به گزارش دفاع پرس، شهید سیدهاشم بردبار سال 1343 در شهرستان آمل پا به عرصه وجود گذاشت. پس از سپری شدن مقطع ابتدایی، به علت مشکلات خانوادگی ترک تحصیل نمود. وی همواره دل بی قرارش تشنه کمال و تجلی بود. همگام با ا مت حزب الله در به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی نقشی فعال و در خور تحسین داشت.
به حوزه علمیه «گرگان» رفت و چند مدتی که از فراگیری او در حوزه گرگان گذشت، عازم حوزه علمیه قم شد. چند صباحی هم در حوزه علمیه قم ،با جدیت و تلاش فراوان درس می خواند که زمزمه آغاز جنگ به گوش رسید و بی صبرانه در انتظار اعزام بود و سرانجام لحظه موعود رسید و به خیل عاشورائیان پیوست و عازم جبهه ها شد. وی چونان دریایی پرتپش و شکوهمند بود که امواج حادثه ها بر زیباییش می افزود.
سختی ها را به جان می خرید، شجاع بود و گرماگرم رزم ها، حدیث چگونه ماندن را معنا می بخشید. در گستره خوبان سرمست از شوق دیدار، چونان غنچه ای سرخ پیچیده در خود، دل در تمنای لطافت شرم دوخته بود. دست های پرقنوت ایستاده اش را بالا می گرفت وزلف بلند معنویت آسمان راشانه می زد.سبک ازپرواز بود وسنگین از غمی نهفته بردل واندوه هجران.اومحکم واستوار بر قله ای به عظمت آسمان نیالوده از گناه نشسته بود و با چشمانی شفاف و معصوم زمزمه می کرد.
شهادت در عملیات محرم
خاضع و پرشور آماده در قربانگه، چشم های خاکریز را به تماشا ایستاده بود. منتظر سرکشیدن پیمانه از دست دوست بود. روح عرشی شهید بردبار بیقرار وصل پرودگار و دوستان شهیدش بود ،این را از نورانیت شبهای مناجاتش در ایام نزدیک به شهادتش نقل کرده اند . سرانجام کام عطش ناکش در تاریخ 25/ 8/ 1361، در عملیات محرم (مسلم بن عقیل)، در منطقه «عین خوش» بر اثر اصابت ترکش به پا و قلب، سیراب شد و به لقای دوست رسید.
با لباس نو به میهمانی خدا می روم
برادرش نقل می کند: شهید بردبار، اهل تجملات دنیا نبود، اما بار آخر که می خواست به جبهه برود، به من گفت: می خواهم لباس نو بخرم و به جبهه بروم، گفت به میهمانی خدا می روم ،چرا که شهادت آرزوی قلبی من است.
فرازهائی از وصیت نامه طلبه شهید سید هاشم بردبار
"درود به امام زمان(عج) که فرماندهی کل جبههها به دست اوست
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
من مرگ را جز سعادت نمیدانم. امام حسین(ع)
بنام الله هستی بخش روح الله، بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، بنام او که طاعتش بر جهان و جهانیان واجب، امرش واجبتر، و با درود به تمامی شهیدان از صدر اسلام تا به الان و از هابیل تا حسین (ع) و از کربلای حسینی تاکربلای خمینی، با درود به آقا امام زمان(عج) که فرماندهی کل جبههها به دست اوست و با درود به نائب بر حقش امامخمینی این رهبر مستضعفان و این پدر یتیمان، با درود به رزمندگان که با نثار خون خودشان درخت تنومند انقلاب اسلامی را آبیاری میکنند و با درود به ملت شهیدپرور ایران که با مال خودشان رزمندگان ما را در جبههها یاری مینمایند.
جنگ جنگ است، عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است. امام خمینی(ره)
همیشه جنگ بین اسلام و کفر وجود داشته و همیشه هابیلیان بر قابیلیان یعنی حق بر باطل پیروز بوده، ابراهیم با بتمبارزه کرد و بت سرنگون ولی بت شکن پیروز شد، موسی با فرعون و امام خمینی با طاغوت مبارزه کرد و امام خمینی در این نبرد پیروز شد و بت شکن قرن نامیده شد.
مردم مصر میگویند:ای کاش ماهم یک خمینی داشتیم
و اما وصیت نامه: اینجانب سید هاشم بردبار که اکنون عازم جبهه و جنگ با کفار بعثی هستم؛امیدوارم که خونم وجانم را درراه تحققانقلاب اسلامی وجهانی شدن انقلابمان اداکرده باشم. ابتداء به پدر و مادر وبرادرانم توصیه میکنمکه پایبند به جمهوری اسلامی که با خون هزاران شهید استقرار یافته ورهبری عالیقدر اسلام امام خمینی باشند و قدر این رهبرعزیز را بدانید،برای سلامتی امام دعا کنید که این رهبر آنقدر عزیز است که مردم مصر میگویند:ای کاش ماهم یک خمینی داشتیم و باکمبودها بسازید چون موقع،موقع جنگ است درضمن اگرانشاءالله شهیدشدم که این آرزوی قلبی من است،بدانیدکه من به کام خودرسیدم،امیدوارم که برای من گریه و زاری نکنید چون راهی که من انتخابکردهام راهی است که سرورمان امام حسین(ع) به ما آموخت،راهی است که نوجوان 13 ساله همچون قاسم ابنالحسن انتخاب کردکه امام حسین(ع) فرمود: من مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح میدهم.
رفقا ! من رفتم ،خداحافظ شما
ازپدرم خیلیتشکرمیکنمکه همچون ابراهیم(ع)فرزندش اسماعیل را برای قربانی درراه خدافرستاد.به مادرم توصیه میکنمکهصبرداشته باشدصبرزینب وار(س) وامیدوارم دراین چندسالی که باشمابودم مرا ببخشید و حلالم کنید و عوض من به رفقایم بگوییدکه همگی این راه رابپویندوهمگی رضای حق بجویندتا آنجاییکهمن میدانمبهکسی بدهکار نیستم،کتابهاییکه بهنام من درخانه است وقفکتابخانه مسجدکنید، درضمن اگرشهادت نصیبم شدجنازهام را ببینیدو بعدآنرادرگلزارشهدا«بینمد»دفننمایید،بهرفقای خودم سلاممیرسانم من رفتم؛خداحافظ شما،برای من ناراحت نباشیدشهیدان زندهاندالله اکبربخون آغشتهاندالله اکبرآنان که رفتندکاری حسینی کردندوآنان که ماندندکاریزینبی بکنندو گریه نکنند.
والسلام"
منبع: شهید نیوز