گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: رزمندگان در اوج مظلومیت، با لبان تشنه و بدنهای خسته ایستادند تا ثابت کنند با دستان خالی و نفرات کم هم میتوان جلوی پیشروی دشمن دندان مسلح را گرفت و تا پای جان جنگید، تا فردا روزی، بهانه به دست تاریخ و تاریخ نویسان داده نشود.
یادمان شهدای کانال کمیل و حنظه گویای همه چیز هست، تابلویی که بر روی آن نوشته شده «امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم، آب را جیرهبندی کردهایم، عطش همه را هلاکت کرده است، همه را جز شهدایی که حالا کنار هم در انتهای کانال کمیل خوابیدهاند.»
وجب به وجب کانال کمیل با زائران حرف میزند. راوی در گوشهای از کانال ایستاده و روایتگری میکند و میگوید این کانال جایی است که بچهها محاصره و با لبانی خشک شهید شدند. رو به کانال حنظه میکند پرچمهای قرمز رنگی را نشان میدهد کمی بغض میکند میگوید اینها نشان دهنده تفحص شهدا است و هر پرچم نشان دهنده یک شهید است.
راوی ادامه میدهد نوجوانان گردان کمیل و حنظله در محاصره دشمن قرار گرفته بودند. مهمات به آخر رسیده و عطش در اوج خودش بود. بعثیها هر لحظه حلقه محاصره را تنگ تر میکردند، آنقدر که صدایشان به گوش رزمندهها میرسید. بیسیمچی از توپخانه درخواست پشتیبانی کرد اما فاصله بعثیها و رزمندهها آنقدر کم بود که کاری از دست توپخانه بر نمیآمد (ممکن بود بچههای خودی هدف آتش توپخانه قرار بگیرند) حالا هرکس زیر لب زمزمهای دارد. بعضیها هم قلم برداشتهاند و حرف دلشان را مینویسند. صدای قهقهه بعثیها که میدانستند دست بچه ها خالی است بلندتر میشد ... اشک از چشمان راوی و زائران آرام آرام سرازیر میشود.
راوی میگوید: چند روز بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی و شهادت اعضای گردان کمیل رژیم بعث عراق داخل کانال را پر میکند و شهدا در آن کانال مدفون میشوند.
گوشه به گوشه کانال کمیل را که نگاه میکنی جوانانی هستند که با خدای خود خلوت کردهاند و هر کدام خواستهای از شهدا دارند.
شهدای کانال کمیل و حنظله با مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن درسی به ما دادند که اگر کمی توجه کنیم امروز میتوان به خوبی از آن استفاده کرد؛ آنها نشان دادند که در محاصره هم میتوان کارهای بزرگ انجام داد تا در تاریخ ماند و تسلیم نشد.
انتهای پیام/ 241