خاطرات روزانه پاسدار شهید مهدی محمدباقری (۱۹)/ سختی دل کندن یک شهید از مادرش

پاسدار شهید «مهدی محمدباقری» در خاطرات خود شرح حالی از اعزام به جبهه بازی دراز را بیان کرده است.
کد خبر: ۳۴۰۶۱۴
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۰ - 11April 2019

به گزارش خبرنگار ساجد، پاسدار شهید «مهدی محمدباقری» در تاریخ یکم تیر ۱۳۳۷ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی منطقه فکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

خاطرات روزانه پاسدار شهید مهدی محمدباقری (۱۹)/ اعزام به جبهه بازی دراز

تصویر دفترچه خاطرات پاسدار شهید «مهدی محمدباقری»

خاطرات روزانه پاسدار شهید مهدی محمدباقری (۱۹)/ اعزام به جبهه بازی دراز

ادامه متن دفترچه خاطرات را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«چهارشنبه ۱۳۶۰/۲/۲
امروز شنیدم که به بازی دراز حمله شد با شنیدن این خبر تصمیم گرفتم که هر چه سریعتر خودم را به جبهه برسانم. ساعت ۸ شب اول به منزل عیال علی عرب (شهید) رفتم تا ساعت ۸/۵ نشستم و بعد به منزل تقی و عباس و محمود نیکو کلام و بعد منزل خودمان آمدم که دیدم مجتبی و عباس و محمود و محسن نشستند و مجتبی دو حلقه عکس گرفت آخر شب بهروز (همسایه روبرویی) آمد منزل تا ساعت ۲/۵ بیدار بودیم و آخر شب خداحافظی کردیم و خوابیدیم.

پنج شنبه ۱۳۶۰/۲/۳

صبح ساعت ۸ برای جبهه از زیر قرآن را مادرم رد کرد که خیلی صحنه دردناکی بود، ولی چه کنم که مجبور بودم آمدیم پادگان دیدم گردان ۷ می‌خواهد حرکت کند صبر کردم ساعت ۱۱ از پادگان خارج شدیم و ما آمدیم پادگان امام حسن (ع) تا عصر آن جا گفتند می‌خواهند ما را با هواپیما پرند رفتیم پایگاه ۱ شکاری و، چون هوا خراب بود هواپیما پرواز نداشت با کلی ناراحتی دوباره به پادگان برگشتیم و برادران اعتراض کردند همان موقع نماز و شام در پادگان، ولی عصر (عج) بجا آوردیم و حرکت کردیم شب را در راه توی ماشین گذراندیم.»

ادامه دارد...

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار