..، اما آیا میتواند؟! چالش مهمی که این روزها تمام اسرائیل و نه تنها دولت نتانیاهو، با آن مواجه است و در حالی که تصور میکرد جنگ و بحران در سوریه میتواند فرصتی تاریخی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده و آرزوی آن را محقق کند، حال، نتیجه جنگ تبدیل به یک «خطرتاریخی» بزرگ برای اسرائیل شده است.
انتهای پیام/ 112