گروه بینالملل دفاعپرس- حسن صادقیان؛ ترامپ در طول سیاستهای نظام ایالات متحده آمریکا، با قرار دادن اسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی، یک اقدام نامتعارف و غیرقانونی دیگر انجام داد تا ثابت کند که رویه امپریالیستی و استعماری همچنان پابرجا است و کشورها و گروههای مخالف همواره در مظان اتهام و دشمنی این کشور هستند.
هدف اصلی آمریکا از قرار دادن اسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست گروههای تروریستی، تکمیل سیاستهای تروریستی ایالات متحده در جاده ابریشم میباشد؛ این کشور از چین تا خاورمیانه و دریای مدیترانه همواره تلاش میکند مسیر جاده ابریشم را نا امن کند و بدین طریق مانع برقراری ارتباطات تجاری و اقتصادی میان کشورهای متصل به آن شود. از آنجا که سپاه پاسداران یکی از حافظان اصلی امنیت این مسیر مهم تجاری محسوب میشود، تضعیف قدرت آن به مثابه ناامن شدن راههای ارتباطی خواهد بود.
موضوع دیگر به فلسفه و ذات نظامهای سرمایهداری غرب بر میگردد که همواره به منظور بقای خویش و عملیاتی کردن سیاستهای امپریالیستی و توسعهطلبانه و استعماری خویش، گروهها و یا جریانهای وابسته به رقیبان خویش را با برچسبهای مختلف ضددموکراتیک، تروریسم، انقلابی و غیره متهم میکنند و با شایعهپراکنی و تبلیغات گسترده، افکار عمومی جهان را تحریک و با جلب حمایت آنها اقدامات منفعتطلبانه و خائنانه خویش را دنبال میکنند.
قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اکثرا گروههای چپگرا و مارکسیستی، به رادیکالیسم و تروریسم متهم میشدند و نظام سرمایهداری همواره نگاه بدبینانه نسبت به گروههای سوسیالیستی و ضدسرمایهداری جریان چپ داشتند؛ اما بعد از فروپاشی نظام شوروی و کاهش قدرت چپها و مارکسیستها، جریانهای اسلامگرا محور اتهامات دروغین نظام سرمایه داری قرار گرفتند و با تبلیغات گسترده یک تابوی اسلام هراسی گسترده در سطح جهان خلق کردند که بیش از دو دهه است حکم مجوز برای سیاستهای امپریالیستی ایفای نقش میکند. گروههای تندرویی مثل طالبان، القاعده و از همه مهمتر داعش همه ناشی از همین سیاست مرموزانه نظامهای غربی به ویژه ایالات متحده بوده است.
رهبران تروریستپرور آمریکا، برای سرپوش گذاشتن به سیاستهای تروریستی خود، چارهای ندارند، جز اینکه گروههای حقیقتاً اسلامگرا، جهادی و بسیجی را در ردیف گروههای تروریستی قرار دهند؛ البته این سیاست مرموزانه به نوعی تبرئه اقدامات گروههای تروریستی ظاهراً اسلامگرا هم است؛ آنها میخواهند به دنیا اعلام کنند که حضور آنها در منطقه خاورمیانه برای مقابله با گروههای رادیکال اسلامگرا بوده است.
موضوع مهم دیگر پایان یافتن عصر داعش است؛ رهبران آمریکا اولا: به منظور توجیه حمایتشان از داعش نیاز به دلیل داشتند؛ تروریست اعلام شدن سپاه یک توجیه خوبی است؛ به این معنا که اگر از داعش حمایت نمیشد، نیروهای سپاه منطقه را تصرف میکردند. ثانیاً: برای باقی ماندن در خاورمیانه دلیل تازهای لازم است که باز هم تروریست اعلام شدن سپاه، حداقل برای بازه زمانی موقتی کفایت میکند. آنها ظاهراً برای مقابله با نیروهای سپاه در منطقه باقی خواهند ماند؛ اما هدف چیز دیگری است.
مخلص کلام اینکه سیاست خارجی نظام سرمایهداری مبتنی بر یک اصل است: «تابع= رفاقت و بقا / عدم تابع= دشمنی و نابودی»؛ اما در چند دهه اخیر این دکترین به نوعی به بنبست رسیده است. امروز نظام تک قطبی با ابرقدرتی آمریکا در حال پایان یافتن است؛ لذا اکثر سیاستهای غیر رئالیستی ایالات متحده آمریکا با رهبری ترامپ در جهت حفظ قدرت جهانی است. یک روز در قبال چین سنگ اندازی میشود، روز دیگر در برابر کره شمالی، روسیه، ایران، ترکیه و ... .
انتهای پیام/ 411