به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح به مناسبت سالروز شهادت «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در خاطره ای از آخرین دیدارش با شهید همت بیان کرد: یادش بخیر در نخستین روزهای ورودم به سپاه با همت آشنا شده بودم و خاطراتی داشتم ولی آخرین خاطره ام به یک هفته قبل از شهادت او برمی گردد.
داخل سنگر قرارگاه نصرت شلوغ بود، همه رفته بودند و فقط من، شهید آقا مهدی باکری و شهیدحاج همت مانده بودم، از فاصله چند متری هر دو شیر جبهه ها را نظاره می کردم که چطور در اوج عملیات خیبر با هم بحث می کردند. یادم نیست دقیقا با هم چه می گفتند اما حالتشان نجوا گونه بود. شرایط سختی بود، محور طلائیه قفل شده بود و هر چقدر بچه ها تلاش می کردند پیشرفت قابل توجهی حاصل نمی شد.
لشکر ۲۷ ماموریت گرفته بود که به جزیره مجنون برود. چهره حاج ابراهیم خیلی گرفته بود چرا که دوستان زیادی از او در طلائیه به شهادت رسیده بودند.
از طرفی احساس می کردم دیگر انگار مثل یک عقاب پرریخته شده است. آن روح حماسی و نا آرام و طوفانی انگار دیگر آرام شده و به ساحل رسیده و شرایط جدید را پذیرفته است. خوب که به چهره اش دقت کردم از نورانیت و آرامش چهره اش مطمئن شدم که شهید خواهد شد، این بود که تردید نکردم و برای برداشتن توشه ای بدون مقدمه وسط صحبت او و آقا مهدی باکری رفتم و بدون مقدمه گفتم: «برادر همت شهید نشی؟!»
با حالتی از سر تواضع و باحسرت گفت: «ای!... ما کجا و شهادت کجا؟»
بلافاصله با اطمینان گفتم: «نه شما شهید میشی! بگذار پیشانی ات را ببوسم» بعد پیشانی اش را بوسیدم و این درحالی بود که آقا مهدی شاهد این صحنه بود. بعد از چند روز ترکش دشمن پیشانیاش را بوسه زد و بسوی خدا پر کشید.
انتهای پیام/ 141