به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در این روزها که سیل ردی از خرابی و ویرانی در برخی از شهرها به جای گذشته است حتی اگر در میانه روستاها و شهرهای سیلاب زده هم نباشید به راحتی می توانید روایت های مختلفی از سیل و حواشی آن را در فضای مجازی ببینیم، خبرنگاران یا بهتر است بگوییم راویانی که با داشتن یک گوشی همراه و کمی قریحه نویسندگی و البته حضور در صحنه حادثه گوشه ای از اتفاقات، متن و حاشیه های سیلی که هزاران نفر از مردم را درگیر خود کرده است قرائت می کنند.
روایت ها در کنار هم می تواند تصویری از این روزهای مناطق سیل زده را نشان دهند. در کنار خرابی ها و عمق غم مردمی که در چند دقیقه خانه و کاشانه خود را ویران شده دیده اند، نقطه مشترک روایتی گفته و نوشته شده حضور اقشار مختلف مردم در صحنه کمک و خدمات رسانی به سیل زدگان و تلاش مردمی است که در نقاط معرض سیل همه همت خود را به کار گرفته اند تا آب وارد خیابان و کوچه و خانه هایشان نشود و با هرچه دارند و ندارند از زندگی خود در مقابل سیلاب دفاع می کنند.
یکی می گفت تا دلتان بخواهد در شهر پلدختر بچه های دهه هفتادی و هشتادی می بینید، آخوند و پاسدار و بسیجی و نیروهای مردمی، شاید جایی امکان کنار هم بودن آخوند و زن آفرود سوار وجود نداشت، اما در مناطق سیل زده این ترکیب هم دیده می شود. همه برای یک هدف انسانی و آن خدمت به مردم کنار هم جمع شده اند، همین یک هدف مشترک اجازه بروز اختلاف ها را نمی دهد، فطرت حقیقی انسان اگر در قاموس اخلاق و ادب بروز کند، هیچ سیلی نمی تواند آن را درهم بکشند. دسته بچه های طلبه ای که بیل به دوش با چکمه و لباس های گلی در حرکت از خیابان های شهر هستند تا بچه دانشجوهایی که چند نفری در حال خالی کردن گل و لای از خانه یکی از اهالی شهر هستند و موکب هایی که اربعین رفته ها را یاد طریق نجف به کربلا می اندازند صحنه هایی هستند که بارها و بارها در این چند روز از قاب تلویزیون و تصاویر عکاسان خبری منتشر شده اند. نیروهای مردمی، ارگان های خدماتی و نظانی و نهاد های دولتی همه در یک قاب کنار هم قرار گرفته اند و این تصویر زیبایی از وحدت در واقعه ای نه چندان زیباست.
در پایین نقشه ایرانی، در خوزستان، جریان آب حدود 250 روستا را تا به امروز به زیر آب برده است، با همه تدابیر اندیشیده شده برای نرسیدن آب به شهرهای بزرگ، اما سیلاب به اهواز نیز رسید و چند محله آن را درگیر خود کرد. با همان سرعتی که آب زمین های خوزستان را درمی نوردید مردمی هم بودند که همزمان، برای دفع سیلاب در حال پر کردن گونی و تلاش برای احداث سیل بندها شدند. در مقابل حضور پیر و جوان شهرهای خوزستان برای دفاع از شهرها، دست های مختلفی از شهرهای دیگر هم هستند که برای یاری رساندن به مردم خوزستان متحد شده اند، همین دست ها روزهای جنگ تحمیلی هشت ساله در مقام رژیم بعث عراق که با همه توان خود به مرزهای ایران حملهور شده بود دژی مستحکم را ساخت و اجازه نداد دشمن وجبی از خاک کشور را به تاراج ببرد دست هایی که امروز برای سوسنگرد سیل بند می سازند و گل و لای از خانه های پل دختر می زدایند، همان دست هاییست که خاکریزهای جبهه ها را ساخته بودند.
امروز خوزستان بی شباهت به دوران دفاع مقدس نیست، این نه حرف من که حرف آن هایی است که هشت سال جنگ تحمیلی را از نزدیک درک کرده و دیده اند و امروز هم در میدان حادثه سیلاب حضور دارند، شهرهایی که صحنه حضور مردمی شده اند محدود به شهرهای خوزستان نمی شود، نیروهای مردمی در همه مناطق سیل زده حضور دارند. همدلی های رنگ خاک گرفته روزهای جنگ، امروز رنگ آب گرفته اند. آن روز همه از برای خاکشان کنار هم ایستاده بودند و امروز برای آبی که به زمین ها سرازیر شده. همدلی و ایثار و گذشت نقطه مشترکی است که پس از 30 سال 2 نقطه تاریخ را دوباره بهم پیوند داده است.
سیلاب با همه بدی هایش، با همه ویرانی ها و خرابی ها یک چیز مبارک و میمون بر جای گذشت، غباری که بر همدلی و گذشت مردم نشسته بود را شست تا گوهری زیبا و قیمتی را به رخ بکشد. گوهری که روزی در دل جوان های خوزستانی و دیگر نقاط کشور نمایان شد و آنان را به میدان های جهاد کشاند امروز با هر حادثه و رخ داد غیرمنتظره ای دوباره می درخشد، رخدادهای خوب و بد می آیند و میروند تا عیار انسان های زمانشان را مشخص کنند، عیار وجودی آدمی در سختی ها عیان می شود و چه خوب مردمانی هستند آنان که در شدائد نوای همدلی می سرایند.
انتهای پیام/ 141