به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات تکمیلی عملیات کربلای ۵ نشان داد که رزمندگان اسلام مانند همه نبردهای گذشته خود، قادر به شکستن سختترین خطوط پدافندی دشمن هستند و با وجود اتکا به نیروهای پیاده، بر قوای زرهی و بر آتش انبوه دشمن تسلط دارند و زمینهای مسلح را به تسخیر درمیآوردند، لیکن بهدلیل اینکه در بررسی یک نبرد، همه ابعاد مورد توجه قرار میگیرد و از آن جهت که همواره عملیاتی در دستور قرار میگرفت که حفظ ابتکار در آن مفروض باشد، ادامه عملیات در منطقه شرق بصره با تاکتیکهای بهکاررفته و راهکارهای شناختهشده، توصیه نمیشد، بنابراین پس از عملیات تکمیلی، فرمانده سپاه، جبهه شمال غرب را برگزید تا عملیات کربلای ۱۰ را برای آن منطقه طراحی کند. با این هدف که با تغییر جبهه، زمان لازم به دست آید و به مرور راهکارهای جدیدی در جنوب شناسایی شود.
در عین حال عملیات کربلای ۸ نیز به فرماندهی فرمانده نیروی زمینی سپاه در ساعت ۲:۱۵ بامداد ۱۳۶۶/۱/۱۸ با رمز مبارک «یا صاحبالزمان (عج)» آغاز و در ۲ محور شمالی (آبگرفتگی شمال بوبیان) که محور اصلی عملیات بود، توسط قرارگاه قدس و محور جنوبی (حدفاصل کانال پرورش ماهی تا جاده شلمچه) که محور پشتیبانی و فریب بود، توسط قرارگاه کربلا انجام شد تا خطوط پدافندی بهبود یابد و به سمت کانال زوجی پیشروی شود.
در محور شمالی، برخلاف تصور قبلی مبنی بر عدم هوشیاری دشمن، مقاومت نیروهای عراقی در همان آغاز درگیری و سپس اجرای پاتک و قرار دادن مقدار زیادی مین در محور مواصلاتی، حاکی از آمادگی قبلی آنها بود. بر همین اساس، نیروهای خودی که تا ساعت حدود ۸ صبح کماکان در منطقه حضور داشته و درگیر بودند، به دلیل حجم سنگین آتش دشمن عملاً نتوانستند منطقه را تأمین و تثبیت کنند.
در محور جنوبی نیز که رزمندگان موفق شده بودند پیشروی کنند، دشمن ضمن اجرای آتش تهیه سنگین، پاتک خود را از ساعت ۱۰:۳۰ آغاز کرد و توانست تعدادی از نیروهای طرف مقابل را عقب راند. با تصرف ناقص اهداف از پیش تعیینشده، مقرر شد مرحله دوم عملیات در شب بعد انجام شود. با آغاز این مرحله از عملیات نیز نیروهای خودی به هدف موردنظر دست یافتند و با شروع پاتکهای شدید دشمن، مجبور شدند عقبنشینی کنند. به این ترتیب، در این مرحله هم مسئله جناح چپ عملیات حل نشد.
با توجه به فشاری که از سمت چپ روی نیروهای ایران وجود داشت، مقرر شد در شب سوم تلاش دیگری برای حل مسئله جناح چپ انجام شود. بر همین اساس، با وارد عمل شدن رزمندگان، اگرچه جناح راست از وضعیت مناسبی برخوردار شد، لیکن جناح چپ با وجود موفقیتهای به دست آمده کاملاً بهبود نیافت.
در چهارمین شب عملیات، نیروهای خودی با ایجاد خاکریزهای دوجداره در نقاط مورد نظر و قرار دادن مینهای ضدنفر در جلوی منطقه متصرفه، به تثبیت و استحکام آن پرداختند. با فرا رسیدن روز چهارم (۱۳۶۶/۱/۲۱)، دشمن در چند نوبت پاتک کرد و تا حدودی نیروها را عقب زد، اما با هجوم مجدد رزمندگان، قوای دشمن عقب رانده شد.
در حالی که تصور میشد عراقیها از پازپسگیری منطقه تصرفشده ناامید شدهاند، پاتک اصلی آنها از نخستین لحظات بامداد ۱۳۶۶/۱/۲۲ با بهکارگیری لشکرهای ۱، ۲ و ۳ سپاه گارد ریاست جمهوری آغاز شد. دشمن به منظور بازپسگیری مواضع از دست داده، حداکثر توان شیمیایی و آتش توپخانه را با حرکت دادن یگانهای زرهی و پیادهاش به کار گرفت و سرانجام موفق شد قبل از ظهر این روز مواضع تصرفشده در عملیات کربلای ۸ را بازپس گیرد.
عملیات کربلای ۸
با شکست عراق در شلمچه، شرایط جدیدی در جنگ عراق و ایران ظهور کرد. زیرا، ارتش عراق در حالی شکست را پذیرفت که بر پایه تجربیات قبلی و شناخت از تاکتیکها و روشهای رزمندگان اسلام، پر مانعترین خطوط دفاعی را در شرق بصره به وجود آورده بود. به این دلیل میتوان گفت، تبلور و ظهور توانایی عراق در مسلح کردن زمین، در زمین شلمچه عینیت یافته بود. لذا، شکست عراق در شرق بصره بیش از آنکه یک شکست به شمار آید، قابلیت نظامی این کشور را در پرده ابهام قرار دارد.
روزنامه آبزرور چاپ پاریس به نقل از کارشناسان غربی نوشت: «برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شدهاند.»
بهعلاوه ارتش عراق پس از عملیات خیبر در یک روند صعودی، پذیرای شکست شد و سرانجام، در عملیات والفجر ۸ در عین ناباوری، فاو را از دست داد. اما شکست نظامی در شلمچه با هیچیک از شکستهای عراق قابلمقایسه نیست؛ زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساسترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد. به همین دلیل، پس از عملیات کربلای ۵، آمریکا منافع حیاتی خود را در خلیجفارس با خطر جدی مواجه دید و از طریق شورای امنیت سازمانملل و هماهنگی با شوروی درصدد برآمد که به جنگ ایران و عراق پایان دهد. تصویب قطعنامه ۵۹۸ محصول چنین شرایطی بود. از اینرو، در سال ۱۳۶۶ شاهد ورود رسمی نظام بینالملل در جنگ هستیم.
همزمان با عملیاتهای کربلای ۴ و کربلای ۵ نیروی زمینی ارتش دو عملیات محدود و نیروهای قرارگاه رمضان یک عملیات ایذایی در شمال عراق انجام دادند. هدف عمده از انجام این عملیاتها کاهش فشار از منطقه شلمچه و معطوف کردن توجه و توان دشمن به منطقه شمال بود. البته، پیشبینی میشد که اهمیت منطقه شلمچه و در خطر قرارگرفتن شهر بصره مانع از آن خواهد شد که دشمن توان قابلملاحظهای را از منطقه جنوب برای کمک به منطقه شمال آزاد کند، اما کاهش فشار به هر میزان، مغتنم بود. ضمن آنکه ارتش جمهوری اسلامی ایران هم نیازمند ایفای نقشی در حد توان بود.
از سوی دیگر، رادیو امریکا در گزارشی در مورد این عملیات گفت: «این اولین حمله نظامی عمده ایران در بیش از یک ماه گذشته بود و به گفته تحلیلگران نظامی، منطقه عملیاتی آن که در نخلستانهای شرق بصره است. حساسترین بخش جبهه جنگ محسوب میشود. هیچیک از طرفین جنگ به خبرنگاران اجازه دسترسی منظم به جبهههای جنگ را نمیدهند. اگرچه در ماه گذشته آرامش نسبی در نبردهای زمینی برقرار بوده است، ولی عراق اخیراً، حملات هوایی را به تأسیسات نفتی و دیگر هدفهای اقتصادی در داخل ایران شدت بخشیده است. ایران اعلام کرده که حمله امروز آن کشور به عراق به تلافی حملات هوایی اخیر عراق به مناطق اقتصادی ایران انجام گرفته است.»
انتهای پیام/ ۱۴۱