گزارش «هاآرتص» از شکست دیپلماسی سعودی

پس از آنکه ملک سلمان، حاکمیت و اداره کشور را عملاً به محمد بن سلمان پسرش منتقل کرد، استراتژی پادشاهی سعودی هم به‌شکل قابل ملاحظه‌ای تغییر کرد.
کد خبر: ۳۴۳۲۰۹
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۴:۰۶ - 23April 2019

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از تسنیم، روزنامه هاآرتص در مطلبی با عنوان «چگونه بن‌سلمان پایه‌های دیپلماسی سعودی را در هم شکست» نوشت: علاوه بر سرمایه‌گذاری‌های کلان و گسترده در غرب، پادشاهی عربستان سعودی برای نجات برخی رژیم‌ها، وام و کمک ارائه می‌کند و این مسئله کنار یکدیگر برای مهار بهای جهانی نفت، اساس و پایه دیپلماسی سعودی به‌شمار می‌رود؛ و به این شیوه، پادشاهی، دولت‌هایی را به‌وجود می‌آورد که مدیون آن باشند و این دولت‌ها باید گاهی اوقات چیزی را به سعودی برگردانند. این کشور‌ها شامل لبنان، مصر، اردن، سودان، پاکستان، فیلیپین و مغرب می‌شوند، سعودی‌ها میلیارد‌ها دلار در لبنان سرمایه‌گذاری کرده‌اند و مصر هم به‌طور روزافزون از نظر مالی به ریاض وابسته شده است.

عربستان همچنین میلیون‌ها کارگر از کشور‌های عربی و آسیایی را به‌کار گرفته است. سعودی‌ها در مقابل این کمک‌ها به کشور‌های یادشده، از آن‌ها انتظاراتی هم دارند، به همان شیوه‌ای که سعودی از کشور‌های غربی می‌خواهد نقض حقوق بشر در عربستان را نادیده بگیرند، از مصر خواست تا جزایر تیران و صنافیر در دریای سرخ را به پادشاهی سعودی تسلیم کند.

در ادامه این مقاله به شعله‌ور شدن آتش جنگ ویرانگری علیه ملت یمن از سوی رژیم سعودی و متحدانش اشاره شده و با شورشی خواندن رزمندگان یمنی که در مقابل متجاوزان از کشورشان و ملت یمن دفاع می‌کنند، آمده است: در سال 2002 میلادی، ریاض، اتحادیه عرب را وادار کرد تا طرح ابتکاری ملک عبدالله برای صلح در خاورمیانه را تأیید و تصویب کند. نمونه دیگری در این زمینه وجود دارد و آن ائتلافی است که با شورشیان (نیرو‌های مردمی انصارالله) می‌جنگد که ایران در یمن از آن‌ها حمایت می‌کند و این ائتلافی است که حتی کشور سنگال را که در فاصله دوردست قرار دارد، در خود جای داده است.

در طول چندین دهه، پادشاهی سعودی ترجیح داد در پشت‌پرده و نه به‌صورت آشکار و در مقدمه تحرکات دیپلماتیک یا نظامی به‌اسثتنای جنگ 1991 خلیج (فارس) حرکت کند.

فروش نفت و معاملات تجاری گسترده، منافع سعودی برای غرب را تضمین کرده است. در خاورمیانه، ریاض میدان را برای کشور‌هایی مانند مصر یا نهاد‌هایی مانند اتحادیه عرب باز گذاشته است، اتحادیه عرب به نهادی که همواره برای تبلیغ مواضع سعودی عمل می‌کند، معروف شده است.

ولی پس از آنکه ملک سلمان، حاکمیت و اداره کشور را عملاً به محمد بن سلمان پسرش منتقل کرد، استراتژی پادشاهی سعودی هم به‌شکل قابل ملاحظه‌ای تغییر کرد.

پادشاهی سعودی در حال حاضر مسئولیت مستقیم طرح‌ها و برنامه‌هایی را دارد که بسیاری از آن‌ها برای مانع‌تراشی در برابر رقیب استراتژیک خود، ایران طراحی شده است و این‌چنین است که خاورمیانه به صحنه درگیری‌ای تبدیل شده که پادشاهی عربستان سعودی مستقیماً در آن شرکت دارد.

اولین گام بن‌سلمان، تجاوز نظامی به یمن بود که با وجود گذشت چند سال، پیروزی برایش محقق نشده این در حالی است که ریاض بهترین سلاح‌های آمریکایی را در اختیار دارد. در آن جنگ، پادشاهی سعودی مسئول قتل هزاران غیرنظامی بوده و بسیاری از آن‌ها از گرسنگی جان باخته‌اند.

دست داشتن پادشاهی سعودی در این تلفات و کشته‌ها کنار کشتن جمال خاشقجی روزنامه‌نگار سعودی در اکتبر سال گذشته، مجلس سنای آمریکا را متقاعد کرد تا به پایان حمایت آمریکا از ائتلافی که سعودی فرماندهی آن را به‌عهده دارد، رأی مثبت دهد.

حالت دیگری از دخالت آشکار سعودی در پایان سال 2017 رخ داد و آن زمانی بود که بن‌سلمان ولیعهد سعودی به سعد الحریری نخست وزیر لبنان دستور داد استعفا دهد تا دولتی را که حزب‌الله یکی از شرکای آن بود، سرنگون کند، ولی اعتراضات در لبنان و خارج آن، ریاض را به عقب‌نشینی از موضع خود وادار کرد.

در جنگ داخلی سوریه، پادشاهی سعودی از شبه‌نظامیانی حمایت کرد که در قلب رخداد‌ها شکست خوردند و روس‌ها و ایرانی‌ها مانع تحرکات سعودی علیه حکومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه شدند که این مسئله، سعودی‌ها را به عقب‌نشینی از سوریه وادار کرد.

تلاش‌های سعودی برای وادار کردن اردن به موافقت با حمله به سوریه از خاک خود شکست خورد، چرا که پادشاهی اردن تأکید کرد هرگز خاک این کشور نقطه شروعی برای حمله به سوریه نخواهد شد، علاوه بر آن پادشاهی سعودی، از یک سال و نیم پیش به تحریم قطر دست زد، ولی ائتلاف سعودی با مصر، بحرین و امارات متحده عربی تأثیری بر کشور کوچک، اما ثروتمند قطر که همچنان در حال شکوفایی و رشد است، نگذاشت و عربستان سعودی اکنون تحت فشار قرار دارد و ممکن است به تحریم قطر پایان دهد و تا کنون به‌نظر می‌رسد که استراتژی بن‌سلمان، نتیجه و سودی برای پادشاهی عربستان نداشته است.

در پایان مقاله این رسانه رژیم صهیونیستی ــ که از به‌خطر افتادن آینده آل‌سعود ابراز نگرانی می‌کند ــ آمده است: بدیهی است که معضل و مشکل عربستان سعودی فقط در این نهفته نیست که آیا بن‌سلمان می‌تواند در مقام و جایگاه خود باقی بماند یا از ضرر و زیانی که به‌سبب مسئله خاشقجی برای پادشاهی سعودی به‌بار آورد، جلوگیری کند، بلکه ریاض باید در حال حاضر استراتژی جدیدی را پایه‌ریزی کند که جایگاه آن را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای به آن برگرداند.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها